پیشینه و مبانی نظری تعاریف و مفاهیم تعهد سازمانی و انواع تعهد
تعهد سازمانی
مفهوم تعهد سازمانی
دومین نگرش از نگرشهای شغلی ، تعهد سازمانی است ؛ که عبارت از حالتی است که فرد در سازمان هدفهایش را معرف خود میداند و آرزو میکند که در عضویت آن سازمان بماند . بنابراین سطح بالایی از وابستگی شغلی بهمعنی این است که فرد ، شغل خاصی را بهخود نسبت میدهد و آنرا معرف خود میداند ؛ ولی تعهد سازمانی ، بدان معنا است که فرد ، سازمانی را معرف خود میداند . درواقع ، نتیجه تحقیقات نشان میدهد که برای پیشبینی و توجیه رفتار فرد ( بهمراتب ، بیش از رضایت شغلی ) تعهد سازمانی مورد استفاده قرار میگیرد و با استفاده از تعهد سازمانی ، بهتر میتوان میزان غیبت و جابهجایی کارکنان را پیش بینی کرد .
تعهد از نظر لغوی عبارت از بهکار گرفتن کاری ، بهعهده گرفتن ، نگاه داشتن ، عهد و پیمان بستن و در اصطلاح عبارت است از :
1 . عمل متعهد شدن به یک مسئولیت یا یک باور ؛
2 . عمل ارجاع یا اشاره به یک موضوع ؛
3 . تقبل یا عهدهدار شدن انجام کاری در آینده .
پورتر و همکارانش تعهد سازمانی را همسانسازی و پیوند به آن تعریف میکنند ؛ که از سه عامل زیر تشکیل میشود :
1 . قبول داشتن سازمان و پذیرش اهداف آن ؛
2 . آمادگی برای بذل کوشش قابل توجیه بیشتر ؛
3 . علاقهمندی به حفظ عضویت در سازمان .
بیکر تعهد را به عنوان مجموعه فعالیت های مستمر به خاطر ذخیره کردن اندوخته ها و سرمایه هایی می داند که با ترک آن فعالیت ، این اندوخته ها از بین می روند . گراسکی ماهیت رابطه ای فرد با سازمان خود را به صورت یک تعهد سازمانی عام تعریف می کند . هال و همکاران تعهد را فرآیندی می دانند که ازطریق آن ، اهداف سازمانی و عضو سازمانی تا حدود زیادی در هم ادغاممی شوند . کانتر تعهد را به عنوان تمایل افراد به در اختیارگذاشتن انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی تعریف می کند . استیبنز تعهد مستمر را آگاهی از غیرممکن بودن انتخاب یک هویت اجتماعی دیگر و متفاوت ، به خاطر زیانهای ناشی از تغییر می داند . شلدون ، تعهدسازمانی را یک نگرش یا یک جهت گیری نسبت به سازمان دانسته که هویت فرد را با سازمان مرتبط می سازد . سالانسیک تعهد را حالتی می داند که عضو سازمان به رفتارها ، فعالیت ها و اقدامات خودش مقید و پای بند شده و این باور در فرد ایجاد می شود که باید این رفتارها را تداوم ببخشد و مشارکت موثر خود را در انجام آنها حفظ کند . مودی ، پورتر و استیرز تعهد را عبارت از تعیین هویت شدن با یک سازمان می دانند که شامل یک باور قوی در پذیرش اهداف و ارزشهای یک سازمان ، میل به صرف تلاش قابل ملاحظه برای سازمان و آرزوی شدید برای ماندن در سازمان است . واینر تعهد