فصل دوم پايان نامه ارشد دیدگاه های تاب اوری تحصیلی
فصل دوم
پژوهشهاي پيشين
2 - 1 - تاریخچه مطالعات تابآوری
اگر چه تابآوری سازه نسبتا جدیدی در ادبیات علم روان شناسی می باشد ، اما بررسی مفهوم « حداقل پیامدهای منفی در شرایط نامطلوب یا بهبود موفقیت آمیز » از اوایل قرن بیستم مورد توجه محققان بوده است . تمرکز اولیه تحقیقات اولیه در این حوزه به بررسی سبب شناسی آسیبهای روانی بیماران اسکیزوفرنيایی اختصاص داشت که نسبت به دیگر بیماران مهارتهای بیشتری در کار ، ارتباطات اجتماعی ، ازدواج و مسئولیت پذیری از خود نشان می دادند ( بلوئلر ، 1950 ؛ گارمزی ، 1970 ؛ به نقل از ماستن ، 2004 ).
بررسی پاسخهای سازگارانه کودکان با والد اسکیزوفرنيایی ، یا كودكان با آسیبهای قبل از تولد ، و يا عواملی همچون فقر ، به منظور بررسی یافتن عواملی که چنین پيامدهاي مثبت فراتراز حد انتظار را به همراه دارد ، بطور گسترده ای عناوین تحقیقات تجربی را در دهههای هفتاد به خود اختصاص دادهاست ( گارمزي ، 1985 ؛ گارمزی و راتر ، 1983 ). ( البته چنین مطالعاتی در حوزه تروما و مطالعات آسيبهاي پس از حادثه توسط محققین بالینی همچنان صورت می پذیرد .)
پس از آن به تدریج مطالعات نظام دار از حوزه سبب شناسی اختلالات روانی به سمت مطالعه کودکانی جلب شد که عليرغم انواع مختلف عوامل خطرزا ، توان غلبه بر پیامدهای منفی را داشته و در مقایسه با همتایان خود سازگاریهای مثبت روانی بیشتری را نشان دادند . ( پاونستد ، 1965 ؛ به نقل از ماستن ، 2004 ؛ ورنر و اسیمت ، 1982 ).
به عنوان مثال ورنر و اسمیت ( 1982 ) در یک مطالعه طولی ، 698 کودک را به مدت سه سال در جزیرهاي درهاوایی مورد مطالعه قرار دادند . کودکان در ابتدا به دو گروه در معرض شرایط پرخطر و کم خطر طبقهبندی شدند . تجربیات خطرزا را عواملی همچون استرس خانوادگی ، فقر ، اختلالات روانی والدین ، و خانواده بی ثبات را در بر می گرفت . از میان 200 نفر افرادی که به عنوان افراد در معرض شرایط پرخطر مشخص شده بودند ، 70 نفر در زمره افراد تابآور با کارکردهایی چون عدم مشکلات رفتاری ، یادگیری و رفتارهای ضد اجتماعی تشخیص داده شدند .
اعتماد بر چنین تحقیقات گسترده ای ، محققان را بر آن داشت تا با مطالعات نظام داری به دنبال بررسی عوامل حفاظتیاي باشند که چنین تمایزاتی را در بین گروههای کمتر سازگار و سازگار و یا تابآور و غیر تابآور باعث می شوند .
تلاشهای اولیه ابتدائا ، بر ویژگیهای فردی کودکان تابآور از قبیل خود استقلالی یا عزت نفس بالا متمرکز بود ( ماستن و گارمزی ، 1985 ). همچنان که تحقیقات مسیر رشد خود را طی می کرد این باور شکل می گرفت که