پیشینه و مبانی نظری خودا فشاسازی
خودافشاسازی
خودافشاسازی به فرایندی اشاره دارد که در آن فرد به خود اجازه می دهد تا بوسیله دیگران شناخته شود ( میکالینسر و ناچشون ، 1991 ). نظریه و تحقیقات در حوزه خودافشاسازی بر عامدانه و داوطلبانه بودن فعالیت آشکار کردن اطلاعات ، افکار ، و احاسات راجع به خود و دیگران ( حداقل یک نفر دیگر ) اشاره دارد ( گرین ، درلگا و متیو ، 2006 ).
درلگا و گرزلاک ( 1979 ) خود افشاسازی را شامل ارائه اطلاعاتی در خصوص حالتهای فردی ، تمایلات ، رخدادهای گذشته ، و برنامه هایی برای آینده میدانند . تحقیقات مربوط به خود افشاسازی به این یافتهها دست یافتهاند که توانایی انتقال احساسات و افکار به دیگران ، مهارت اصلی در رشد روابط بین فردی است ( آلتمن و تیلور ، 1973 ؛ برشید و والستر ، 1978 ، به نقل از گاردنر ، 2011 ). خودافشاسازی به رشد و تسهیل ادراک متقابل و حمایت متقابل کمک میکند ( برگ و درلگا ، 1987 ، چلون ، 1979 ، به نقل از میکالینسر و ناچشون ، 1991 ). فقدان خودافشاسازی اغلب به نارضایتی و احساس تنهایی در شبکه های اجتماعی میانجامد .
خود افشاسازی یک مفهوم چندبعدی است ( برگ و درلگا ، 1987 ، به نقل از میکالینسر و ناچشون ، 1991 ). یک بعد آن بحث تفاوتهای فردی است ، در پرداختن به تفاوتهای فردی در خود افشاسازی بحث توانایی یا رغبت فرد برای خودافشاسازی مطرح است ( میزانی که فرد دوست دارد خود افشاسازی کند )؛ توانایی و رغبت برای خودافشاسازی می تواند یک صفت باشد یا مربوط به یک رفتار خاص در موقعیتهای بین فردی باشد ( سولانو ، باتن و پاریش ، 1982 ). همچنین تفاوت افراد در خودافشاسازی میتواند از میزان ، سطح خصوصی بودن اطلاعات ، محتوای اطلاعات افشا شده و هدف خودافشاسازی نشأت گرفته باشد ( کوزبی ، 1973 ، 1972 ). یکی دیگر از ابعاد اصلی خودافشاسازی مربوط به انعطاف پذیری است ( چلون ، 1977 ، 1979 ، به نقل از میکالینسر و ناچشون ، 1991 ). انعطاف پذیری به توانایی فرد برای توجه به علامتها و نشانههای محیطی و همزمان پذیرش رفتارخود افشاسازی اشاره دارد . انعطاف پذیری در خود افشاسازی به سازگاری اجتماعی و سلامت روان میانجامد ( چایکن و درلگا ، 1974 ، چلون ، 1979 ، گودستون و رینکر ، 1974 ، به نقل از میکالینسر و ناچشون ، 1991 ). از نظر چلون ( 1977 ) کسی که توانایی تنظیم خودافشاسازی خود را در موقعیتهای اجتماعی مختلف و برحسب تقاضاهای بین فردی و موقعیتی دارد نسبت به کسی که مناسب بودن یا نبودن عمل خودافشاسازی در آن موقعیت درک نمیکند بسیار منطعطفتر عمل میکند ( به نقل از میکالینسر و ناچشون ، 1991 ).
یک نکته دیگر در خودافشاسازی « عمل متقابل » است که به تفاوت افراد در پاسخ به خود افشاسازی دیگران اشاره دارد . هنگامی که پذیرنده اطلاعات به تناسب اطلاعاتی که دریافت کرده است خود نیز به افشای اطلاعات اهتمام ورزد ، در این صورت