مبانی نظری قوم و ملت
مبانی نظری قوم وملت
فصل دوم :
چهارچوب تئوريك
تعريف قوم و ملت : مرزبندي دو مفهوم قوم و ملت و جدا كردن آن دو از يكديگر كاري است دشوار اما هر كدام را بصورت جداگانه مورد بررسي قرار مي دهيم .
- قوم :
قوميت گرايي و كشمكشهاي قومي در طول تاريخ در زندگي سياسي و تكوين و افمعلال دولتها تنش داشته اند . در كشورهاي چند نژادي و چند قومي نظير افغانستان و لبنان … نژادهاي تحت سلطه با توسل به نظريه حقوق طبيعي و برابري انسانها موجب بروز كشمكشهاي سياسي و قومي شده اند و تسلط يك قوم يا نژاد بر دستگاه دولتي باعث نارضايتي و رنجش اقوام ديگر شده است واژه قوم در قرآن هم آمده است ، اين واژه بالغ بر پنجاه بار در قرآن تكرار گشته و به معني عشيره ، قبيله ، گروه و حتي ملت به مفهوم محدود آن به كار رفته است به كارگيري اين واژه در قرآن معمولاً همراه با يك صفت منفي بوده است ، مانند قوم الظالمون ، القوم الظالمين القوم الكافرين ، فرهنگ فارسي عميد واژه قوم را به معناي گروه مردم ، جماعتي از خويشاوندان و اقوام و جمع معنا كرده است . فرهنگ لاروس عربي به عربي اين ترجمه را از قوم ارائه داده است « القوم الجماعه من الناس تولف بينهم وحدت اللغه و التقاليد و التقافه و اسباب المصالح المشترك ». يعني قوم عبارت از مردم است كه داراي وحدت گويش ( زبان ) كنش و بينش و منافع مشترك بوده باشند . پس وحدت زباني و داشتن منافع مشترك يكي از ويژگيهاي اقوام مي باشد .
قوم يا قوميت در انگليسي از واژه Ethnie مشتق شده است درزبان يوناني Ethnos به مردماني اطلاق مي شد كه پيش از پيدايش دولتهاي تك شهري ، بصورت عشيره اي يا قبيله اي زندگي مي كردند با پيدايش امپراتوري روم شرقي ، اين واژه وارد زبان لاتين شد و بصورت Ethnicus درآمد و از آن در قرن شانزدهم ميلادي صفت Ethnique را ساختند ، در قرن نوزدهم از واژه فوق اصطلاح Ethnography مشتق گرديد و آن را مردم نگاري نامديدند كه قوم شناسي در پي آن پديد آمد . با بررسي اين واژه مشخص مي شود كه همزمان بودن ، عنصر اساسي و شايد اصلي ترين و اساسي ترين عنصر تشكيل يك قوم باشد ، پس قوم يك گروه اجتماعي است كه در سرزمين معين زندگي مي كند و اعضاي آن اشتراكات تاريخي ، فرهنگي و زباني با هم دارند كه آنها را از اقوام ديگر متمايز مي كند .
ملت :
ملت معادل واژه Nation در زبان انگليسي است كه خود از واژه Natire به معني زاييده شدن گرفته شده است Natire نيز خود در اصل از واژه لاتين Nature مشتق شده كه به معني طبيعت است . از مهمترين جلوه هاي طبيعت خاك است و چنين پيداست كه مردم ساكن در خاك معيني را ملت ناميده اند . اين مردم با يك رشته پيوندها ، همچون زبان ، مذهب ، نژاد ، تاريخ ،