پروپوزال اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگهی بر وضعیت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اوتیسم
دارای 22 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
عنوان پروپوزال:اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگهی بر وضعیت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اوتیسم
تعداد صفحه: 22 صفحه
فونت: B ZAR
فاصله سطرها: 1.15
منابع فارسی و لاتین: دارد
پرسشنامه و ضمائم: دارد
بندهای پروپوزال: عنوان، مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش (هدف اصلی، اهداف جزئی)، فرضیه های پژوهش، تعریف مفاهیم پژوهش (تعریف مفهومی، تعریف عملیاتی)، روش تحقیق، طرح پژوهش، ابزار اندازه گیری، روش تجزیه و تحلیل داده ها و...
بیان مساله ( تشریح ابعاد، حدود مساله، معرفی دقیق مساله، بیان جنبه های مجهول و مبهم و متغیرهای مربوط به پرسش های تحقیق، منظور تحقیق)
اختلال اوتیسم یک نوع اختلال فراگیر رشد است که قبل از 36 ماهگی شروع می شود و آغاز آن همواره قبل از 3 سالگی است(کلانتری و گوهری انارکی، 1382). در این اختلال، مغز نمی تواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارت های ارتباطی به درستی عمل کند و یادگیری چگونگی ارتباط با دیگران و تعامل اجتماعی مختل می شود کودکان مبتلا به اوتیسم در زمینه ارتباط کلامی و غیر کلامی، رفتارهای اجتماعی و بازی مشکل دارند و رفتارهای کلیشه ای از ویژگی بارز آنها به شمار می رود(انا و همکاران، 2008).
فقدان ارتباط چشمی دوجانبه، محدودیت لبخند اجتماعی؛ علاقه و گرایش ناچیز به چهره ی انسان ها، ناخوشایندی نسبت به برقراری تماس جسمی، نقص در ارتباط کلامی، محدودیت در دیدگاه گیری و درک دیدگاه دیگران، ناکامی در به اشتراک گذاشتن لذت، نقص و محدودیت در بازی مشارکتی، از جمله این محدودیت ها و نقایص اند. رشد و تحول مهارت های بازی نیز در کودکان درخودمانده با نقایص و آسیب هایی همراه است که کاستی و کمبود در کاوش گری در اشیاء، کمبود بازی های ابتکاری و بدیع و نقص و تاخیر در بازی های نمادین از جمله آسیب های و کاستی های عمده این کودکان است(پری لوک و همکاران، 2006).
به خاطر مشکلات فراوان این کودکان، خانواده ها و به خصوص مادران دارای کودک اوتیسم از تنش ها و فشارهای روانی زیادی رنج می برند (محمدی زاده ، پور اعتماد و مالک خسروی، 1384).
مطالعات انجام شده حاکی از این است که اثرات منفی داشتن کودک کم توان یا ناتوان موجب ایجاد تنش و فشار در اعضای خانواده خصوصا مادر می شود(تاجری و بحیرایی، 1387)؛ چرا که مادر اولین شخصی است که به طور مستقیم با کودک ارتباط برقرار می کند. احساساتی مثل گناه، تقصیر و ناکامی و محرومیت ناشی از عادی نبودن کودک می تواند سبب گوشه گیری مادر و عدم علاقه به برقراری رابطه با محیط و همچنین پایین آمدن عزت نفس و احساس خود کم بینی و بی ارزشی و غم و اندوه در مادر شود که پیامد آن عزت نفس پایین، بروز افسردگی و به خطر افتادن سلامت روانی مادر است(نریمانی، آقا محمدیان، و رجبی، 1386). وجود کودک ناتوان، سازش یافتگی و سلامت جسمی و روانی مادر را تهدید می کند و غالبا تاثیر منفی بر وی می گذارد(سالوویتا، لاتالینا، لیونونین ، 2003؛ گوپتا و سینگل ، 2004).