پیشینه ومبانی نظری تحقیق خودکارآمدی عمومی
خودکارآمدی عمومی
یکی از ویژگیهای شخصیتی که بندورا به تبین آن پرداخته است مفهوم خودکارآمدی و یا توانایی ادراک شده فرد در انطباق با موقعیت های خاص است . بندورا ( 1977 ، به نقل از شانک ، 2010 ) در توضیح خودکارآمدی بیان می کند که خودکارآمدی به باورهای فرد در مورد تواناییها ، ظرفیت استعدادها برای یادگیری و عملکرد در موقعیت های مختلف اشاره دارد که از این طریق بر عملکرد نیز اعمال کنتر ل می کند . او همچنین مطرح می کند که خودکارآمدی ، توان سازنده ای است که بدان وسیله ، مهارتهای شناختی ، اجتماعی ، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف ، به گونه ای اثر بخش ساماندهی می شود . به نظر وی داشتن دانش ، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند ، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است . انتظارات ویژه فرد در مورد توانائیهایش برای انجام اعمال خاص بر کوشش فرد در انجام یک عمل و پایداری در ادامه آن و ایجاد انگیزه های مناسب تاثیر دارد ( بندورا و پاستورلی ، 1998 ، به نقل از هاشمی نژاد و منظری توکلی ، 1391 ).
بندورا ( 1986 ) خوداندیشی را یگانه ترین توانایی انسان می شمارد که انسان ها با آن اندیشه و رفتارشان را دگرگون می سازند و ارزیابی می کنند . این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است ، یعنی باورهای توانایی های فرد برای سازمان دهی و پیاده سازی کنش هایی که برای سامان دهی به موقعیت های آینده بدان ها نیاز است . در حقیقت ، باورهای توانمندی به چند روش بررفتار اثر می گذارد . آنها برگزینش های افراد و کنشی که پی می گیرند اثر می گذارند و نیز افراد در کارهایی شرکت می کنند که احساس شایسته گی و اعتماد به نفس داشته باشند و از کنش هایی که در آن اعتماد به نفس و شایستگی نداشته باشند پرهیز می کنند . باورهای خودکارآمدی تعیین می کنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند ، هنگام برخورد با دشواری تاکی پایداری می کنند ، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه نرمش پذیرند . همچنین باورهای خودکارآمدی بر الگوهای اندیشه و واکنش های هیجانی افراد اثر می گذارند . بنابراین افراد با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است و این باوری است که تنیدگی ، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد . از سوی دیگر ، خودکارآمدی بالا در هنگام نزدیک شدن به کار و کنش های دشوار ، به پدیدآیی احساس آسانی کمک می کند . بدین سان ، باورهای خودکارآمدی پیش بینی کننده ی توانمند برای پیشرفت خواهد بود ( پاجارس ، 1996 ).
خودکارآمدی عموما همچون گستره ای ویژه دریافت شده است . یعنی فرد می تواند باورهای شخصی کم و بیش استواری را در گسترده های متفاوت با موقعیت های ویژه ی کنش وری داشته باشد