پیشینه و مبانی نظری تحقیق ارزیابی کیفیت زندگی در ایران وجهان
2ـ1ـ مباحث مربوط به کیفیت زندگی
کیفیت زندگی
نخستین تحقیقات واقعی در زمینه کیفیت زندگی به کپل کانور و راجرز ( 1976 ) و اندروز وایتی بر می گردد . کمپل و همکارانش کیفیت زندگی را رضایت از زندگی در حیطه های خاص می دانستند آنها حیطه های کار ، مسکن ، سلامتی ، همسایگی ، دوستی ها ؛ ازدواج زندگی خانوادگی ، سطح تحصیلات و پس انداز را مولفه های کیفیت زندگی قلمداد می کردند .
شالوک اعتقاد دارد علاقه به بحث کیفیت زندگی به لحاظ تاریخی از چهار زمینه ریشه می گیرد :
1ـ بازنگری در این باور که پیشرفت های علمی ، پزشکی و تکنولوژیک به تنهایی می توانند خوشبختی و بهزیستی بشر را فراهم کنند و درعوض توجه به این مساله که احساس بهزیستی شخصی خانوادگی و اجتماعی در صورتی تحقق می یابد که پیشرفت های یاد شده با ارزش ها اداراکات و شرایط محیط زیستی مساعدی همراه شوند .
2ـ تغییر نگرش از خدمات مبتنی بر اجتماعی به سمت سنجش نتایج و پیامدهای زندگی فرد در اجتماع
3ـ افزایش قدرت مصرف کنندگان و شکل گیری جنبش های تامین کننده حقوق بیماران و تاکید این جنبش ها بر برنامه ریزی شخص محور ، توجه به پیامدهای شخصی برنامه های رفاهی و دولتی و توجه به حقوق تعیین سرنوشت خود و ...
4ـ پیدایش تغییرات جامعه شناختی که جنبه های عینی و ذهنی کیفیت زندگی را معرفی کرد و ویژگی های فرد ی و شخصی این مفهوم را مورد تاکید قرار داد .( schalock , 2004 : 208 )
2 - 1 - 1 - تعریف کیفیت زندگی
در لغتنامه دهخدا ( 1385 ) واژه كيفيت به معني چگونگي و حالت و وضعي كه حاصل باشد در چيزي و در فرهن معين ( 1382 ) به معني چگونگي و چوني آمده است . واژه كيفيت در لاتين به معني چيزي ، خصوصيت ، طبيعت ، نوع ، ظرفيت ، تعريف ، صفت ، نهاد و چگونگي است . ( qol ) از نظر واژه به معني چگونگي زندگي است و دربرگيرنده تفاوتهاي آن است كه براي هر فرد منحصر به فرد بوده و با ديگران متفاوت است ( فتاحي ، 1389 : 27 ).
بعضي از صاحبنظران در مورد ذهني بودن و پويا بودن اين مفهوم توافق دارند ) نجات ، 1387 : 57 ) به نظر روانشناسان اولين عامل تعيين كننده در مطالعات كيفيت زندگي ، بررسي نگرش فرد نسبت به زندگي است ( محمودي ، 1390 : 45 ) ( كاتر1985 ) كيفيت زندگي را به مثابه رضايت فرد از زندگي و محيط پيراموني تعريف مي كند كه نيازها ، خواستها ، ترجيحات سبك زندگي و ساير عوامل ملموس و غيرملموس را كه بر بهزيستي همهجانبه فرد تأثير دارند را دربرميگيرد ( غفاري ، 1388 : 4 - 5 ) داينر كيفيت زندگي را متضمن اين ميداند كه افراد خودشان از زندگي خودشان ارزيابي مثبتي داشته باشند ( داينر ، 2004 : 34 ) شوماخر كيفيت زندگي را در اين امر ميداند كه افراد از