دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش سبک زندگی و ادراک خداوند (فصل دوم)
مبانی نظری سبک زندگی
سبک زندگی
درعصر جدید که دوران ما بعد سنتی است در برابر شکلهاي نوین تجربه باواسطه ، هویت شخصی به صورت رفتارهایی جلوه گر مي شود که به طور بازتابی بروز مي کنند این تصویر بازتابی از خویشتن بر روایتهاي زندگی ناهموار منسجم وهمواره قابل تجدید نظری استوار است که در تارو پود انتخابهاي متعدد وبر آمده از نظامهاي مجرد جای مي گیرند ، در زندگی اجتماعی امروزین مفهوم شیوه یا سبک زندگی معنایی خاص به خود مي گیرد . هرچه نفوذ وکشش صنعت کمتر مي شود وهر چه زندگی روزمره بیشتر بر حسب تاثیرات متقابل عوامل محلی وجهانی بازسازی مي شود وافراد بیشتر ناچار مي شوند سبک زندگی خود را از میان گزینههاي مختلف انتخاب نمایند . البته عوامل استاندارد کننده هم به ویژه از طریق کلایی کردن بیشتر تولیدات اجتماعی نقش خاص خود را دارند ، چرا که فرایندهای تولید وتوزیع سرمایه داری در واقع مولفه هایی هسته ای نهادهای مدرنیته را تشکیل مي دهند با این وصف به دلیل باز بودن زندگی اجتماعی امروزی وهمچنین به علت تکثر زمینههاي عمل وتنوع مراجع انتخاب سبک زندگی پیش از پیش در ساخت هویت شخصی وفعالیت روزمره اهمیت یافته اند ( گیدنز ، 2011 ) سبک زندگی اصطلاحی است که در آن فرهنگ سنتی چندان کاربرد ندارد چون ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکانات موجود است و در عمل نه فقط از نسل گذشته تحویل گرفته نمي شود بلکه پذیرفته مي شود به نظر ( دیوید چنی ) سبکهاي زندگی به مثابه گفتمانی در دوره مدرنیسم محسوب مي شوند . دوران مدرن براساس پیدایش ایدولوِِژیهاي غیر دینی غالب مشخص مي شود که بر حسب درجات وگونههاي متفاوت آگاهی طبقاتی سازنده تضاد اجتماعی اند ( چنی ، 2010 ).
دوره مدرن با آنچه ( لیوتار ) از آن تحت عنوان سلطه کلان به روایت یاد مي کند ، سلطه دولت ملی و شکل گیری حوزه عمومي مبتنی بر گفتمکان عقلانی غیر شخصی مشخص مي شود . ( آندرسن ، 2011 ) سبک زندگی سه ویژگی یاد شده مدرنیته را از پایه تضعیف مي کند . در ارتباط با مورد نخست سبکهاي زندگی یا تعداد پشتیبانیشان در برابر ورود هرگونه کلان روایی که بخواهد مقتدرانه ساختار صورتهاي اجتماعی را توصیف کند ایستادگی ومقاومت کند . در ارتباط دولت ملی سازمانهاي تولید وتوزیع که ارائه دهنده خدمات سبک زندگی هستند ، از مرزهای ملی فرا مي روند وهر تصویری از فرهنگ ملی را مخدوش کرده وبه ریشخند مي گیرند این سازمان ها با آنکه تجربه محلی را نابود مي کنند اما آن رادر رابطه ای ضرورتا دیالتیکی ( کنایی ) با شبیه سازی دراماتیک جهانی قرار مي دهند . نکته سوم که از همه مهمتر است این است که سبکهاي زندگی در راستای تار و مبهم کردن ونهایتا تغیر دادن شکل تمایزات موجود بین حوزهای عمومي وخصوصی عمل مي کند وبااین کار درجهت ساختن وشکل دادن ادراکهاي جدید از روابط شکلهاي موجودیت اجتماعی فردی وجمعی عمل مي کند . ( جمهری ، 1391 ). در این جهت چنین سبکهاي زندگی را که فرزند