گزارش کاراموزی بررسی تقسیمات علوم جنایی در 32 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه
نیروی انتظامی که از آن با نام و واژه پلیس در سطح جهانی و بین المللی استفاده می شود یکی از نیروهای نظامی و امنیتی کشور محسوب می شود که امنیت داخلی کشور بر عهده همین نیرو می باشد البته وظایف متعدد و بی شماری خصوصاً در کشور ما بر عهد? همین نیرو می باشد . لذا وظیفه اصلی و کلی این نیرو برقراری امنیت و آرامش در سطح جامعه می باشد حال این ایجاد امنیت مستلزم تلاش و کوشش شبانه روزی پرسنل این نیرو می باشد . اهمیت مرزها ، کنترل جاده ها ، پلیس 110 و برخی فعالیتهای امنیتی اکثراً بر عهده نیروی انتظامی می باشد و همین امر سبب شده که ناجا طی سالهای اخیر اهتمام ویژه ای به این بخش ها مبذول دارد . کشور عزیز ما ایران از لحاظ میانگین سنی جمعیت یکی از جوانترین کشورهای جهان می باشد ، لذا فعالیت نیروی انتظامی در آن از حساسیت بیشتری برخوردار است .
با اینکه مردم کشور ما پس از گذارندن جنگ تحمیلی 8 هشت ساله متوجه بسیاری از حربه ها ـ کینه توزی ها و دشمنیهای کشورهای غربی از جمله آمریکا بوده و هستند و بارها قاطعانه پاسخ آنها را داده اند . لذا باید قبول کنیم که نابهنجاری در داخل هر جامعه ای مسئله ای غیر عادی بنظر نمی رسد که بتوان روی آن را سرپوش گذاشت کشور ما نیز از این امر مستثنی نمی باشد . بر حسب آمارهای موجود در جامعه ما برای هر هزار نفر 4 نیروی پلیس وجود دارد و از سوی دیگر بخشی از همین مقدار نیروی پلیس نیز کارکنان وظیفه می باشد بدیهی است که بکارگیری کارکنان وظیفه با آموزشهای محدود و موقت در واحدهای انتظامی مخصوصاً در کلانتریها و پاسگاههایی که محل رجوع مردم با انواع متنوع مسایل می باشند مورد تأیید کارشناسان امور انتظامی و جامعه شناسان نمی باشد چرا که بصورت ناخواسته این کمبودها و فقدان آموزشها سبب نارضایتی نسبی یا کلان در سطح عموم خواهد شد بر این اساس آشنا سازی بیشتر مردم به حوز? وظایف و مسؤلیتهای ناجا و از سوی دیگر افزایش آموزش و تربیت نیروهای متخصص و کافی و ضرورتی هستند که پلیس انتظامی و کارکرد کلانتریها و پاسگاهها را به سوی تعالی و کارآمدی افزون تر سائق می گرداند . و انتظار می رود این دو سوی جریان متوازیاً مورد توجه فرماندهان محترم ناجا و برنامه ریزان و کارشناسان در داخل و خارج نیروی انتظامی قرار گیرد .
اگر بخواهیم بصورت کلی از مسئله خارج و آن را تخصصی تر مطرح و در مورد آن بحث نمائیم باید چند خطی بصورت مقدمه در خصوص موضوع مورد بحث ، که کشف علمی جرائم می باشد توضیحاتی ارائه شود .
بزهکاری ریشه در تاریخ زندگی اجتماعی انسانها دارد و به سبب همین استمرار جرم در بستر زمان است که دورکیم ، جامعه شناس فرانسوی نیمه اول قرن بیستم ، از آن به عنوان « پدیده ای عادی » و اجتناب ناپذیر ، در کنار سایر پدیده های زندگی اجتماعی یاد می کند . با این همه در طول تاریخ مواحه انسانها با پدید? جرم تهولات مهمی را در ارتباط با دو مقول? مجازات و شیو? محاکمه و رسیدگی پیموده است . از شدت مجازاتها به تدریج و بویژه در یکی دو قرن اخیر کاسته شده و مفهوم انتقام و سزا دهی جای خود را به ضرورت بازپروری و بازسازگاری مجرمان داده است و انسانی شدن واکنشها و مجازاتها تحت تأثیر داده های جرم شناختی افقهای جدیدی را به روی علاقمندان حل مسائل جنایی گشوده است .
ادله اثبات دعوای کیفری نیز که یکی از موضوعات دادرسیهای کیفری است تحولات چشمگیری یافته است در طول تاریخ ، شهادت و اقرار در اثبات جرائم نقش اساسی و اغلب انکار ناپذیری را بویژه در دور? دلایل قانونی ، ایفاد کرده است . در گذشته ، دلایل قانونی بر قاضی تحمیل می شد و او چاره ای جز صدور حکم محکومیت بر مبنای دلایل ارائه شده نداشت .
اوردالی یا داوری ایزدی ، دوئل قضائی و شیوه های غیر متعارف کشف و اثبات جرائم نیز در کنار شهادت و اقرار یا در صورت فقدان آنها ، جایگاه خاصی را به خود اختصاص می داد و عدالت کیفری طی قرون متمادی با توسل به آنها تأمین می شده است . با این همه پیشرفت علوم و فن آوری در یکی دو قرن گذشته آثار خود را در همه زمینه ها و از جمله وسایل و ابزار کشف و اثبات جرائم آشکار ساخته است ، شهادت و اقرار بویژه در مواردی که تحت شکنجه و تهدید ، اکراه و اغوا اخذ شده باشد به تدریج اعتبار مطلق خود را از دست دادند و در برخی موارد نیز علم روان شناسی مقرون به صرفه بودن آنها را مورد تردید قرار داد .
چنین است که به ارامی دور? دلایل قانونی سپری می شود و دور? اقناع وجدانی قاضی که از آن گاهی به علم قاضی نیز تعبیر می شود فرا می رسد . در این دوره دلائل علمی به تدریج جایگاه خاصی می یابد .
تا آنجا که حتی شهادت و اقرار نیز در مواردی با محک آنها سنجیده می شود و علم جدیدی به نام جرم یابی ـ که متأسفانه در کشور ما گاهی به غلط از آن به جرم شناسی تعبیر می شود بر شاخه های علوم جنایی افزوده می شود . و پا به پای پیشرفت و توسعه علوم تجربی امکانات علمی و محکمه پسند و مؤثرتری برای کشف و اثبات جرم ، فراروی پلیس و محاکم قرار می گیرد .
تردیدی نیست که پلیس علمی در کشور ما ، نسبتاً نوپاست و به همین دلیل منابع و متون علمی کافی و متناسب با نیاز روز در دسترس دانش پژوهان قرار ندارد .
آنچه که بیان گردید مقدمه ای بود بر اهمیت پلیس و کارکرد آن در جامعه بویژه در جامعه ما که پس از این مقدمه می خواهیم مسئله کشف جرائم را بصورت علمی مورد بازگو و مطالعه قرار دهم .
فهرست :
ردیف
عنوان
صفحه
1 ـ
تقسیمات علوم جنایی
1
2 ـ
اهمیت پلیس علمی
2
3 ـ
تشخصی هویت اشخاص
6
4 ـ
روشهای قدیمی تشخیص هویت اشخاص ( مجرمان )
8
5 ـ
صحنه جرم و جمع آوری دلایل و مدارک
26
6 ـ
مهمترین دلایل و مدارک جرم که معمولاًٌ در صحنه های جرم بدست می آید
31
7 ـ
تشخص هویت ژنتیکی DNA
34
8 ـ
نتیجه گیری
35
9 ـ
فهرست منابع
36
10 ـ
ضمائم
تقسیمات علوم جنایی :
علوم جنایی مجموعه علومی است که با پدید? جرم و بزهکاری در ارتباط است و برای کشف جرائم و احقاق حق و تأمین عدالت کیفری در خدمت دستگاه عدالت کیفری قرار می گیرند .
این علوم عبارتند از : حقوق جزا ، جرم شناسی ، سیاست جنایی ، جامعه شناسی کیفری ، روان شناسی کیفری ، روان پزشکی کیفری ، کیفر شناسی و جرم یابی .
جرم یابی که دربار? کاربرد علوم مادی در کشف جرائم و شناسایی مجرمان و اثبات جرم بحث می کند ، به سه شاخه پلیس علمی ، پزشکی قانونی و روان شناسی قضائی تقسیم می شود .
بنابراین پلیس علمی ( کشف جرائم ) یکی از شاخه های جرم یابی به حساب می آید که موضوع بحث این مقاله می باشد .
اهمیت پلیس علمی ( کشف جرائم ) :
برای روشن شدن اهمیت پلیس علمی که عمدتاً بر علوم تجربی و دلایل فیزیکی متکی است ابتدا ایجاب می نماید انواع دلایل و به عبارت جامع تر وسایل اثبات جرم مورد توجه و مقایسه قرار گیرد تا از این طریق اهمیت دلایل مادی در مقایسه با دلایل نظری در احقاق حق و تأمین عدالت کیفری روشن می گردد .
دلایل ( وسایل ) اثبات جرم به طور اجمال عبارتند از : اقرار ، قسم ، شهادت ، شهود ، معاینات محلی ، قرائن و امارات و علم قاضی از دیدگاه این بحث این دلایل به دو دسته متمایز از هم تقسیم می شود .
1 ـ دلایل مادی یا شواهد عینی :
همانند آثار انگشت ، خون ، اسپرم ، مو ، اسلحه ، گلوله ، پوکه ، خط ، امضاء و غیره ، این گونه دلایل قابل لمس ، مشاهده و ارائه و استناد بوده و رد و انکار آن غیر ممکن است در ذیل چند نمونه از نقش انکار ناپذیری اینگونه دلایل در کشف جرائم و رد ادعاهای واهی ذکر می گردد .
آثار انگشت :
قاتلی پس از دستگیری و اعتراف قتل توانست از زندان فرار کند . چند ماه بعد جسد متلاشی شده و خشکید? شخصی در همان حوالی کشف گردید که از روی مشخصات ظاهری قابل شناسایی نبود و هیچ گونه مدرک و هویتی همراه نداشت . خانواد? قاتل فراری با استفاده از این فرصت و برای لوث نمودن موضوع قتل اولی و متهم کردن خانواد? مقتول مدعی شدند جسد مکشوفه همان قاتل فراری است که بعد از فرار توسط نزدیکان مقتول به قتل رسیده است ، تحقیقاتی که توسط قاضی مسئول پرونده در جهت رد یا اثبات ادعای آنان بدست آمد به نتیجه نرسید ولی با انگشت نگاری از انگشتان خشک و چروکیده جسد و مقایسه آن با آثار انگشت ذیل اوراق بازجوئی قاتل فراری به طور قاطع مشخص شد . که جسد مکشوفه قاتل فراری مورد نظر نیست .
مو :
اتومبیلی با عابری تصادف کرد و با عبور از روی سر آن موجب مرگ وی شد راننده با اتومبیل از صحنه تصادف متواری گردید و کسی نیز نتوانست شماره آن را یادداشت کند بعداً هم که با توجه به اظهارات و نشانه های شهود اتومبیل مورد نظر شناسایی شد . راننده منکر تصادف یاد شده گردید . ولی کارشناس با معاین? دقیق قسمت زیر جلوبندی اتومبیل چند تار مو لای اتصالات فلزی آن کشف کرد که با موی مقتول کاملاً مطابقت داشت و رانند? اتومبیل چاره ای جز اعتراف به تصادف نداشت .
دستخط :
شخصی تنها وارث زن و شوهر ثروتمندی بود که برای تملک هر چه سریعتر اموال آنها هر دو را در محل سکونتشان به قتل رساند ولی چون تا چند روز پس از حادثه کسی از کشته شدن آنها اطلاع پیدا نکرد و اجساد در محل بودند قاتل از همسر خودش می خواهد با نوشتن و الصاق یادداشتی روی در وردی محل حادثه ، کشته شدن دو نفر مذکور را به اطلاع دیگران برساند . و همسرش نیز به همین نحو عمل نمود ، بعداً که موضوع قتلها پیگیری شد از روی تنها برگه ای که در محل بود ـ یعنی همان نوشته و استکتاب از مظنونین از جمله همسر قاتل ، نویسنده دستخط شناسایی شد که در بازجوییهای بعدی بانوی مذکور به ارتکاب قتل توسط شوهرش شهادت داد .
2 ـ دلایل نظری
همانند : اقرار ، شهادت شهود ، قسم این قبیل دلایل قابل لمس و مشاهده و ارائه نیستند و اثبات واقعیت آنها مشکل است از سوی دیگر به تجربه ثابت شده که این دسته از دلایل بعضاً تحت تأثیر انگیزه های مالی ، عاطفی و روانی ، تهدید و ارعاب ، تطمیع ، فراموشی ، کینه ، حسد و کم هوشی ، بیماری و غیره قرار گرفته و واقعیتها روشن نشده است . بارها در عمل مشاهده شده اشخاص به یکی از علل فوق بر خلاف واقع به اعتراف جرمی اعتراف ، یا در مورد آنها شهادت داده یا قسم خورده اند و یا برعکس با وجود ارتکاب جرم ، به علت عدم اعتراف مرتکب یا سکوت و کتمان شهود ، کشف آنها مقدور نشده است .