مبانی نظری فرسودگی شغلی
- فرسودگی شغلی
- مفهوم فرسودگی شغلی :
- نظریه های مرتبط با فرسودگی شغلی
خستگی عاطفی :
مسخ شخصیت :
عدم کارایی فردی :
۱ ـ تقسیم کار پیچیده و تخصصی شدن مشاغل
۲ ـ عدم حقوق مکفی :
۳ ـ دلسردی نقش ( عدم علاقه به شغل ) :
۴ ـ تعارض نقش ( چند شغله بودن ) :
۵ ـ فشار نقش ( توقعات متناقض )
- عوامل بروز فرسودگي شغلي
- انگیزش کارکنان و فرسودگی شغلی
منابع
- فرسودگی شغلی
- مفهوم فرسودگی شغلی :
فرسودگی شغلی اصطلاحي است که گاهي به جاي آن از معادل هايي چون تنيدگي ، تحليل رفتگي ، بي رمقي ، ازتوان افتادگي ، زدگي از کار ، خستگي مفرط ، تهي شدگي و فرسايش رواني مي توان استفاده کرد . بين روانشناسان بر سر تعريف فرسودگی شغلی اتفاق نظر وجود ندارد . گروهي فرسودگی شغلی را با استرس شغلي يکي مي دانند .
" پاينس و ارونسون " در سال 1981 فرسودگی شغلی را از عمده ترين پيامدهاي اجتناب ناپذير استرس شغلي مي دانند که تا زماني که استرس از ميان برداشته نشود ، هم چنان ادامه خواهد يافت . نتيجه فرسودگی شغلی از دست رفتن انگيزه ، اشتياق ، انرژي و کاهش عملکرد در زندگي است . فرسودگی شغلی تنها خستگي و فشار ناشي از کار نيست که بعد از کار مداوم به وجود آيد بلکه به سبک زندگي فرد و ساعات خارج از کار او نيز سرايت مي کنند .
فرسودگی شغلی براي اولين بار توسط " فرويدنبرگر " در دهه 1970 ، زماني که وي علايم خستگي را در کارکنان خود مشاهده کرد ، تعريف شد . او اين پديده را سندرم تحليل قواي جسمي رواني ناميد که در افراد شاغل در حرفه هاي کمک رساني که افراد زمان زيادي از ساعت هاي کاري را در ارتباط نزديک با ساير مردم مي گذرانند ، به وجود مي آيد . بنابراين مي توان گفت فرسودگی شغلی ، حالتي از خستگي جسمي ، هيجاني و ذهني است که به دليل فشار مداوم و مکرر هيجاني ناشي از برخورد فشرده و دراز مدت با مراجعان به وجود مي آيد ( رضائیان ، 1383 ).
نتايج تحقيقات نشان مي دهند که فشار رواني مي تواند شامل هر دو بعد جسمي و رواني بشود . علايم و عوارض فشار رواني مي تواند به صورت جسمي ، رواني و رفتاري تجلي پيدا مي کند . پژوهش ها نشان مي دهند که اگر فشاررواني ( استرس ) زمان زيادي ادامه يابد ممکن است زمينه ساز بيماري هاي جسمي يا هيجاني شود که به دليل فعل و انفعال هاي شيميايي است که درجريان فشار رواني رخ مي دهند . از آنجا که ميزاني از فشار رواني در بيشتر مشاغل وجود دارد حتي يک شغل رضايت بخش ، امکان دارد به مرور زمان به منبع نارضايتي تبديل شود و شخص را در جهت فرسودگی شغلی سوق دهد ( واکولا و نیکولائو ، 2005 ).