پیشینه ومبانی نظری تحقیق خودکارآمدی
خودکارآمدی
خودكارآمدي ، به عنوان يك مفهوم از مفاهيم يادگيري اجتماعي ، اولين بار در سال 1997توسط
بندورا مطرح شد ( آلتو وهمکاران ، 1997 ، ص51 ). از نظر بندورا ، خودكارآمدي : قضاوت افراد در مورد توانمندي هاي خود است و به احساس های کفایت ، شایستگی ، و قابلیت در کنار آمدن با زندگی اشاره دارد . بندورا ( 1986 ) در کتاب پایه های اندیشه و رفتار اجتماعی می گوید که انسان ها دارای یک نظام خود هستند که در کنترل اندیشه ها ، احساس ها و کنش های مؤثر است . از نظر او رفتار و انگیزش انسان نیز در باورهایی است که انسان ها از خود دارند که این سازه ی کلیدی در کارکرد و کنترل شخصی فرد می باشد . همچنین ، از نظر بندورا خوداندیشی ، یگانه توانایی انسان در ارزیابی اندیشه و رفتار خود است . به نحوی که این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است . باورهای کارآمدی نیز علاوه براینکه بر الگوهای اندیشه و واکنشهای هیجانی افراد اثر میگذارند ، تعیین میکنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند ، هنگام برخورد با دشواری ها تا پایداری می کنند ، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه انعطاف پذیر هستند . براین اساس ، افرادی با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است . یعنی باوری که تنیدگی ، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد ( رجبی 1385 ، صص - 113 - 111 ).
از نظر بندورا ، افرادی که احساس کارآمدی پایینی دارند ، احساس می کنند که درمانده هستند و نمی توانند رویدادهای زندگی خود را کنترل کنند . آنها معتقدند که هرگونه تلاشی که می کنند بیهوده است . همچنین ، وقتی آنها با موانعی روبرو می شوند ، چنانچه تلاش مقدماتی آنها برای برخوردکردن با مشکل بی ثمر باشد ، سریعاً قطع امید می کنند . برخی از این افراد که احساس کارآمدی پایینی دارند ، حتی سعی نمی کنند با مشکل کنار بیایند . زیرا متقاعد شده اند که هر کاری که انجام می دهند ، بی فایده است . بنابراین ، احساس کارآمدی پایین می تواند بر انگیزش ، سطح آرزوها ، توانایی های شناختی و سلامت جسمانی تأثیر ناگوار بگذارد . برعکس ، افرادی که احساس کارآمدی بالایی دارند ، معتقدند که می توانند به نحو مؤثری با وقایع و موقعیت ها برخورد کنند . چون آنها انتظار دارند که در غلبه بر موانع موفق شوند ، در کارها استقامت به خرج دهند ، و اغلب در سطح بالا عمل می کنند . همچنین ، این افراد مشکلات را به جای تهدید ، چالش می دانند و فعالانه در جستجوی موقعیت های تازه هستند ( شولتز و شولتز ، 2005 ، ترجمه سید محمدی ، 1386 ، ص460 ). در این رابطه ، الساري خودكارآمدي را اعتقاد فرد به داشتن توانايي براي سازماندهي و انجام سلسله اقدامات لازم براي رسيدن به يك هدف خاص تعريف