مبانی نظری و پیشینه پژوهش بینش هیجانی و بینش شناختی (فصل دوم)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش بینش هیجانی و بینش شناختی (فصل دوم)
در 30 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.

مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی


قسمتهایی از مبانی نظری:
 
مفهوم بینش شناختی
بینش مفهومی چالش برانگیز است و ارائه تعریفی از آن که مورد توافق همه متخصصان و صاحبنظران قرار گیرد، مشکل است. مفهوم بینش که به طور گسترده به وسیله متخصصان بالینی در زمینه بیماری های روانی به ویژه روان پریشی ها و همچنین ارتقاء سلامت روانی مورد توجه قرار گرفته است و این توجه ناشی از پیوند و ارتباط نیرومندی است که بین بینش و کیفیت زندگی وجود دارد (یوسفی، فتح آبادی، ایزانلو، ۱۳۹۲).
عدم پیش به عنوان ویژگی مهم سایکوز از زمان کراپلین  (۱۹۱۹؛ به نقل از عظیمی،1394) در نظر گرفته شده است. نویسندگان نوین بینش را بک ساختار چند بعدی که در یک زنجیره اتفاق می افتد توصیف کرده اند. رویکرد معاصر بر آگاهی بیمار از ویژگی ها تمرکز دارد. به عنوان مثال، آیا بیماران تشخیص می دهند:
 الف) که از یک بیماری روانی رنج می برند
 ب) نشانه هایشان پائولوژیک است
 ج) نیاز به درمان دارند
 د) علت با منبع نشانه هایشان یک بیماری است.
پژوهشگران پیشین مانند جاسپر  (۱۹۶۸) و لوئیس  (۱۹۳۴) بینش را به عنوان یک پدیده واحد در نظر گرفتند که یک بیمار با آن را دارد یا ندارد. این نظر توسط مسیوی  و همکاران (۱۹۸۹) به چالش کشیده شد آنها پیچیدگی پدیده را توصیف کردند و نشان دادند که برخی از بیماران باد روانی پیش دست نخورده دارند آنها نتیجه گرفتند که به جای رابطه مستقیم بینش و روان، می توان آنها را به عنوان پدیده های مجزا با فعل و انفعلات پیچیده در نظر گرفت (بک  و همکاران،2004).
پر واضح است که پیش مختلف نقش مهمی را در توسعه پدیده روان پریشی بازی می کند. به عنوان مثال در شکل گیری و تداوم هذیان ها. باورهای انحرافی به حدی شدید هستند که فرایندهای طبیعی آزمون واقعیت را که معمولا در روان پریشی تضعیف می شود تحت الشعاع قرار می دهند(عظیمی،1394).
بک و همکارانش(1997؛ به نقل از  یوسفی، فتح آبادی و ایزانلو، ۱۳۹۲) مشاهده کردند بیماران روان پریش علاوه بر سوء تعبیر واقعیت، توانایی یکپارچه سازی بازخوردهای املای مرتبط با باورهای هذیانی خودشان را ندارند. آنها می پندارند که ناتوانی در بررسی و زیر سوال بردن اطلاعات ناهماهنگ، ممکن است در توسعه و تداوم باورها و تفکر هذیانی نقش داشته باشد.
فقدان آگاهی از بیماری روانی که نیازمند درمان است. ممکن است نشانگر اختلال در بینش بالینی باشد این نوع بینش بر جنبه هایی از پدیدار شناسی بالینی متمرکز است که برای تشخیص و درمان ضروری هستند، در حالی که پیش شناختی ارزیابی و تصحیح باورهای تحریف شده و تفسیرهای نادرست را در بر می گیرد. این ارزیابی ها بر اساس سطوح بالاتر فرایندهای شناختی که گاهی اوقات فراشناخت نامیده می شوند نظیر توانایی برای تفکیک شود از سوء تفسیرها و ارزیابی مجدد آنها بنا شده است (یک و همکاران، ۲۰۰۴).
پروچاسکا و نورکراس  (۲۰۰۷؛ به نقل از عظیمی،1394) مطرح می کنند که افزایش بینش و آگاهی فرد، به طور سنتی یکی از فرایند های اصلی تغییر در هر نوع مداخله و روان درمانی بوده است و درمانگران گرایش های مختلف، سالهاست که می کوشند تا خود آگاهی و بینش درمانجویان را بالا ببرند. کاستنگای و هیل  (۲۰۰۷؛ به نقل از یوسفی،1389) مطرح کردند که هر نوع مداخله و روان درمانی، روشی برای کمک به بیماران از طریق درک و کشف خود است. آنها بحث می کشند که پیش حمس ایشی، تسلط و خودکارآمدی مراجع را از طریق فراهم سازی بین های جدید برای تجاربی که به نظر کلنگ و تصادفی و غیر قابل توضیح می رسند، افزایش می دهد. جستجوی پیش یکی از ویژگی های بارز روان درمانی مبتنی بر روان تحلیل گری و رویکردهای متاثر از آن می باشد و اغلب به این رویکرد، درمان بینش مدار می گویند.
مداخله هایی که در گستره درمانی سعی دارند نا آگاهی و بینش افراد را افزایش دهند. در واقع می خواهند آگاهی های افراد را طوری افزایش دهند که آنها بتوانند موثرترین و سازگارانه ترین پاسخ را به محرک ها و خواسته های محیطی بدهند. از منظر درمانی، بینش به عنوان فرآیند اکتساب چشم انداز جدید درباره خاستگاه ها، تعیین کنندگان، معانی و پیامدهای مربوط به رفتارها، افکاره مقاصد و احساسات خود و همچنین دیگری است(نجفی و همکاران،1394).
در زمینه ظهور و تجلی بینش در مداخله های متمرکز بر افراد باید مطرح کرد که بینش در این چارچوب به دو شیوه اختصاصی می تواند تجربه شود(سلیمانی، برزیگر و علی پور،1395):
 - در وهله اول که ساده ترین سطح است، ظهور آن به صورت بازشناسی شباهت ها و تفایل های موجود بین درون مایه های رفتاری و هیجانی - اجتماعی خود فرد و طرف مقابل، در بافت زندگی است.
 - دومین جلوه پیش در بافت زندگی افراد، ببنش به رابطه علت و معلولی است. یعنی بینش به این که چگونه طرحواره ها و سبک زندگی هر یک از افراد می توانند طرح واره ها با سبک زندگی طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهند.


مفهوم بینش هیجانی
قبل از صنعتی شدن جوامع و پیچیده شدن روابط انسانی، هیجانات بطور طبیعی ظهور پیدا می کردند و ماموریت خود را انجام می دادند و ارگانیزم نیز به طور طبیعی این هیجانات را تحمل می کرد و عواطف، بگونه ای طبیعی عملکرد خود را انجام می دادند. لذا زندگی با آهنگی ارام در حرکت بود و به ندرت، کسی از استرس و فشار روانی شرایط اجتماعی و کاری شکایت می کرد. پدر خانواده صبح سر کار می رفت و ظهر ناهار را در کنار خانواده صرف می کرد و بعد از کمی استراحت به سر کار خویش باز می گشت. فرزندان نیز بسیار از اوقات همراه پدر بودند این تعاملات فضای روانی خانواده را بی آنکه متوجه باشند تلطیف می کرد و فضایی آکنده از مهر و محبت، دلبستگی و ... ایجاد می کرد که هر کدام آنها آرزوهای دست نیافتنی بسیاری از خانواده های عصر تکنولوژی است. و داستان ما از همین جا شروع می شود. انسان مدرن که در میان هزاران دستگاه پیچیده، ژست سروری بر تمام دوره های تاریخی را گرفته است، اکنون عاجزانه همان دلبستگی در خانواده را طلب می کند(اکبرزاده،1390).
گلمن  (1995)کتاب خود را دقیقا در همین راستا نوشته است. او معتقد است اکنون ما به جایی رسیده ایم که باید برای کنترل معظلات و تبعات پرخاشگری، افسردگی و ... که زندگی امروز ما را به طور جدی تهدید می کند چاره ای بیندیشیم. با توجه به وجود سیستم های پیشرفته حمایت اجتماعی و امنیتی، آمار ناراحتی های روانی روبه فزونی است. از نظر وی بسیاری از مشکلات ذکر شده ناشی از عدم کنترل ما بر هیجانات است لذا اگر سعی کنیم در کنار آموزش های علمی فرزندان و نوجوانان، مقولاتی مثل سواد هیجانی، خود شناسی و بینش هیجانی را نیز قرار دهیم.زیرا آنها یاد خواهند گرفت وقتی عصبانی هستند به جای اسلحه از زبان و بجای زور از همدلی استفاده کنند و بتوانند هیجانات خود را شناسایی، کنترل و هدایت کنند.
حوزه بینش بینش هیجانی به عنوان یک موضوع مورد مطالعه از بطن روانشناسی علمی ظهور پیدا کرد، از این رو، روانپزشکان، مربیان، متخصصان منابع انسانی و سایرین به این موضوع علاقمند شدند و بدین ترتیب این حوزه توسعه یافت، گلمن برای طرح این بحث مدیون دانشمندان زیادی است که با ارائه تحقیقات خویش، راه را برای کتاب بینش هیجانی هموار کرده اند(مختاری،1385).  شناخت فرآیند هیجان ها به همان شکل که شخص آنها را درک می کند تاثیر گذاری بر روی هیجانت بوسیله تاثیر گذاری از طریق سازمان شناختی هر شخص یا تاثیر گذاری بر روی هیجانات با نوعی ریاضت و به تاخیر انداختن کامروایی یا فرونشاندن حالت های هیجانی و درک و همدلی با دیگران و برقرار کردن ارتباطی صمیمانه با دیگران، بخشی از اهداف این نظریه است( گلمن،1998؛ ترجمه پارسا،1380).
باید گفت محیط خانواده اولین محل برای آموزش مهارت های هیجانی است، این آموزش با گفتار و رفتار مستقیم والدین با کودکان و همچنین با الگو برداری فرزندان از مهارتهای هیجانی صورت می گیرد، این آموزش موجب می شود کودکان در شناخت خود و ابراز این هیجانات بصورتی مناسب، یافتن روش هایی برای آرام کردن خود و کنترل احساسات ناخوشایند، همچنین توانایی درک احساسات دیگران و همدلی با آنان موفق تر باشند. برای این آموزش، والدین خود باید از کفایت و بینش هیجانی لازم برخوردار باشند(مایر و سالوی،1999).
تحقیقات دیگری نشان می دهند که با یک دوره سواد آموزی هیجانی می توان بسیاری از خلق و خوی های هیجانی را عوض کرد. البته این دوره ها چند واحد درسی نیست که با گذراندن آن بطور معجزه آسایی خلق و خوی شخص عوض گردد بلکه دوره های بینش هیجانی و سواد آموزش هیجانی باید در کنار فعالیت های درسی و متناسب با دوره های تحول و رشد هر شخص طراحی و اجرا شود. یکی از این برنامه ها، برنامه ی چند مرحله ای گرانت برای پدید آوردن بینش هیجانی، در مدارس است(گلمن، 1998؛ ترجمه پارسا،1380).
بینش هیجانی دارای مزایایی اجتماعی، شناختی و زیست شناختی می باشد، پژوهش ها نشان داده اند که افراد با بینش هیجانی بالا، سطوح پایین تری از هورمون های استرس و دیگر نشانگرهای برانگیختگی هیجانی را دارا هستند. کودکان با کفایت هیجانی بهتر، توانایی بیشتر برای تمرکز بر شکل و استفاده از مهارت حل مسئله دارند که موجب افزایش توانایی های شناختی آنان خواهاد شد(مایر و سالوی،1999).
بینش هیجانی مجموعه ای از شایستگی ها و بایستگی هایی است که ما را قادر می سازد تا کنترل خود را به دست بگیریم و در مورد دیگران، یعنی دنیای اطراف خود هوشیاری لازم داشته باشیم، به تعبیر دیگر بینش هیجانی استفاده ی هوشمندانه از هیجانات و راهبردهای صحیح آن ها است و در زمینه ی حرفه ای نیز به این معنا است که احساسات، ارزشها و هیجان های خود را نادیده بگیریم و تاثیرشان را بر رفتارمان بشناسیم(سبحانی نژاد،1387).
پژوهش های متعددی به قدرت پیش بینی هیجانی در حوزه های مختلف پرداخته اند. یافته های آنها حاکی از آن است که بینش هیجانی، قدرت پیش بینی کننده ی قوی برای موفقیت در آینده است(بار- ان، 2001). محققان بسیاری معتقدند که هوشبهر به تنهایی در بهترین حالت خود مقدار نسبتا کمی از واریانس موفقیت های تحصیلی و زندگی اجتماعی را تبیین می کند و بخش عمده ی موفقیت های عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد وابسته به مهارت هایی است که بینش هیجانی را تشکیل می دهند(احمدی رق آبادی،1384). بینش هیجانی بیش از هوش عمومی به داشتن زندگی موفق و لذت بخش کمک می کند گرچه به دلایل سرشتی و ژنتیکی در تنظیم و ابراز هیجانات متفاوت هستند از آنجایی که بینش هیجانی بیش از آنکه ارثی باشد اکتسابی است، یادگیری از طریق آموزش می تواند موجب افزایش توانایی ها و مهارت های افراد در هر سطحی که هستند شود، می تواند بهبود پیدا کند(کلارک ،1938؛ ترجمه رستمی و نیلوفری،1387).
با توجه به نقش  و اهمیت و اهمیت بینش هیجانی در زندگی خصوصی و بین فردی مطالعات عدیده ای بیانگر آن هستند که زندگی بشر امروز با اضطراب و استرس های متعدد و پیچیده ای عجین شده است و توانایی مقابله با این استرس ها زمینه حفظ و سلامت جسمی، روانی و هیجانی شخص را تامین می کند و ناتوانی در تنظیم هیجان ها زمینه بروز بیماری های متعدد جسمانی و روانی را فراهم می سازد، به این ترتیب روش های ارتقا بینش هیجانی را نوعی عامل مهم در شکل گیری سلامت جسمانی و روانی اشخاص می توان محسوب کرد. افزون بر آن برخی پژوهش ها نشان می دهد IQ تقریبا 20 درصد از انعطاف پذیری و سازگاری اجتماعی را تعیین می کند و برخی پژوهش های دیگر پا را فراتر نهاده و این تخمین را بسیار کمتر و در حد 5 یا 10 درصد می دانند. از این رو اگر حتی رقم 20 درصد هم پذیرفته شود باز هم معنایش این است که سه چهارم سازگاری اجتماعی نتیجه IQ نیست بلکه از جای دیگری ناشی می شود(پلاچیک ، 1997؛ ترجمه رمضان زاده،1393).
نتایج بسیاری از پژوهش ها در این زمینه نشان می دهد که بینش هیجانی بر خلاف هوش شناختی یک تونایی ثابت و تغییر ناپذیر نیست، بلکه قابل رشد و تغییر است و می توان از طریق اموزش های ویژه میزان آن را افزایش داد و سطح کمی و کیفی آن را بهبود بخشید همچنین از آموزش مهارت های هیجانی به عنوان یک الگو به تقویت بینش هیجانی تعبیر می شود ، تحقیقات نشان می دهند با افزایش بینش هیجانی، علائم سلامت روانی نیز بطور معناداری بهبود می یابند زیرا عدم توانایی کنترل هیجانات منفی و یا فقدان این باور در فرد که می تواند هیجانات منفی خود را کنترل نماید و یا تصور اینکه مهارت کافی در این زمینه ندارد سبب افزایش آسیب پذیری فرد در برابر استرس ها و فشارهای روانی می گردد (چرنیس ،2000).
 
 
فهرست مطالب به شرح زیر میباشد:
4-2- بینش شناختی
1-4-2- مفهوم بینش شناختی
2-4-2- ابعاد بینش شناختی
5-2- بینش هیجانی
1-5-2- تاریخچه بینش هیجانی
2-5-2- مفهوم بینش هیجانی
3-5-2- فهم، بینش یا آگاهی هیجانی نه هوش هیجانی
4-5-2- راهکارهای بهبود و تقویت بینش هیجانی
2-5-4-1- شناسایی حالات هیجانی
2-5-4-2- ارزیابی هیجان های دیگران
2-5-4-3- درک هیجان ها
2-5-4-4- استفاده موثر از هیجان ها
2-5-4-5- تنظیم و کنترل هیجان های خود
2-5-4-6- تنظیم هیجان های دیگران 
2-5-5- نظریه های مختلف در حوزه بینش هیجانی
2-5-5-1- مایر و سالووی
2-5-5-1-1- مولفه های بیش هیجانی از نظر مایر و سالووی
2-5-5-2- بار - ان
2-5-5-2-1- مولفه های پیش هیجانی از نظر بار-آن
2-5-5-3- گلمن
2-5-5-3-1- مولفه های بینش هیجانی از نظر گلمن
2-5-6- چهارچوب کلی نظریه های بینش هیجانی
7-5-2- تفاوت دو الگوی توانایی و ترکیبی
6-2- پیشینه عملی
1-6-2- تحقیقات داخلی مرتبط با موضوع پژوهش
2-6-2- تحقیقات خارجی مرتبط با موضوع پژوهش
منابع
 
 

ارسال نظر

  1. آواتار


    ارسال نظر
درباره نگین فایل
فروشگاه ساز فایل تمامی خدمات لازم برای راه اندازی و ساخت یک فروشگاه را در اختیار شما می گذارد. شما بدون نیاز به هاست ، دامنه ، هزینه های بالای برنامه نویسی و طراحی سایت می توانید فروشگاه خود را ایجاد نمایید .پشتیبانی واتساپ سایت:09054820692 .
آمار فروشگاه
  •   تعداد فروشگاه: 122
  •   تعداد محصول: 37,347
  •   بازدید امروز : 29,873
  •   بازدید هفته گذشته: 192,139
  •   بازدید ماه گذشته: 443,445