پیشینه و مبانی نظری پژوهش عملکرد مالی
عملکرد مالی
وقوع انقلاب صنعتی و تداوم آن در اروپای قرن نوزدهم ، ایجاد کارخانه های بزرگ و اجرای طرح های عظیمی چون احداث شبکه های سراسری راه آهن را می طلبید که به سرمایه های پولی کلانی نیاز داشت ، به نحوی که انجام آن از امکانات مالی یک یا چند سرمایهگذار و حتی دولت های آن زمان فراتر بود .
از اینرو ، با بهره گیری از دو دستاورد بزرگ و مفید انقلاب صنعتی ، یعنی سازماندهی و همکاری ، نخستین شرکت های سهامی شکل گرفت که مسئولیت صاحبان سهام آنها محدود به مبلغ سرمایه گذاریشان بود . این قالب نوین ، راه حل مناسبی برای تأمین سرمایه های کلان و توزیع مخاطرات تجاری بود . ازآن زمان تاکنون ، در بیشتر موارد ، قدرت و اختیار تصمیم گیری در شرکت های سهامی ، از آن زمان تاکنون ، در بیشتر موارد ، قدرت و اختیار تصمیم گیری در شرکت های سهامی ، اغلب در اختیار مدیرانی است که با منافع گروه های برون سازمانی ، به ویژه سهامداران ، تضاد منافع دارند . این تضاد منافع که نتیجه تفکیک مالکیت از مدیریت است ، از زمان های گذشته توجه بسیاری را به خود معطوف داشته است . پژوهش های متعددی در زمینه شناسایی مشکلات ناشی از تفکیک از مدیریت انجام شده و پژوهشگران به ریشه یابی دلایل تضاد منافع مدیران و سهامداران پرداخته اند ( آلچیان و دمستیز ، 1972 ).
در جهت تعدیل تضاد منافع ، معیارهایی برای ارزیابی عملکرد مدیران و ارائه مبنایی برای تعیین میزان پرداخت های انگیزشی به آنها بر اساس نتایج این ارزیابی ها ابداع و مورد استفاده قرار گرفته است ( جنسن و مورفی ، 1989 )
جستجوهای اولیه برای دستیابی به بسیاری از معیارهای ارزیابی عملکرد منجر به استفاده از اعداد و اطلاعات حسابداری در این زمینه شده است . بسیاری از معیارهای ارزیابی عملکرد ، مبتنی بر مدل های حسابداری به ویژه مدل سود حسابداری گزارش شده یا سود هر سهم است . با گذشت زمان ، مدیران به منظور حفظ سطح پاداش و بهبود آن ، به مدیریت سود از طریق تحریف اعدادحسابداری پرداختند . این موضوع باعث شده است که علیرغم آنکه برخی از شرکت ها دارای وضعیت مالی مطلوبی از نظر اعداد حسابداری و معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر مدل حسابداری بوده اند ، با بحران های مالی از جمله کمبود نقدینگی مواجه شوند . بنابراین ، معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر مدل های حسابداری و طرح های پاداش مبتنی بر آنها نتوانستند در جهت منافع سهامداران و سایر گروه های برون سازمانی حرکت کنند و موجب تعدیل تضاد منافع شوند ( هیس و فان ، 1991 ).
برای رفع نارسایی های مدل ارزیابی عملکرد که به دلیل استفاده از اطلاعات حسابداری به وجود می آید ، پژوهشگرانی مانند « سوجانن »، « استوارت »، « باسیدور و همکاران » و « باش و همکاران » به جستجوی ارائه معیاری جدید برای ارزیابی عملکرد پرداختند . با پیدایش نظریه هایی در زمینه سود اقتصادی یا سود باقیمانده ، مدل