ادبیات نظری تحقیق سازمان جهانی تجارت، سازمان تجارت جهانی
سازمان جهانی تجارت
مقدمه
" نظام برتون وودز " و " گاتِ " ناشی از آن و سپس تاسیس " سازمان جهانی تجارت " زائیده مذاکرات دول موسس آن است ، هر گونه فعالیت و اقدامی هم که در این سازمان صورت می گیرد ، مبتنی بر مذاکرات و توافقات ناشی از نتایج مذاکرات قبلی دول عضو و متکی بر اراده آنها است .
این سازمان مهمترین سازمان بین المللی است که تقریباً به شکل جهانی در امور اقتصادی تجاری فعالیت می کند ، وگفته می شود حدود 90 % تجارت جهانی را ( از نظر جمعیّت جهان ) تحت کنترل خود دارد .
این سازمان به همان اندازه سازمانی جدید است که یک سازمان قدیمی محسوب می شود . از یک سو ، از لحاظ منطقی و تاریخی ، جدید است چرا که موافقتنامه مراکش که ایجاد کننده آن است ، تنها در اوّل ژانویه سال1995 لازم الاجرا گردید .
از سوی دیگر ، این سازمان تداوم بخش یک ایده قدیمی در زمینه تجارت بین الملل است که در دهه 1940 میلادی پدیدار شد و بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1947 در قالب موافقتنامه ای شکل قطعی به خود گرفت که نهایتاً در سال 1948 تحت عنوان موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت یا " گات " لازم الاجرا گردید .
به هر حال ،" گات " در طول مدت 47 سال بعد ؛ یعنی ، تا اوًل ژانویه 1995 زمانی که سازمان جهانی تجارت جایگزین آن گردید به عنوان ستون فقرات و قواعد اصلی حاکم بر تجارت بین المللی به شمار می رفت .
بدین ترتیب ، سازمان جهانی تجارت از لحاظ اسنادی شامل موافقتنامه گات اصلاح شده مشهور به " گات 1994 "، همراه با حدوداً 60 سند تجاری جدید دیگر نظیر موافقتنامه های مربوط به تجارت خدمات ، تجارت مربوط به مالکیّت فکری ، یک نظام قوی تر حل و فصل اختلافات تجاری نسبت به نظام حل اختلافات " گات "، یک ساز و کار ( مکانیسم ) تجدید نظر در سیاست های تجاری دول عضو و اسنادِ مربوط به وظایف و تکالیف دول عضو آن سازمان می باشد که همگی روی هم رفته این سازمان را تشکیل می دهند . از لحاظ ساختار و سازمان نیز ، این سازمان بر خلاف " گات " که تنها به عنوان یک موافقتنامه موقت تلقّی می شد ، سازمانی دائمی و جهانی به شمار می رود .
علاوه بر این ، سازمان جهانی تجارت سه وظیفه اصلی بر عهده دارد . اوّل ، این سازمان سازمانی شکل گرفته مبتنی بر اراده و مذاکرات دول عضو آن تلقّی می شود که اعضای آن از لحاظ حقوقی از قبل بر روی یک سری قواعد و اصول همه جانبه تجاری که مبنایی را برای ثبات و قابل پیش بینی بودن فعالیًت های تجاری آنها است توافق دارند .
دوًم ، وظیفه دوّم این سازمان عبارت است از فراهم نمودن ساز و کاری ( مکانیسمی ) که قواعد و اصول بنیادین آن را تقویت نماید . در این