مبانی نظری و پیشینه پژوهش فشار روانی و استرس
مبانی نظری و پیشینه پژوهش فشار روانی و استرس
مقدمه
از آن هنگام كه كلمه استرس به عنوان ترجمان « هر نوع فشار رواني يا جسمي ، كه درجه آن از نظر قدرت يا تداوم از حد ظرفيت سازشي ارگانيسم فراتر رود و به ناسازگاري يا اختلال منجر شود » پيشنهاد گرديده است ؛ طبقات مختلف مردم از هر سطح تحصيلي يا اجتماعي ـ به فراواني و به گونه اي فراگير از اين كلمه براي بيان فشار عصبي يا رواني استفاده مي كنند و به گونه اي احساس تنش خويش را با همين عبارت توصيف مي كنند .
اما نكته اين جاست كه اگر چه همه افراد ، كلمه استرس را به سادگي در سخنان روزمره شان به كار مي برند ؛ شايد از آثار سوء و جدي آن به اندازه كافي آگاه نباشند و شيوه هاي ساده و صحيح پيشگيري از آن را به كار نبندند و خود آگاه و ناخود آگاه و خود خواسته به استرس هاي قابل اجتناب دچار شوند و از اينكه به طور مداوم و فزاينده با آن روبرو هستند ؛ در شگفت نيز باشند . از آن جا كه پيامدهاي استرس ، تهديدي جدي براي سلامتي به شمار مي آيد و موجب كاهش لذت و بهره وري فرد از يك زندگي پربار مي شود و همچون سدي در برابر پيشرفت ، ايفاي نقش مي كند ، و از آنجا كه بسياري از استرس هاي روزمره با ساده ترين شيوه ها ، قابل پيشگيري هستند ؛ آشنايي جامعه با پيشگيري از استرس و كنترل و مدارا با آن از ضرورت و اهميت شايسته اي برخوردار است .
استرس ، پديده اي امروزي نيست ؛ هنگاميكه بشر يك شكارچي يا طعمه شكار بود نيز استرس وجود داشت . به هر حال ، در دنياي امروز ، استرس همچون نفس كشيدن و راه رفتن ، بخشي از زندگي است . اگر بخواهيم ساده تر بگوييم ، استرس يك آتش است . به عبارت دقيقتر آتش زير خاكستر است . آتش پنهان پايدار . ما مي توانيم آن را كنترل نموده و از گرمي آن لذت ببريم ، يا آن را شعله ور نموده به آتش سوزي بزرگي مبدل نمائيم . با نداشتن راه صحيح ، بسياري از ما حالت دوم را انتخاب مي كنيم . ( پرومودباترا ، 1375 ، صص 10 - 5 )
تاريخچه استرس
استرس در مفهوم كلي ، پديده اي نوظهور و منحصر به قرن حاضر نيست ولي تفاوتهاي موجود ، از نقطه نظر تنوع ، استمرار و منابع در زمانهاي گذشته و حال بسيار فاحش و قابل تعمق است . اجداد ما با استرس كوتاه مدت روبرو بودند ، بدين معني كه وقتي با آب و هواي بد ، كمبود مواد غذايي ، رقبا ، دشمنان و … روبرو مي شدند ، به سرعت و به صورت غريزي واكنش نشان داده و در اين راه از تغييرات حاصل در سيستم فيزيولوژيكي و رواني خود ياري مي جستند . به عبارت ديگر ، آنها با استرس زندگي نميكردند بلكه در حواشي آن قرار داشتند . متاسفانه