ادبیات نظری تحقیق تسلیم و تسلم، قبض
مبحث دوم : تسلیم و تسلم
عقد بیعی که به صورت صحیح منعقد شده باشد آثاری در بردارد که یکی از این آثارها تسلیم مبیع می باشد که به عهده بایع قراردارد . در قرارداد ها ، دو طرف تعهداتی بر عهده می گیرند که تسلیم مبیع یکی از مهم ترین تعهدات و آثار فرعی ناشی از عقد بیع می باشد .
بنابراین الزام فروشنده به تسلیم مبیع ریشه قراردادی دارد و تسلیم مبیع از طرف بایع به مشتری و تسلیم ثمن از ناحیه مشتری ، به مقتضای عقد بیع واجب است . پس تسلیم که مترادف اقباض می باشد عمل متعهداست . در مقابل متعهدله مورد معامله را تسلم یا قبض می کند .
گفتار اول : مفهوم تسلیم و تسلم
بند اول : مفهوم تسلیم
تسلیم از ریشه سلم بر وزن تفعیل است . تسلیم در لغت در معناهای مختلفی به کاررفته است از جمله به معنی ، « واگذار کردن » ، « سپردن » ، « گردن نهادن » و « سلام گفتن ». معنای اصطلاحی تسلیم نیز به معنای لغوی خود نزدیک است .
برخی از حقوق دانان در معنای اصطلاحی تسلیم گفته اند :« تسلیم در عقد معوض عبارت است از اینکه یکی از طرفین دیگری را بر مالی که به او منتقل کرده است مستولی سازد و به عبارت دیگر تسلیم عبارت است از تمکین طرف از تصرف با قراردادن مورد معامله تحت اختیار طرف ، مرادف اقباض است ». برخی دیگر تسلیم را عملی می داند که قائم به دو شخص است که به اعتبار دهنده تسلیم و به اعتبار گیرنده ، قبض یا تسلم گویند .
فقها نیز تعریف های مختلفی از تسلیم کرده اند . از جمله : برخی تسلیم را هم در مال منقول و هم در غیر منقول عبارت از تخلیه دانسته اند . و برخی دیگر در تعریف تسلیم گفته اند که تسلیم در مورد اموال غیر منقول ، مانند اراضی و اشجار و ابنیه عبارت است از : تخلیه به صورت مطلق و در مورد اموال منقول ، نقل و در مکیل و موزون به صورت کیل و وزن است .
در حقوق انگلیس که واژه « Delivery » در برابر واژه تسلیم یا اقباض قراردارد این گونه تعریف شده است که :« انتقال تصرف مال از شخصی به شخص دیگر است .» طبق قانون فروش کالا مصوب 1979 ، بایع کالا را به خریدار تسلیم می کند :
- اگر او آنها را به طور فیزیکی ( حساً یا به طور خارجی ) تسلیم نماید ؛
- اگر او از طریق تسلیم سند آنها ( مثلاً بارنامه ) یا سایر وسایل ممیزی آنها ( مثلاً کلید انباری که کالا در آن موجود است ) به طور سمبولیک تسلیم سازد ؛ یا
- اگر شخص ثالثی از آنها نگهداری می کند اعلام کند ( به او ) که اینک او آنها را به خریدار تسلیم کند . « تسلیم حکمی » فروشنده موافقت می کند که کالا را برای خریدار نگه دارد یا خریدار