پیشینه و مبانی نظری مشارکت در تصمیم گیری
مبانی نظری مشارکت در تصمیم گیری
تعریف مشارکت
مشارکت درگیر شدن ذهنی و عاطفی کارکنان در موقعیت های گروهی است که آنان را بر می انگیزاند تا به هدف های گروه یاری رسانند و برای رسیدن به آن ها احساس مسئولیت کنند . در این تعریف سه اندیشه مهم جای دارد : درگیر شدن ، یاری دادن و احساس مسئولیت کردن ( ایمانی ، 1390 ).
الف - درگیر شدن ذهنی و عاطفی : پیش و بیش از هر چیز مشارکت به معنی درگیر شدن ذهنی و عاطفی است ، و نه تنها فعالیت و تلاش عضلانی . منظور از درگیر شدن یک حالت روانشناختی است و نه یک وضعیت جسمانی . شخصی که مشارکت می کند به جای آن که به حالت « کار – درگیر » درآید ، به وضعیت « خود – درگیر » دست پیدا می کند .
ب - برانگیختن برای یاری دادن : دومین پندار در مشارکت آن است که مشارکت کارکنان را به یاری دادن بر می انگیزاند ، کارکنان اختیار پیدا می کنند تا سرچشمه های ابتکار و آفرینندگی خود را ، همچنان که در نظریه پیش بینی می شود ، به سوی هدف های سازمان بازگشایند . در چنین وضعی مشارکت از « موافقت » تفاوت پیدا می کند . مشارکت پدیده ای بیش از جلب موافقت درباره چیزی است که از پیش درباره آن تصمیم گیری شده است . بزرگترین ارزش آن دست یابی به خلاقیت و قدرت آفرینندگی همه کارکنان است .
ج – پذیرش مسئولیت : مشارکت ، سرانجام کارکنان را بر می انگیزاند تا در فعالیت های گروه خود به پذیرفتن مسئولیت سوق داده شوند . این یک فرا گرد اجتماعی است که از راه آن افراد در سازمان به حالت « خود – درگیری » می رسند و می خواهند که سازمان در کارش کامیاب شود . هنگامی که آنان درباره سازمان خود سخن می گویند ، از واژه « ما » و نه « آنان » استفاده می کنند . هنگامی که یک دشواری در کار می بینند می گویند این دشواری « ما » است و نه « آنان » ( بهنام مرشدی ، 1392 ).
با توجه به تعاریف فوق از مشارکت می توان گفت که : مشارکت عبارت است از درگیری ذهنی و عاطفی داوطلبانه یک شخص در موقعیت های گروهی مربوط به خود و سازمان خود که باعث ایجاد انگیزه در فرد جهت دست یابی به هدف های گروهی شده و باعث می شود که فرد در مسئولیت کار شریک شود .
2 - 2 - 2 - مشارکت از دیدگاه اسلام
مشاركت و مشورت ، نظرجوئي و رايزني در فرهنگ غني اسلامي و تاريخ كهن ايراني جايگاهي بس بالا و رفيع دارد و به مدد بكارگيري اين شيوه در مديريت و تصميم گيري است كه مي توان به طريق صواب در انجام امور دست يافت و از ميان راه هاي مختلف راه درست تر را برگزيد و با ياري جستن از مشاركت و مشورت است كه مخاطرات تصميم گيري كاهش يافته