بیان مساله
1ـ مشکل چیست؟ (پرسش آغازین مساله کدام است!؟
با توجه به شرایط و اصول مرئی و نامرئی حاکم بر جهان امروز، بسیاری از مرزها و دیوارهای ارتباطی، فرهنگی، فلسفی، اجتماعی و . . . در هم شکسته اند و انسان از توانایی فراوانی ( شاید بیشتر از هر زمان دیگر) برای انتخاب و گزینش در زمینه های گوناگون برخوردار گشته است. این چشم انداز از دنیای امروز فرصت ها و پتانسیل های فراوانی را به انسان ارائه می کند. پلورالیسم نظریه ای است که مبنای برخورد با موضوعات رنگانگی از حقیقت، فرهنگ، دین، هویت و . . . گرفته تا روش های پژوهشی، سبک، الگو، سنجش را در کثرت و احترام و توجه به آن می داند. از این رو می توان آن را به عنوان اصلی اساسی برای زندگی در جهان کنون پنداشت و آن را به عنوان تصور و پیش فرض نگرش به جهان در برابر شیوه ها و تصورات پیشین قرارداد.
معماری مقوله ای است از زندگی برای زندگی ، معماری توانایی آفرینش و خلق ترکیبات و عناصر نوین است برای پاسخ به نیازهای نوین، برای تجسم آرمان های نوین برای بیان شرایط و مختصات دنیای نوین و شرح حال و نقل داستان انسان نوین. بنابراین دنیای نو معماری نو می خواهد ( هرچند مدرنیسم موصوف به همین صفت است اما باید پذیرفت همواره داستان برهمین منوال بوده است.)
حال پرسش در اینجاست که آیا ما این رنگارنگی و طیف فراوان گزینه ها و مکاتب و اندیشه ها و . . . . را لمس می کنیم یا خیر؟ و اگر آگاه بر وجود و همزمانی آنها