ادبیات نظری تحقیق دیدگاه آلوسی و علامه طباطبایی در مورد توحید و صفات الهی
توحید و صفات ازنگاه آلوسی و نقد آن
یکی از مسائل مهم همه ادیان آسمانی ، مسئله توحید و اثبات یکتایی و یگانگی ، وحدانیت و احدیت ذات حق است ، توحید به معنی نفی شریک و نفی تعدد و نفی ترکیب است ، خداوند ، شریک و جزء ندارد ، متعدد و مرکب نیست ، بی شریک و یگانه ، بی جزء و واحد واحد ، و بسیط محض است . مراد از توحید و صفات اینکه ذات خدا بی همتا و بی نظیر و یکتاست . صفات خدا نیز همانند و نظیر ندارد و خداوند در صفاتش یکتا و واحد است .
- صفات خداوند
در یک تقسیم بندی کلی ، صفات خداوند به دو دسته ، ثبوتیه و سلبیه تقسیم می شود .
صفات ثبوتیه : صفاتی که خداوند متصف به آنهاست ، چون ذات پروردگار عالم به آنها آراسته است و به آن صفات جمال و کمال نیز می گویند .
صفات سلبیه : به صفاتی که در وجود خداوند نیست و خداوند از آنها منزه است ، صفات سلبیه یا جلال می گویند . چون ذات پروردگار پیراسته از آنهاست .
- اختلاف دیدگاه در صفات الهی
قبل از ورود به بحث دیدگاه مفسران تفسیری لازم است نکاتی در باره اختلاف عقائد فِرَق اسلامی در باره توحید و صفات بیان شود .
شهرستانی در کتاب ملل و نحل در این باره می فرماید : گروهی از پیشینیان ( سَلَف ) برای خداوند صفات ازلی ، علم ، قدرت ، حیات ، اراده ، سمع ، کلام و ... اثبات کردند هم چنین برای خداوند صفاتی مانند یدین ، وجه و ... اثبات نموده و آنها را تأویل نمی کنند و آنها را صفات خبریه می نامند . به این گروه صفاتیه می گویند .
برخی معتقد به تشبیه خداوند به انسان هستند ، یعنی کسانی که در مساله شناخت خداوند و تحلیل صفات او به ویژه خبریه یعنی آن دسته از صفت ها و نسبت هایی که مشتمل بر جنبه های جسمانی است یا به چنین جنبه هایی اشاره دارد ، خداوند را به انسان و دیگر آفریدگان همانند کرده اند یا چیزی گفته اند که مستلزم چنین تشبیهی است و یا صفات خداوند را با صفات انسان و دیگر آفریدگان همانند دانسته اند .
شهرستانی در باره عقائد معتزله می گوید :
« عقیده ای که همه معتزلیان را در بر می گیرد این است که خداوند قدیم است و قدم اَخَصّ اوصاف ذات خداوند است ، آنان اوصاف قدیم را بطور کلی نفی کرده [ صفات زاید بر ذات ] گفته اند مانند : او عالم است به ذات خود ، قادر است به ذات خود ، حیّ است به ذات خود و نه به واسطه علمی و قدرتی و حیاتی ،... آنان بر نفی رؤیت خداوند به چشم در سرای قرار و نفی تشبیه از او از هر جنبه ، اعم از جهت ، مکان ، صورت ، جسم ، تحیّز ، زوال ، تغییر ، و نیز تأثّر ،