پیشینه تحقیق و مبانی نظری بررسی درمان های هیپنوتراپی
هیپنوتراپی
در بخش دوم این فصل به بررسی درمان های هیپنوتراپی می پردازیم .
هیپنوتیزم
هیپنوتیزم در حال حاضر فعالیت بهنجار یک مغز سالم تلقی می شود که از طریق آن توجه متمرکز شده ، قضاوت موشکافانه تا حدودی تعلیق شده و آگاهی محیطی کاهش می یابد . حالت خواب آلوده ، به عنوان کارکرد ذهن فرد ، به طور جبری توسط یک فرد خارجی قابل نمایش نیست . معهذا ، هیپنوتیزور ممکن است که به کسب این حالت کمک کند و تمرکز غیر انتقادی و فشرده خود را برای تسهیل پذیرش افکار و احساسات تازه ، و نتیجتا تسریع تغییر درمانی به کار ببرد . برای آزمودنی ، هیپنوتیزم شبیه حالت بی ارادگی است و حرکات او اتوماتیک به نظر می رسد ( سادوک و سادوک ، 1938 ، ترجمه پور افکاری ، 1390 ).
هیپنوتیزم یک حالت القای ارادی است که در آن میزان هشیاری و آگاهی سوژه فوق العاده افزایش می یابد . این آگاهی بر روی مطالبی متمرکز می شود که توسط هیپنوتیزور به او ارائه می شود . اگر این تمرکز بسیار شدید باشد ، همانطور که در هیپنوتیزم بسیار عمیق مشاهده می شود ، بعد از بیداری فرد چیزی از آن زمان به یاد نمی آورد ( دارابی ، 1382 ).
صفت هیپنوتیزم پذیری
میزان هیپنوتیزم پذیری شخص صفتی نسبتا ثابت در سراسر چرخه زندگی و قابل سنجش نیز می باشد . فرآیند هیپنوتیزم شدن تبدیل می کند . تجربه حالت تمرکز هیپنوتیک مستلزم تقارب سه جزء اساسی است : جذب ، تجزیه ، و تلقین پذیری ( سادوک و سادوک ، 1938 ، ترجمه پور افکاری ، 1390 ).
جذب : توانایی کاستن از آگاهی محیظی است که منجر به توجه موضعی بیشتر می گردد . به طور استعاره ای آن را می توان لنز زوم روان شناختی شمرد که توجه را نسبت به یک فکر را هیجان افزایش داده و به حذف فزاینده کلی متن ، حتی وقوف به زمان و مکان می انجامد ( سادوک و سادوک ، 1938 ، ترجمه پور افکاری ، 1390 ).
تجزیه : جدا شدن از اجزای هشیاری هویت ، درک ، حافظه یا پاسخ حرکتی فرد با عمیق تر شدن تجربه هیپنوتیک است . نتیجه آن است که اجزای خود آگاهی ، زمان ، درک ، و فعالیت فیزیکی بدون آگاهی هشیارانه بیمار روی می دهد و ممکن است غیر ارادی به نظر برسد ( سادوک و سادوک ، 1938 ، ترجمه پور افکاری ، 1390 ).
تلقین پذیری : تمایل فرد هیپنوتیزم شده برای پذیرش نشانه ها و اطلاعات همراه با تعلیق نسبی قضاوت انتقادی نرمال است ؛ تعلیق کامل قضاوت انتقادی موضوعی بحث انگیز است . این صفت از یک پاسخ تقریبا جبری نسبت به درونداد در فرد بسیار هیپنوتیزم پذیر تا احساس اتوماتیک بودن در فرد بسیار هیپنوتیزم پذیر تا احساس اتوماتیک بودن در فرد هیپنوتیزم پذیری کمتر تغییر پذیر است ( سادوک و سادوک ، 1938 ، ترجمه پور افکاری ، 1390 )..
تعیین میزان هیپنوتیزم پذیری
سنجش میزان هیپنوتیزم