پیشینه و مبانی نظری مدیریت استعداد
مدیریت استعداد
مقدمه
امروزه سازمانها بخوبي دريافته اند كه به منظور موفقيت در اقتصاد پيچيده جهاني و نيز ماندگاري در محيط رقابتي كسب و كار ، به داشتن بهترين استعدادها نياز دارند . همزمان با درك نياز به استخدام ، توسعه و نگهداشت استعدادها ، سازمانها دريافتهاندكه استعدادها منابعي بحراني هستند كه براي دستيابي به بهترين نتيجهها نيازمند مديريت مي باشند . در گذشته مديريت استعداد به عنوان يك مسئوليت جنبي به بخش پرسنلي محول شده بود ، در حاليكه امروزه مديريت استعداد به عنوان يك وظيفه سازماني كه مسئوليت آن به عهده تمام بخش هاست ، بسيار جدي تر مورد توجه قرار گرفته است .
بي شك عصر حاضر ، عصر سازمانهاست و متوليان اين سازمانها ، انسانها هستند ؛ انسانهايي كه خود به واسطه در اختيار داشتن عظيم ترين منبع قدرت ؛ يعني تفكر ، مي توانند موجبات تعالي ، حركت و رشد سازمانها را پديد آورند . در سالهاي اخير ، در سازمانهاي ايراني ، مبحث پرورش و توسعه نيروي انساني در قالبهاي گوناگوني ، نظير : شناسايي و پرورش استعدادها ، جانشين پروري ، مديران آينده ، مديران سايه و .... مورد توجه قرار گرفته است . اما کماکان با وضعیت مطلوب در این زمینه فاصله قابل توجهی وجود دارد . در همين راستا انجام مطالعات و پژوهشهاي گوناگون براي الگوبرداري و بكارگيري تجربههاي موفق سازمانهاي توسعه يافته ، از اهميت بسزايي برخوردار است ( رونلوند ، 2009 ، ص43 ).
2 - 3 - 2 - تعریف استعداد و مدیریت استعداد
استعداد را میزان نسبی پیشرفت فرد در یک فعالیت برآورد می کنند . اگر براي کسب مهارت در یک فعالیت افراد مختلف در شرایط و موقعیت یکسانی قرار بگیرند متوجه خواهیم شد که افراد مختلف تفاوتهایی از لحاظ میزان کسب آن مهارت نشان می دهند . فرد مستعد را به صورت های مختلفی چون : مهم ترین و ارزش افزاترین افراد که بیش از سایرین در خلق مزیت رقابتی نقش دارند ، افراد دارای مهارت بالا و پرورش یافته ، افراد دارای پتانسیل بالا برای موفقیت در سازمان و نیروی کار ماهر عجین شده با کار و متعهد تعریف کرده اند . در مجموع می توان کفت منظور از مستعد فردی است که به واسطه دارا بودن ظرفیت ها و قابلیت های ویژه ( دانش ، نجربه و مهارت ) و تعهد بالا نسبت به کار ، سهم چشمگیری در ایجاد ارزش و موفقیت سازمان دارد ( کریمی و سلطانی ، 1390 ، ص 100 ).
مدیریت استعداد به عنوان سیستمی برای شناسایی ، استخدام ، پرورش ، ارتقا و نگهداری افراد مستعد ، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار ، تعریف شده است . چز و همکاران ( 2008 ) معتقدند که مدیریت استعداد عبارت است از شناسایی استعداد و سپس همنوا کردن آن با نقش های شغل به منظور بیشینه کردن درگیری ( عجین شدن ) فرد با نقشی که با قوت های ذاتی او منطبق است . در واقع مدیریت استعداد عبارت است از انجام یکسری فعالیت