ادبیات نظری تحقیق هوش هیجانی
- تاریخچه هوش هیجانی
حدود 2000 سال پیش افلاطون گفت : تمام یادگیری ها دارای یک زیر بنای هیجانی و هیجانی است . متاسفانه تفکر حاکم در این 2000 سال این بود که هیجانها مانع انجام کار و تصمیم گیری هستند و تمرکز حواس را مختل میکنند ( فرمانی ، 1387 ، 22 ).
ثوراندایک استاد روانشناسی دانشگاه کلمبیا یکی از اولین کسانی بود که جنبههایی از هوش هیجانی را تحت عنوان هوش اجتماعی مطرح کرد او هوش اجتماعی را شامل مؤلفههای وسیع و گستردهای میدانست که هر یک به تواناییهای مختلفی در زمینه هوش و ابعاد مختلف آن اشاره میکردند . در سال 1937 رابرت ثورندایک و سال استرن تلاشهای قبلی انجام شده توسط ای . ال . ثورندایک را مرور کردند و به معرفی سه حوزه متفاوت و در عین حال نزدیک به هوش اجتماعی پرداختند . اولین بخش اساساً به نگرش فرد نسبت به جامعه و مؤلفههای متفاوت آن ( یعنی سیاست ، اقتصاد و ارزشهایی مانند صداقت ) بر میگردد . بخش دوم شامل دانش اجتماعی ، تبحر در ورزشها ، موضوعات معاصر و اطلاعات پیرامون جامعه است . شکل سوم هوش اجتماعی میزان انطباق و سازگاری اجتماعی فرد را در بر میگرفت . درونگرایی و برون گرایی بر اساس پاسخهای فرد به پرسشنامه اندازهگیری میشد . الگوی رفتارگرایی از یک سو ، و نهضت آزمونهای بهره هوشی از سوی دیگر به مدت 50 سال بر روانشناسی حاکمیت میکردند و این حاکمیت همراه با پشت کردن به ایده هوش هیجانی بود . البته ناگفته نماند که دیوید وشلر ( 1952 ) همراه با گسترده کردن آموزههای بهره هوشی ، تواناییهای هیجانی را به عنوان بخشی از تواناییهای معرّف هوش مورد تصدیق قرار میدهد ( مولوی و صادقوندی ، 1389 ، 18 ).
گاردنر با انتشار کتاب ( قالبهای ذهن ) خود در برابر دیدگاه هوشمندی ( دیدگاهی که معتقد بود مهمترین استعداد افراد بهره هوشی آنهاست ) قد علم کرد . به گفته این کتاب ، هوش واحد یکپارچهای وجود ندارد که موفقیت در زندگی را تضمین کند . بلکه طیف گستردهای از هوش که هفت نوع اصلی دارد ( کلامی ، ریاضی - منطقی ، جسمانی ، فضایی ، موسیقی ، درون فردی ، برون فردی ) میباشد ( فرمانی ، 1387 ، 36 ).
در سال 1985 واین پاین دانشجوی آمریکایی مقطع دکتری در رشته هنر ، پایاننامهای را به اتمام رساند که در آن از عنوان هوش هیجانی استفاده کرد . به نظر میرسد اولین اصطلاح هوش هیجانی در محافل علمی و آکادمیک به این دانشجو باز میگردد ( خان محمدی ، 1387 ، 36 ).
وروون بارون در سال 1988 گامهای نخستین را در جهت ارزیابی هوش هیجانی به عنوان معیاری از سلامت برداشته است .
سپس در سال 1990 ، دو تن از استادان دانشگاههای آمریکا به نامهای جان میر و پیتر سالووی بر اساس تحقیقات خودشان مقالهای در زمینه هوش هیجانی به چاپ رساندند . آنها برای اثبات هوش هیجانی به عنوان هوش حقیقی به دنبال آزمونهای