پیشینه و مبانی نظری اثر گذاری سیاست های پولی (افزایش عرضه پول) بر تولید، قیمت و نرخ ارز
مکاتب ........................................................................................................... 11
مقدمه ................................................................................................ 12
کلاسیک ............................................................................................ 15
ساختارگرایان .................................................................................... 23
کینزی ............................................................................................... 25
پولی ................................................................................................. 33
کلاسیک جدید ................................................................................. 37
سیکل تجاری حقیقی ........................................................................ 41
کینزین جدید .................................................................................... 43
اتریشی ............................................................................................. 45
مدلهای پولی نرخ ارز ........................................................................ 51
1 - مقدمه
گرچه از سال 1776 با نگارش کتاب « ثروت ملل » توسط آدام اسمیت به عنوان پایه گذار مکتب کلاسیک ها ، اقتصاد به صورت مدون و علمی دانشگاهی درآمد ، اما مسائل و تفکرات اقتصادی از سالها قبل از آن در جوامع مطرح بوده است . از سال 1500 با ظهور مرکانتی لیست ها یا سوداگران ، تا سال 1776 ، شرایط بسیار متفاوت و گوناگونی در زمانها و مکانهای مختلف در کشورهای اروپایی مشاهده شد .
شاید به نظر برسد که در طول تاریخ ایده هایی مطرح میشوند که به نوعی در زمانهای گذشته نیز بیان شده بودند . اما این بدین معنی نیست که تاریخ به صورت دایره ای در گردش است . بلکه باید گفت که دیدگاه ها و عقاید اقتصادی بصورت مارپیچ در گردش اند . نوع سوالات اقتصادی که برای گروهی از اقتصاددانان مهم است ممکن است برای گروهی دیگر اهمیتی نداشته باشد . برای مثال مرکانتی لیست ها بیشترین توجه را به جمع آوری طلا و نقره به عنوان ثروت معطوف می کردند . اقتصاددانان کلاسیک در پی افزایش تولید بودند و اقتصاد کینزی به این توجه داشت که اقتصاد بازار چگونه می تواند خود را از دوره های رکود و بیکاری نجات دهد . پولیون نیز تمرکزشان بر تورم بود . نمی توان یکی از این مکاتب را به عنوان مکتب مسلط پذیرفت و بقیه را فراموش کرد . همچنین باید اشاره داشت که اقتصاددانان بیشتر درباره موضوعات تئوریکی ، شواهد آماری و انتخاب ابزار سیاستی دارای اختلاف نظر هستند و نه درباره اهداف نهایی آن سیاست . چنانکه فریدمن اشاره میکند ، یک توافق عمومی بین اقتصاددانان وجود دارد که طبق آن ، اهداف سیاست اقتصادی را ، برای مثال افزایش اشتغال ، ثبات قیمت ها و یا رشد اقتصادی تعریف می کنند .
از دیرباز دو مکتب فکری در اقتصاد جریان داشته است . یکی بر این باور است که اگر اقتصاد به حال خود رها شود به بهترین شکل عمل می کند و دیگری دخالت دولت را برای عملکرد بهتر اقتصاد ضروری می داند . مباحثه در این مورد سبب صف آرایی دیدگاه های کینزین ، مکتب پولی ، کلاسیک جدید و کینزین جدید در برابر هم شد .
حسن مطالعه ی تفکرات اقتصادی در این است که می توان از این راه فرآیند خلاقیت دانش اقتصاد را بهتر درک کرد . مقایسه ی این تفکرات به ما سیر تحول اندیشه های اقتصادی و چگونگی تغییر تجزیه و تحلیل مسائل کلان اقتصادی را طی زمان نشان میدهد . و دیگر آنکه می توان با پی بردن به ضعف ها و نقص های موجود در تئوری های گذشته ، درک و شناخت بهتری از تئوری های امروزی بدست آورد .