پیشینه و مبانی نظری رهبری خدمتگزار
رهبری خدمتگزار
مقدمه
تحقيق و پژوهش در زمينه رهبری ، موضوعي جالب توجه برای تئوريسين ها و محققين در دوره های طولاني و نسل های گذشته بوده و همواره نيز سعي كرده اند ايده ها و نظريات خود را در اين زمينه ارائه كنند . محققين اوليه درسال های 1900 تا 1950 همواره سعي داشته اند كه بين ويژگي های رهبران و زيردستان تمايز قائل شوند . زماني كه دريافتند كه يك تركيب ثابت از ويژگي ها ، كه بتوان آن ها را به شكلي جامع مورد پذيرش قرار داد وجود ندارد ، آن ها شروع به بررسي تأثير شرايط بر رفتار و مهارت های مورد نياز برای رهبران پرداختند . مطالعاتي كه درسال های 1970 تا 1980 انجام شد ، سعي داشت كه بين رهبران مؤثر و كارا تمايز قائل شود . آن ها بر ويژگي های شخصي رهبران كه اثربخشي و موفقيت را برای سازمان هايشان به ارمغان مي آورند متمركزشدند . اين گونه تلاش ها منجر به تئوری های پيشرفته در حوزه رهبری شد . بعضي از اين تئوری ها و مدل های رهبری عبارتند از : رهبری موقعيتي ، تئوری مسيرهدف ، كاريزماتيك ، تعاملي ، تحول آفرين و رهبری خدمتگزار .
رهبری را ميتوان به شكل يك رابطه ديد . رهبری فرآيندی دو جانبه بين كساني است كه تمايل به هدايت و رهبری دارند و كساني كه بعنوان پيرو انتخاب شده اند . رهبران نيز در مقابل اعمال و اقدامات زيردستان ، چگونگي مديريت پيروان و همچنين در چگونگي دستيابي به اهداف سازماني پاسخگو و مسئول هستند . مؤلفه های گوناگونی در تعریف این مفهوم دخالت دارند . ابتدا رهبری در ایده و مفاهیم اتفاق می افتد ( تصور ) و پس از آن در موقعیت ها و محیط اتفاق می افتد ( مصداق ) ( آدامسون ، 2009 ). به هر حال نظریه های جدید رهبری به عنوان یک تغییر در فرایند داخلی سازمان است اما چون رهبران و پیروان با یک هدف مشترک به هم پیوسته اند فعالیتهای مجددی برای ادامه نگرش مشترک انجام خواهند داد که در این صورت قالب جدیدی از تعریف شکل می گیرد ( اندرسون ، 2009 ).
جرج تری رهبری را عمل تأثیر گذاری بر افراد بطوری که از روی میل و علاقه برای هدف گروهی تلاش نمایند عنوان می دارد . رابرت تاننبوم ، ایروینگ ، وچلر و مازاریک بیان می کنند رهبری فرایند تأثیرگذاری بر افراد در شرایطی است که باید هدف های خاص محقق شوند . کونتز و اودانل رهبری را تأثیرگذاری بر افراد برای تحقق هدف مشترک می دانند ( هرسی و بلانچارد ، 1983 ). دکوتلیس ، کوهن و اشمیت رهبری را فرایند نفوذ شروع ناشی از رفتار رهبری می دانند که موجب تغییر رفتار و حتی عقاید دیگران می شود ( دکوتلیس و همکاران ، 1979 ).
مورهد و گریفین رهبری را به عنوان یک فرایند به معنی استفاده از نفوذ بدون زور برای هدایت و هماهنگی فعالیت های اعضای یک گروه در جهت تحقق هدف و به عنوان