دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین مهارتهای زندگی با هوش هیجانی دانش آموزان در 94 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
قسمتهایی کوتاه از متن:
مقدمه
آنچه که امروزه به « مهارت های زندگی مشهور است حاصل کار پژوهشگران عصر حاضر نیست بلکه بسیاری از این مهارت ها در لابلای تعالیم الهی و به خصوص در قرآن کریم و احادیث معصومین (علیهم والسلام ) بیان شده است . تلاش برای « برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران » ، «خودشناسی »و «توجه به ارزش ها » ،که از فصول اصلی مهارت های زندگی است ، به کرات در آیات قرآن ، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین (ع) مورد تأکید قرار گرفته است . عبارت مشهور « من عرف نفسه ، فقد عرف ربه » از امام علی (ع) سر لوحه ی بهرمندی از یک زندگی مطلوب و مؤثر است و مهارت های زندگی بدون «خود شناسی بی معناست » هرگاه مجموعه مهارت های زندگی را در نظر بگیریم و همه ی آنها را در یک نگره ی کلی مورد ملاحظه قرار دهیم ، خواهیم دید که تقریبا هیچ موردی از آنها در تعالیم قرآن کریم و بزرگان دین ناگفته نمانده است . روانشناسان نیز این مهارت را در عمل و بر اساس برنامه ریزی های پژوهشی مد نظر قرار داده و برای اثبات آن تعالیم الهی ، شواهد عینی ارائه کرده اند (زندی ،1385).
مهارت های زندگی عبارتند از مجموعه ای از توانایی ها که زمینه سازگاری و رفتاری مثبت و مفیدرا فراهم می آورند .این توانایی ها ، فرد را قادر می سازند مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران ،با خواست ها ، انتظارات و مشکلات روزانه ، به ویژه در روابط بین فردی ، به شکل مؤثری روبرو شود . مهمترین مهارت های زندگی عبارتند از 1) تصمیم گیری 2) حل مسأله 3) تفکر خلاق 4) تفکر انتقادی 5) روابط مؤثر اجتماعی 6) خود شناسی 7) همدلی 8)کنار آمدن با فشارهای روانی (لاکانی و همکاران ، 1382).
هوش هیجانی نیز یکی از مؤلفه های اصلی در موفقیت افراد در مشاغل و زندگی شان می باشد . از سالها پیش روان شناسان متوجه شده اند که برای دستیابی به موفقیت تنها داشتن ظرفیت بالای هوش عقلانی ( IQ ) کفایت نمی کند . مطالعات نشان می دهد که تعداد زیادی از افراد دارای هوش عقلانی و شناختی بالا نتوانسته اند در زمینه های شغلی ، زناشویی ، ایجاد رابطه با دیگران و حتی زمینه های تحصیلی موفق باشند . به همین خاطر نظر دانشمندانی از جمله پیتر سالووی و جان مایر بر توانمندی دیگری جلب شد که بیشتر از جنس هیجانات بودند تا شناختها . این نوع توانمندی ها که هوش هیجانی نامیده می شوند به توانمندی های آموخته شده ای اشاره دارند که به افراد کمک می کنند احساسات و هیجانات خود را کنترل کنند تا به نفع آنها کار کند نه بر علیه آنها (برادبری، به نقل از گنجی ،1386) .
بیان مسأله
هرفردی در زندگی با موقعیتهایی روبرو می شودکه اگر به درستی عمل نکند. سلامت روانی خود ودیگران را به خطر می اندازد. این موقعیتها مختلف هستند مثلا چگونه با دوستان و اطرافیان ارتباط برقرار کند ،چگونه مسئولیت های جدید را بپذیرد،چگونه تصمیم بگیرد،چگونه مشکلات را حل کند ،چگونه با ترس ،اضطراب،ناکامی،افسردگی و فشارهای روانی مقابله کند. آموزش مهارت ها ی زندگی می تواند کمک کننده باشند این مهارت هابه افراد کمک می کنند با موقعیت های زندگی ،بخصوص موقعیت های پر خطر به طور صحیح برخوردار نماید . وقتی افراد این مهارت را کسب می کنند می توانند در ایجاد ارتباط با دیگران سازگارانه عمل نمایند و بدون توسل به اعمالی که به خود و یا دیگران صدمه می زند ،مشکلات را حل نماید . اضطراب ،افسردگی ، تنهایی ،کم رویی و شکست ،اختلافات زناشویی ،بیماری ،درد ، ضربه های روحی و ...انسان قرن حاظر این واژه ها را به خوبی می شناسد. او نیز می داندکه اگر مهارت های مقابله با این چالش ها را بیاموزد وآن ها را در زندگی به کار گیرد آلام او التیام یافته ،نشاط ،شادابی و سلامت روانی خویش را باز می یابد و به سوی تعادل و سازگاری اجتماعی پیش خواهد رفت (کریس.ال.کلینکه ،به نقل از محمد خانی،1389).
قدرت سازگاری افراد در جامعه ی انسانی برابر نیست . در یک محیط مشابه اجتماعی ،برخی ها ، توان مقابله با مشکلات و انتظارات را در اندک زمانی از دست می دهند و خیلی زود در دام انزوا و افسردگی یا عملکرد نا مناسب (رفتار ضد اجتماعی ،تخریبی و ...) گرفتار می شوند . در مقابل عده ای با اندیشه و تحلیل موقعیت ،به رفتاری سازگارانه و همراه با تحمل روی می آورند . آنان همواره به راه های مؤثر و مفید می اندیشند و به درستی می دانند که راهی برای حل مسئله وجود دارد .
ظرفیت روان شناختی یک فرد عبارت است از «توانایی شخص در مواجه با انتظارات و دشواری های زندگی روز مره» . بالا بردن ظرفیت روان شناختی ، این امکان را به شخص می دهد که زندگی خود را در سطح مطلوب روانی نگه دارد و این توانایی را به صورت رفتارسازگارانه و عمل موثر و مثبت متبلور سازد (دفتر برنامه ریزی امور فرهنگی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش.1384).
ضرورت و اهمیت تحقیق
مهارتهای زندگی شامل مجموعه ای از تواناییها هستند که قدرت سازگاری و رفتار مثبت و کارآمد را افزایش میدهند . در نتیجه شخص قادر میشود بدون این که به خود یا دیگران صدمه بزند ، مسئولیتهای مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالشها و مشکلات روزانه زندگی به شکل مؤثر روبهرو شود . محققان تأثیر مثبت مهارتهای زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد ، استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های هوشی وشناختی ، پیشگیری از رفتارهای خشونتآمیز ، افزایش خود اتکایی و اعتماد بنفس و ... مورد تأیید قرار دادهاند. به ویژه در کاهش سوء مصرف مواد بر نقش کلیدی مهارتهای زندگی تأکید می شود . هم چنین آموزش این مهارتها به عنوان یک روش عام پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی مورد تأکید بودهاست. (کامکار،1382).
یادگیری موفقیت آمیز مهارتهای زندگی ، احساس یادگیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر این کسب این مهارتها نگرش دیگران را نیز در مورد فرد تغییر می دهد . به همین خاطر کسب مهارت های زندگی هم شخص را تغییر می دهد و هم محیط را ، و این اصل دو سویه ، ارتقای بهداشت روان را شتابی دوچندان می بخشد .
هوش هیجانی داشتن ظرفیتی برای احساسات وهیجانات خود ودیگران واستفاده ازاین هیجانات به نحوه مناسب ،برای برقرای ارتباط بهتر باخودودیگران است وموارد زیررا شامل می شود:همدلی ،اشتییاق وانگیزش،پایداری،مهارت اجتماعی ،تکانشگری ،خودآگاهی وکنترل.این ویژگی هامشخصه افرادی هستند که درزندگی واقعی کارامدند؛زندگی زناشویی پرباریدارند ودر محیط کارخود ،تصور همه را جلب می کنند این ویژگی ها همچنین معرف شخصیت و نظم ،نوع دوستی و همدلی هستند که برای پایداری و ارتقای جامعه انسانی لازم واساسی اند.مفهوم هوش هیجانی نشان می دهد که چرا دونفربا هوش یکسان ،ممکن است به درجات بسیارمتفاوتی ازموفقیت درزندگی دست یابند .هوش هیجانی یک عنصربنیادین ازرفتارانسان است که جدا ومتفاوت ازهوش شناختی (عقل ) عمل می کند.بین هوش وهوش هیجانی هیچ رابطه شناخته شده ای وجود ندارد.شما اصلا ًنمی توانید ازروی هوش شناختی یکنفرهوش هیجانی او راحد س بزنید. این یک خبرخوب است،زیرا هوش شناختی انعطا ف پذیرنیست هوش ازهمان لحظه تولد ثابت است یادست کم ثبات نسبی دارد ،مگراینکه یک تصادف یا آسیب مغزی آن راتغییربدهد.هیچکس با یادگیری واقعیت های جدید یا فراگرفتن اطلاعات عمومی بیشتر باهوش ترنمی شود. هوش شناختی یعنی توانایی یادگیری،که درپانزده سالگی همان است که درپنجاه سالگی . اما برعکس ،هوش هیجانی مهارتی انعطاف پذیراست که به آسانی آموخته می شود. بااینکه بعضی مردم نسبت به دیگران ،به طورطبیعی هوش هیجانی بالاتری دارند،کسی که حتی بدون هوش هیجانی بدنیا آمده است بازهم می تواند درخود ،هوش هیجانی بالابوجودآورد.
منابع وماُخذ
آقاجانی، محمد، 1381، بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان، پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه الزهرا.
آقایار،سیروس؛ شریفی درآمدی،پرویز(1385)، کاربردهوش درقلمروهیجان، اصفهان: انتشارات سپاهان، چاپ اول
آقایی،اصغر(1383)، .بررسی رابطه هوش هیجانی با ابعاد شخصیتی، .پایان نامه کارشناسی، دانشگاه تبریز
احمد وند،محمد علی،(1382)، بهداشت روانی ،انتشارات پیام نور.
احمد وند،محمد علی،1382، بهداشت روانی،انتشارات پیام نور.
اتکینسون وهمکاران،2003،زمینه روانشناسی،ترجمه ؛محمدتقی براهنی و همکاران،1385،انتشارات رشد
امینی، شهریار،1383 ، اصول بهداشت روان، ماهنامه تربیت، معاونت آموزش و پرورش نظری و مهارتی وزارت آموزش و پرورش.
فهرست مطالب بررسی رابطه بین مهارتهای زندگی با هوش هیجانی دانش آموزان به صورت زیر می باشد:
فصل اول (کلیات تحقیق)
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیه های پژوهش
متغیرها
تعاریف عملیاتی
فصل دوم(ادبیات وپیشینه تحقیق)
مهارت چیست ؟
تعریف مهارتهای زندگی
اهمیت مهارتهای زندگی
خود آگاهی
موارد کاربرد مهارت های زندگی
همدلی چیست
اجزای همدلی
هدف از ایجاد همدلی
مهارتهای مقابله ای
هوش هیجانی یا عاطفی چیست
تاریخچه هوش هیجانی
اهمیت هوش هیجانی
هوش هیجانی وموفقیت شغلی
پیشینه تحقیق
فصل سوم (روش تحقیق)
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونه گیری
ابزار جمع آوری اطلاعات
شیوه اجرای پژوهش
روش تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم(تجزیه وتحلیل داد ه ها)
تجزیه و تحلیل داده ها
جدول شماره 1-4 وضعیت پاسخگویان بر حسب جنسیت
نمودار شماره 1-4 وضعیت پاسخگویان بر حسب جنسیت
جدول شماره 2-4 همبستگی پیرسون جهت رابطه آموزش مهارتهای زندگی و ارتقائ سطح هوش هیجانی دانش آموزان
جدول شماره 3-4 همبستگی پیرسون جهت رابطه آموزش مهارتهای زندگی و ارتقائ سطح خود آگاهی دانش آموزان
جدول شماره 4-4 :همبستگی پیرسون جهت رابطه آموزش مهارتهای زندگی و ارتقائ سطح خود مدیریتی دانش آموزان
جدول شماره 5-4 :همبستگی پیرسون جهت رابطه آموزش مهارتهای زندگی و ارتقائ سطح آگاهی اجتماعی دانش آموزان
جدول شماره 6-4 :همبستگی پیرسون جهت رابطه آموزش مهارتهای زندگی و ارتقائ سطح مدیریت رابطه دانش آموزان
جدول شماره 7-4 :جدول مربوط به t مستقل بین میزان هوش هیجانی دانش آموزان دختر و پسر
فصل پنجم(نتیجه گیری)
مقدمه
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات
محدودیت ها
منابع ومآخذ
ضمائم