بيان مسئله

كودكان و نوجوانان به دليل تجربه ناكافي وعدم آگاهي از پیچیدگیهاي لازم از جمله آسيب پذيرترين قشر از اقشار اجتماعي هستند و به رغم انرژي واستعدادهاي بالقوه و سرشار، آنها از چگونگي بكار بردن توانمنديهاي خود در مواجهه با مسائل و مشكلات زندگي آگاه نيستند.

شناخت و پرورش بهترين بستر براي ارائه اين آگاهي به نوجوانان است. بنظر مي رسد شناخت پیچیدگیهاي زندگي مي تواند توانمندي افراد را براي مقابله موفق با چالشهاي زندگي، افزايش دهد. خودباوری آنها را بالا ببرد و به آنها ياد بدهد كه چطور بتوانند خشم خود را مهار نموده و براي برخورد با ناكاميها روش درستي را اتخاذ نمايند دانش آموزان مي توانند با استفاده از پیچیدگی حل مه تصميمات مهم زندگي را بگيرند ومشكلات خود را درست تحليل نمايند.

به همين جهت با توجه به اهميت موضوع، سازمان بهداشت جهاني (WHO) به منظور افزاش سطح بهداشت رواني و پيشگيري از آسيبهاي رواني – اجتماعي، برنامه‏اي تحت عنوان شناخت پیچیدگیهاي زندگي تدارك ديده و در  (1993) در يونيسف «صندوق كودكان سازمان ملل متحد»  پيشنهاد كرد. از آن  به بعد، اين برنامه در بسياري از كشورها مورد آزمايش واجرا قرار گرفته است (سازمان بهداشت جهاني، ترجمه نوري قاسم آبادي، محمد خاني،1377). در اين ارتباط تحقيقات نشان داده اند كه فشارهاي ناشي از مسائل روز مره، براي افرادي كه داراي خودباوری بالا هستند و از سيستم حمايتي خوبي برخوردارند كمتر است. بنابراين به نظر مي رسد با استفاده از شناخت پیچیدگیهاي لازم ميتوان حس كنترل دروني را فعال نموده و حالت خود كار آمدي و خودباوری را تقويت نمود. با شناخت همين پیچیدگی و در نتيجه افزايش سطح خودباوری و كاهش تاثيرات منفي استرسهاي روزمره، مي توان به سلامت روان فرد كمك كرد.