چارچوب نظری و پیشینه تجربی پژوهش حافظه فعال و نارساخوانی
نارساخوانی
تاریخچه نارساخوانی
اولین اشاره به اصطلاح نارساخوانی توسط یک پزشک آلمانی به نام " برلین "( 1872 ) صورت گرفت . وی این اصطلاح را برای توصیف یک فرد بزرگسال مبتلا به نارساخوانی اکتسابی به کار برد که در این مورد فرد به دنبال آسیب مغزی ، توانایی خواندن خود را از دست داده بود . برلین همچنین بیان کرد : " اگر نقص در خواندن حروف چاپی شدید باشد ، آن اختلال نارساخوانی است . در واقع نارساخوانی عضوی از خانواده بزرگ اختلالهای زبانی یا " آفازیا " است که با مشکلاتی مانند اختلال در درک یا تولید زبان بیانی یا هر دو مشخص میشود ". مدت کوتاهی پس از کشف برلین ، در سال ۱۸۷۷ ، اصطلاح " کوری کلمات " توسط یک پزشک دیگر به نام کاسمل در توصیف یک بیمار بزرگسال آفازیک که توانایی خواندنش را از دست داده بود ، به کار برده شد . کاسمل همچنین معتقد بود که نشانههای فوق مربوط به نقص در ناحیه شکنج زاویهای چپ مغز میباشد ( گاردیولا و ۲۰۰۱ ؛ شیویتز ، ۲۰۰۳ ). شاید نخستین گزارش درباره بیماران مبتلا به کوری کلمات به سال ۱۶۷۶ باز گردد ، زمانی که جان اسمیت پزشک آلمانی ، افرادی را مشاهده کرد که پس از ضربه ، تومور یا صدمه مغزی ، توانایی خواندن خود را از دست میدادند ، در حالی که پیش از بروز آسیب مغزی چنین توانایی را داشتند ؛ چیزی که بعدها به عنوان " ناخوانی اکتسابی " از آن نام بردند ( به نقل از شیویتز ، ۲۰۰۳ ). بدین ترتیب شارکوت ( ۱۸۸۷ )، اصطلاح الکسیا را به عنوان فقدان کامل توانایی خواندن تعریف کرد . سرانجام بت من ( ۱۸۹۰ )، الکسیا یا دیسلکسیا را به عنوان شکلی از یادزدودگی کلامی نام برد که در آن فرد مبتلا ، حافظه مربوط به معنای قراردادی نمادهای ترسیمی را از دست میدهد .
کار دجرین ( 1892 ) در زمینه نارساخوانی بسیار ابتکاری بود . وی علت مشکلات خواندن را مربوط به آسیب در لب آهیانهای و بخشهای میانی و پیشین لب پسسری چپ میدانست . به طور کلی در این زمان به نارساخوانی به طور اساسی به عنوان یک ناتوانی با منشا عصبشناختی نگاه میکردند که از راه یک آسیب مغزی ایجاد میشد ، آنچه امروزه به طور معمول به عنوان نارساخوانی اکتسابی نامیده میشد ؛ در حالی که نارساخوانی میتواند در طول رشد کودک نیز گسترش یابد ؛ بنابراین به منظور کشف نارساخوانی تحولی ، وجود پزشکان یا معلمانی که به تحول شناختی کودکان و نوجوانان توجه خاصی داشتند ، ضروری به نظر میرسد ( به نقل از گاردیولا ، 2001 ).
شروع توجه به نارساخوانی تحولی بیش از یک صد سال قبل در انگلستان رخ داد . در پایان قرن نوزدهم جو علمی در انگلستان که از راه فرهنگ پیشرفته دانشگاهی ، کنجکاوی هوشمندانه محققان و منابع غنی انسانی ، اقتصادی و حرفهای بزرگ تغذیه میشد ، در این زمینه بسیار تحریککننده بود . نارساخوانی