تحقیق حاضر با عنوان بررسی تأثیر فضای روانشناختی حاکم بر سازمان و خود ارزشیابی های محوری بر اشتیاق شغلی کارکنان از سری تحقیق های رشته روانشناسی میباشد. این تحقیق با گرایش صنعتی و سازمانی در 101 صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.
قسمتهایی کوتاه از متن:
چکیده
اين پژوهش با هدفِ بررسی تأثیر فضای روانشناختی حاکم بر سازمان و خود ارزشیابی های محوری بر اشتیاق شغلی کارکنان شرکت گاز میانکوه به مرحله اجرا در آمد. به همین منظور از بین کارکنان شرکت گاز میانکوه ، تعداد 310 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خود ارزشیابی های محوری، پرسشنامه فضای روانشناختی حاکم بر سازمان، خود ارزشیابی های محوری و اشتیاق شغلی بوده است. به منظور توصیف وضعیت موجود از میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و حداکثر نمرات استفاده شده است. هم چنین، به منظور تحلیل فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چدگانه به شیوه استفاده شده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های فضای روانشناختی (استقلال، اعتماد، انسجام، فشار، حمايت، قدرداني، انصاف و نوآوری) با اشتیاق شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. بین مؤلفه های خودارزشیابی های محوری (عزت نفس، خودکارآمدي تعمیم یافته، ثبات هیجانی و جایگاه مهار) با اشتیاق شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. به همین ترتیب، نتایج نشان داد که مؤلفه های فضای روانشناختی قادرند اشتیاق شغلی کارکنان را پیش بینی نمایند و از بین متغیرهای پیش بین، مؤلفه های استقلال، فشار و قدردانی بیشترین نقش را در تبیین اشتیاق شغلی کارکنان ایفا می کنند. به همین ترتیب، مؤلفه های خودارزشیابی های محوری قادرند اشتیاق شغلی کارکنان را پیش بینی نمایند و از بین متغیرهای پیش بین، مؤلفه های عزت نفس و ثبات هیجانی بیشترین نقش را در تبیین اشتیاق شغلی کارکنان ایفا می کنند.
مقدمه
در طي سال هاي اخير، مطالعه و تحقيق در زمينه روانشناسي مثبت يك رويكرد بديع را براي بسياري از روانشناسان اجتماعي پديد آورده است. اين رويكرد بر مطالعه علمي تجربيات مثبت، شادي و بهزيستي روانشناختي و منابع انساني مثبت به جاي تاكيد بر نشانه هاي اندوه و مفاهيم منفي، تمركز دارد (سلیگمن ، 2003). به دليل اثرات برجسته تجربيات مثبت بر افزايش بهره وري و روحيه نيروي كار، پديده ها و مفاهيم مثبت در زمينه كاري، شايسته توجه قابل ملاحظه اي هستند.
تئوري حفظ منابع (هوفبال ، 1989) چارچوب مناسبي براي ديدگاه پديده هاي مثبت فراهم مي كند. فرض اصلي در تئوري حفظ منابع اين است كه ايجاد يك چرخه مثبت از منابع موجب اثرات ارتقاء سلامت مثبت مي شود و از این طریق احتمالاً بر تجربيات و منابع مثبت افزوده مي شود؛ بنابراين افرادي كه داراي منابع مهمي هستند، اغلب قادرند منابع ديگري را به دست آورند .عكس اين موضوع نيز صادق است، یعنی از دست دادن منابع مهم منجر به از دست دادن منابع ديگر مي شود. بنابراين اشتیاق شغلي -به عنوان يك منبع مثبت- ممكن است منجر به چرخه مثبتي از منابع و در نتيجه اثرات مثبت بر سلامت شود(شیروم ، 2001).
همراستا با گرايش عمومي به سمت روانشناسي مثبت، اشتیاق شغلي به عنوان يك مفهوم مثبت در تضاد با فرسودگي شغلي- كه پاسخي است به استرس طولاني مدت مرتبط با كار كه به صورت از دست رفتن منابع، نگرش منفي نسبت به شغل و كاهش خودكارآمدي شغلي آشكار مي شود - مطرح شد (هالبرگ و شائوفیلی ، 2006).
اشتیاق شغلي به عنوان يك حالت ذهني مثبت نسبت به شغل تعريف مي شود كه با ويژگي هاي نیرومندی، وقف كار شدن و جذب توصيف مي گردد. به جاي يك حالت خاص و موقتي، اشتیاق شغلي به يك حالت روانشناختي ثابت و فراگير اشاره دارد (شائوفیلی و همکاران ، 2001). سه بعد اشتیاق شغلي عبارتند از: نیرومندی، جذب، و وقف کار شدن.
از جمله عوامل تأثيرگذار بر اشتیاق شغلي کارکنان كه اخيراً توجه محققان را به خود جلب كرده است، خودارزشیابی هاي محوری ميباشد ( باكر و دمروتي، 2008؛ پاركر، جيميسون و آميوت ، 2009).
اخیراً پژوهش هاي متعددی به بررسی یک ویژگی شخصیتی بزرگ تحت عنوان خودارزشیابی هاي محوری پرداخته اند. این سازه را جاج، لاك و دورهام (1997) برای اولین بار معرفی کرده اند. به نظر آن ها خودارزشیابی هاي محوری یک صفت گسترده، مکنون و مرتبه بالاتري است که در ادبیات شخصیت با چهار صفت شخصیتی مشخص می شود. این چهار صفت عبارتند از: عزت نفس، خودکارآمدي تعمیم یافته، ثبات هیجانی و جایگاه مهار.
متغیر دیگری که به عنوان پیش بین اشتیاق شغلي در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است، فضای روانشناختی حاکم بر سازمان است. فضای روانشناختی اشاره ای است به این حقیقت که محیط سازمانی چگونه توسط کارکنان درک، تعبیر و تفسیر می شود (جیمز و جیمز و اش ، 1990). بنابراین، می توان گفت که فضای روانشناختی بیانگر قضاوت فردی در این باره است که محیط شغلی تا چه اندازه مناسب، مفید و تامین کننده بهزیستی کارکنان می باشد (کارلس ، 2004).
از این رو، با توجه نقش برجسته اشتیاق شغلی در افزايش بهره وري و روحيه نيروي كار، اين پژوهش به دنبال بررسی رابطه بین خودارزشیابی های محوری و فضای روانشناختی حاکم بر سازمان با اشتیاق شغلی کارکنان شرکت گاز میانکوه می باشد؛ تا زمینه ای را برای بهبود شرایط کاری و رهایی فرد از فشارهای روحی و روانی در محیط های کار و بالطبع در خانواده و اجتماع فراهم آوریم.
فهرست مطالب بررسی تأثیر فضای روانشناختی حاکم بر سازمان و خود ارزشیابی های محوری بر اشتیاق شغلی کارکنان به شرح زیر می باشد:
چکیده
فصل اول : کلیات پژوهش
1-1 مقدمه
1-2 بیان مسئله
1-3 اهمیت و ضرورت پژ وهش
فصل دوم : ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1 مقدمه
2-2 مبانی نظری اشتیاق شغلی
2-2-1 ابعاد اشتیاق شغلی
2-2-2 پیشایندها و پیامدهای اشتیاق شغلی
2-3 مبانی نظری خودارزشیابی های مرکزی
2-3-1 رویکرد سرشتی
2-3-2 ارزشیابی های مرکزی
2-3-3 نظریه خود ارزشیابی های محوری
2-3-3-1 عزت نفس
2-3-3-2 خودکارآمدی کلی
2-3-3-3 جایگاه مهار
2-3-3-4 ثبات هیجانی
2-3-4 ارزشیابی های مرکزی بیرونی
2-3-5 ویژگی های افراد با خود ارزشیابی های مرکزی بالا
2-3-6 کاربرد خودارزشیابی محوری
2-4 مبانی نظری فضای روانشناختی
2-4-1 مفهوم فضای روانشناختی
2-4-2 محتوی فضا
2-4-5- پیامدهای فضای روانشناختی
2-5- تحقیقات داخلی و خارجی
2-6- جمع بندی
2-7 اهداف پژوهش
2-8 فرضیه های پژوهش
2-9 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
فصل سوم : روش تحقیق
3-1 مقدمه
3-2 طرح کلی پژوهش
3-3 جامعه آماری
3-4 نمونه و روش نمونه گیری
3-5 ابزارهای پژوهش
3-6 روش اجرا
3-7 روش تحلیل داده ها
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
4-1 يافتههاي توصيفي
4-2 يافتههاي مربوط به فرضيههاي پژوهش
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادها
5-1 تبيين يافته هاي مربوط به فرضيه هاي پژوهش
5-2 محدودیت های پژوهش
5-3 پيشنهادهاي پژوهشی
5-4 پيشنهادهاي کاربردی
پیوست ها
منابع و مأخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی
چکیده انگلیسی