تحقیق حاضر با عنوان بررسی ارتباط بین سبک های هویت وسلامت اجتماعی با نقش واسطه ای گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان از سری تحقیق های رشته روانشناسی
میباشد. این تحقیق با گرایش روانشناسی تربیتی در 185 صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.
====================================================
تمامی فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
====================================================
قسمتهایی کوتاه از متن:
چکیده
تفکر انتقادی، تفکری هدفمند، خودگردان، منطقی، استدلالی، مسئولانه، باهدف شناخت است که بستری از ارزیابی، تفسیر،تحلیل و توضیح؛ شواهد، مدارک، چهارچوب ها....را جهت قضاوت گری برای اتخاذ تصمیم صحیح فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش واسطه ای گرایش به تفکر انتقادی بین سبک های هویت و سلامت اجتماعی است. در همین راستا مدلی ارائه گردید که در آن سبک های هویت به عنوان متغیر برونزاد(مستقل)، تفکر انتقادی به عنوان متغیر واسطهای، و سلامت اجتماعی به عنوان متغیر درونزاد(وابسته) درنظر گرفته شدند. مشارکتکنندگان این پژوهش، 350 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران بودند که توسط پرسش نامه ی تفکر انتقادی ریکتس، و پرسش نامه سبک های هویت (ISI 6G ) و پرسش نامه ی سلامت اجتماعی کیینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم سبک های پردازش هویت بر سلامت اجتماعی از روش رگرسیون سلسه مراتبی، و از نرم افزار SPSS جهت تجزیه و تحلیل استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامهها ازتتای ترتیبی و جهت احراز روایی مقیاسها از تحلیل عوامل استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی و هنجاری با هر یک از مولفه های سلامت اجتماعی رابطه مستقیم و مثبت را دارا بودند و این نسبت در افراد دارای سبک هویت اطلاعاتی بیشتر بود ضمن اینکه رابطه ی سبک هویت سردرگم/اجتنابی با هر یک از متغیرهای پژوهش منفی بود. در خصوص نقش گرایش به تفکر انتقادی، در افرادی که در برخورد با مسائل از شیوه ی هویت اطلاعاتی استفاده می کنند به طور مستقیم وغیرمستقیم (با واسطه گر بودن تفکر انتقادی) قادر به پیش-بینی مولفه های سلامت اجتماعی هستند. در کل نتایج یافته ها مبین آن بود که افرادی با هویتی اطلاعاتی نسبت به افردی که از دو سبک دیگر استفاده می کنند سلامت اجتماعی بیشتری را دارا هستند و افرادی با سبک هویتی سردرگم/اجتنابی به دلیل پایین بودن میزان استفاده از تفکر و ارزیابی اطلاعات، نسبت به دو سبک دیگر از نمره سلامت اجتماعی پایین تری برخوردار بودند. با توجه به این نتایج، پیشنهاد می گردد آموزش تفکر انتقادی با توجه به تنوعات دستاوردهای فرهنگی و علمی، آموزش مهارت ها و به کارگیری تفکر انتقادی جزء لاینفک برنامه های آموزشی و تربیتی باشد و بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
مقدمه
از مباحث مهم در دوره ی نوجوانی شکلگیری هویت است. رسیدن به یک هویت منسجم پیش نیاز رشد بهینه ی فرد در تمام دوران زندگی است و نرسیدن به چنین هویتی میتواند زمینه ساز آسیبهای روانی – اجتماعی بسیار باشد. هویت زمینه سازِ اساس شخصیت در بزرگسالی را نشان میدهد. در صورتی که پایه ی آن قوی باشد یک هویت فردی محکم حاصل میشود در غیر این صورت نتیجه آن چیزی است که اریکسون آن را هویت گم گشته مینامد وی شکل گیری هویت را برای آماده کردن نوجوان به عنوان فردی آماده انجام تکلیف در بزرگسالی، لازم میداند (برک ، ترجمهی سید محمدی، 1382). ناکامی در دستیابی به هویت، به عدم صمیمیت یا فاصله گذاری منجر میشود. فاصله گذاری، به آمادگی برای فاصله گرفتن از مردم و موقعیت هایی که ممکن است هویت فرد را نقض کند، اطلاق می شود. بنابراین حل موفقیت آمیز مباحث هویت نه تنها برای سلامت فرد مهم است بلکه برای روابط نیز دارای اهمیت است (شوارتز ، 2001).
محققان بسیاری سعی بر آن داشتهاند تا به بررسی دقیق سازه هویت و پیامد آن بر زندگی فرد بپردازند. از جمله ی این محققان اریکسون است. مفهوم هویت برای اولین بار از مکتب روانکاوی و از سوی اریکسون (1965) مطرح شد وی شکلگیری هویت را تکلیف اساسی دور ی نوجوانی میداند. اریکسون اولین فردی بود که چارچوبی برای فهم فرایند شکلگیری هویت ارائه داد. اریکسون شکلگیری هویت فردی را نشانه ای از سازگاری و تعادل در این دوره یاد میکند. چنان چه هویت نوجوان در طی زمان و تجربیات حاصل از برخورد اجتماعی درست شکل گیرد سلامت روانی نوجوان تضمین میشود (اریکسون، 1968).
مارسیا (1966) نیز بر اساس نظریه ی اریکسون در این رابطه به ارائه پایگاههای هویت با توجه به دو بعد کاوشگری و تعهد در نوجوانان پرداخته است. وی بر اساس نظریه ی اریکسون، 2 مفهوم اساسی" اکتساب و تعهد " را برای رشد هویت مطرح میکند و چهار وضعیت هویت را مطرح می کند که عبارتند از:
1- هویت موفق 2- هویت سردرگم 3- هویت دیررس 4- هویت زودرس .
مارسیا اگرچه مفهوم هویت را وسیع کرد اما محدود و ایستا بودن، انتقادی بود که به وضعیت پایگاههای هویت مطرح شد زیرا زیربنای رشد یا تحول هویت را که که درک و فهم فرایندهای پویای روانی – اجتماعی است محدود میکند. از این رو نظریه پردازان جدید به جای بررسی پیامدهای شکلگیری هویت و پایگاههای هویتی به بررسی فرایندهای زیربنایی شکلگیری هویت پرداخته اند از جمله برزونسکی را میتوان نام برد. برزونسکی (1990) بر اساس فرایندهای شناختی – اجتماعی وضعیتهای هویت مارسیا را در چگونگی شکلگیری، حفظ و تطابق هویت در نوجوانان پرداخت و برای اولین بار از سبک هویت نام برد و سه سبک، 1- سبک اطلاعاتی 2- سبک هنجاری 3- سبک سردرگم/ اجتنابی را معرفی میکند (برزنسکی و فراری ، 1996).
نتایج کارکرد این محققان و دیگر پژوهشگران در این زمینه نشان داده است که اگر فرد بر مبنای درستی به هویت برسد هم در زمینههای مختلف فردی چون تحصیل، کار، ازدواج،انتخاب دوست، و... هم در زمینه های اجتماعی از جمله روابط اجتماعی، مواجه با ارزشها وعقاید مختلف، سلامت اجتماعی ، و.....تاثیر آن انکارناپذیر است زیرا بر اساس هویت است که فرد می داند در هر موقعیتی، چه موضع ای بگیرد و چه تصمیمی اتخاذ کند. از طرفی برای رسیدن به یک هویت یافتگی موفق راه های بسیاری ارائه شده است که یکی از موثرترین این راه ها برا دستیابی به هویت موفق و تثبیت شده، بهرهگیری از تفکر بویژه گرایش به تفکر انتقادی است.
به طور خلاصه، همان گونه که اشاره شد از جمله عواملی که از شکل گیری هویت تاثیر می پذیرد و در برون دادهای رفتاری فرد، در ارتباط با دیگران مطرح میشود متغیر سلامت اجتماعی است. ازطرفی از عواملی که می تواند شدت این رابطه را تحت تاثیر قرار دهد متغیر گرایش به تفکر انتقادی است. البته میزان این شدت رابطه به نقش این متغیر به عنوان نقش واسطه ای یا تعدیل گر متفاوت خواهد بود. به طور کلی هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی نقش گرایش به به تفکر انتقادی در ارتباط با سبک های هویت و سلامت اجتماعی است
فهرست مطالب بررسی ارتباط بین سبک های هویت وسلامت اجتماعی با نقش واسطه ای گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان به صورت زیر می باشد:
چکیده
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1. مقدمه
1-2. بیان مسئله
1-3. اهداف و فرضیه های پژوهش
۱-4. اهمیت و ضرورت پژوهش
1-5. تعريفهای نظری
1-6. تعريفهای عملیاتی
فصل دوم: مباني نظري و پیشینه پژوهش
2-1. مقدمه
۲-2. سلامت
۲-3. سلامت اجتماعی
2-4. هویت
- اریکسون
-مارسیا
-. برزونسکی
2-5. رابطه سلامت اجتماعی و سبک های هویت
2-6. تفکر انتقادی
2-7. مهارت ها و تمایلات تفکر انتقادی
2-8. رابطه تفکر انتقادی و سبک های هویت
2-9. پژوهش های انجام شده در داخل و خارج از کشور
2-10. جمع بندی
فصل سوم: روش پژوهش
3-1. مقدمه
۳-۲.جامعه آماری
3-۳. نمونه آماری و روش نمونه گیری
۳-۴.نوع و روش پژوهش
3-5. ابزارهای اندازه گیری
۳-6. پایایی پرسشنامه ها
3-7. روش جمع آوری اطلاعات
۳-8. روش تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم: یافته های پژوهش
4-1. مقدمه
۴-۲. مفروضه ی نرمال بودن
4-3. مفروضه ی خطی بودن تفکر انتقادی و سلامت اجتماعی
۴-4. مفروضه ی خطی بودن سبک های هویت و سلامت اجتماعی
4-5. مفروضه ی خطی بودن سبک های هویت وتفکر انتقادی
۴-6. بررسی فرضیه ها
4-7. یافته های فرضیه اول پژوهش
۴-8. یافته های فرضیه دوم پژوهش
4-9. یافته های فرضیه سوم پژوهش
فصل پنجم: بحث، نتیجهگیری و پیشنهادها
5-1. مقدمه 1
۵-۲.نتایج یافته های فرضیه اول
۵-۳. نتایج یافته های فرضیه دوم
۵-5. محدویت پژوهش
۵-6. پیشنهادهای پژوهش
منابع
پیوستها
پیوست 1.پرسش نامه های پژوهش