داناود چارچوب نظری و سوابق تحقیقاتی مفهوم و ابعاد مدیریت دانش
ادبیات تحقیق
مفهوم دانش
2 - 1 . مقدمه
در این فصل ، ابتدا به مبانی نظری مربوط به موضوع مورد تحقیق پرداخته می شود و سپس پیشینه ی مربوط در داخل و خارج و جمع بندی آن بیان و ضمن ارائه ی سوالات پژوهش ، تعاریف مفهومی و عملیاتی مربوط ، مطرح می شود .
2 - 2 . مبانی نظری
2 - 2 - 1 . مفهوم دانش
مطالعه ی دانش به زمان افلاطون و ارسطو باز میگردد . با این حال توجه به دانش در درون یک سازمان ، اولین بار توسط فیلسوفی بنام میشل پولانی در سال 1965 مشاهده گردید . او دانش را به عنوان چیزی که به خودی خود دارای ارزش ذاتی است معرفی نموده و دو نوع دانش ضمنی و دانش آشکارا مطرح نمود . نوناکا ( 1991 ) نیز عقیده ی پولانی را در مورد دو سطح دانش تأیید نموده است . پس از آن در خصوص اصطلاح دانش مباحث زیادی مطرح شده است و این تنها یکی از جنبههای گیج کننده مدیریت دانش است ( کونگ و پوندیا ، 2003 ).
ماهیت دانش ، موضوعی همیشگی در مدیریت دانش است . همان گونه که آلی ( 2002 ) میگوید ، " چگونگی تعریف دانش ، چگونگی اداره کردن آن را میتواند تعیین کند ". این امر حکایت از عدم یکپارچگی در این زمینه و تعداد زیاد تعریف دانش مغایر یکدیگر ، دارد . ( فایرستون و مک الروی ، 1387 ).
یکی از مباحث اصلی مرتبط با دانش ، درک سه مفهوم داده ، اطلاعات ، دانش و تعامل بین آنها است . گاهی به این مثلث منبع چهارمی به نام معرفت یا خرد یا حکمت نیز افزوده میشود . برای داشتن تعریفی دقیق از مدیریت دانش شناخت این عناصر ضروری است . به طور کلی ، هرمی که برای اجزای دانش ارائه میکنند ، به صورت شکل زیر است . ( صادقی آرانی ، 1387 ).
/
شکل شماره 2 - 1 . هرم دانش
تمایز داده ، اطلاعات و دانش مشکل است و تنها از طریق مفاهیم بیرونی و یا از دیدگاه کاربران آنها میتوان بین آنها تفاوت قائل شد . معمولاَ داده به عنوان مواد خام ، اطلاعات به عنوان مجموعه ی سازمان یافتهای از داده و دانش به عنوان اطلاعات با مفهوم شناخته میشود . ( شفیعا و دیگران ، 1386 ) به عبارت دیگر دادهها حقایق و واقعیتهای خام هستند که این اجزا در پایگاههای داده ، ذخیره و مدیریت میشوند . اطلاعات در حقیقت دادههای خلاصه شده را در بر میگیرد که گروه بندی ، ذخیره ، پالایش ، سازماندهی و تحلیل شدهاند . دانش را میتوان بینشهای حاصل از اطلاعات و دادههایی تعریف کرد که میتواند به روشهای مختلف و در شرایط گوناگون ، مؤثر و قابل تقسیم باشد . ( نوروزیان ، 1384 ) و سرانجام خرد یا حکمت ، " چشم انداز ، بصیرت و توانایی دیدن افقهای پیرامون "