مبانی نظری مهرورزی وخشونت
مبانی نظری مهرورزی وخشونت
فــصـل دوم
يافتههاي تحقيق
ترور و تروریسم و نگاهی به ریشههای آن
جنگای تاریخی قدمتی به قدمت تاریخ انسان دارند . از زمانی که مالکیت در تاریخ بشر آغاز شد و از زمانی که انسان متوجه گردید که میواند دیگری را استثمار کند و یا با توسل به زور دیگر انسانها را به خدمت خود درآورد ، جنگها هم شروع شدند . ابتدا در اشکال ساده و ابتدایی بود ، اما به مرور شگردهای استثمارگران و ستمگران پیچیدهتر شد تا استثمارگری و دیکتاتوری به یک نظام جهانی تبدل شد . استثمار انسانها از اشکال ساده گسترش یافت و جوامع را به جوامع طبقاتی تبدیل کرد . طبقهای طبقهی دیگر را اجیر خود ساخت و پس از آن به استثمار خلقها و ملتها انجامید تا لاجرم یک چهارم جهان به استثمار سه چهارم جهان خاکی پرداخت . این پروسه طولانی استثمارگری موجب گردید که جبههای تاریخی بین ستمگر و استثمارگران در یک طرف و ستمکشان و مستضعفین در طرف دیگر بوجود آید و مبارزه تاریخی خونینی را پدید آورد .
جنگ ها اساساً موجب گردیده است که حیات انسانها مورد تهدید قرار گیرد و با خودش دنیایی ویرانی ، فلاکت و پریشان خاطری و گرسنگی و بیماری به همراه آورد . با اين وصف در اكثر مواقع جنگها ، از طرف طبقات استعمارگر و تجاوزگران بر طبقات تحت استثمار و يا ملتهاي تحت ستم تحميل ميشود و آنان مجبور ميشوند براي رهايي خود از زير فشار استعمار و غارت و يا نجات خود از زندان سلطه و استعمار و براي احقاق حقوق خود به قيام برخيزند . بنابراین جنگها را نمیتوان تماماً محکوم کرد ، بلکه بایستی آنها را با هدف و جهتی که تعقیب میکنند ، ارزیابی کرد . اگر جنگ بین دو جبههای هست که هر دو کسب قدرت بیشتر میجنگند ، این جنگ محکوم است و به جز ویرانی و نابودی چیزی دربرندارد و از اين قبيل است جنگهاي بين قدرتهاي استعمارگر ، جنگ بين فاشيسم و سرمايهداري ، جنگ بين دو بلوك شرق و غرب . اگر جنگ ، جنگي كور بين دو مذهب ارتجاعي و فناتيك است كه هر دو جهت تحميل خود به ديگري است ، اين جنگ نيز محكوم است و نتيجهاي به جز نابودي و حرمان و فلاكت براي تودهها ندارد ، اما اگر ملتي قيام كند تا متجاوزي را از سرزمين خود برانند و در اين راه كشته شوند و ميكشند ، اين جنگ محكوم نيست . اگر خلقی قیام میکنند تا ستم طبقهای بر طبقهی دیگر را محو کنند ، این قیام عین عدالت است .
امروز اگر امپرياليسم جهاني به رهبري آمريكا جهت گسترش سلطه اقتصادي و سياسي خود جنگهاي ناخواستهاي را بر ملتهاي تحت غارت تحميل ميكند و اگر رژيم متجاوز و اشغالگر اسرائيل براي گسترش سرزمينهاي اشغالي به ترور و كشتار دست ميزند ، اين اقدام به مثابه يك اقدام ضد بشري محكوم است ، اما اگر كودكان فقير فلسطيني براي راندن متجاوز و ويرانگر ،