تحقیق حاضر با عنوان بررسی مؤلفههای مؤثر در تجاریسازی يافتههای رشته مديريت در دانشگاهها از سری تحقیق های رشته مدیریت
میباشد. این تحقیق در 248صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.
===================================================================================تمامی
فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده
کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با
ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
neginfile.ir@gmail.com
info@neginfile.ir
===================================================================================
قسمتهایی کوتاه از متن:
چکیده
امروزه دانشگاهها علاوه بر پژوهش و آموزش به ایفای نقش در جهت مأموریت جدید مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه نیز میپردازند. در پژوهش حاضر تلاش شده است با ارائه چارچوبی، فرآیند تجاریسازی و نتایج تحقیقات دانشگاهی را توضیح و عوامل مؤثر در تجاریسازی یافتههای رشته مدیریت را در سطح دانشگاههای استان قم بررسی و با توجه به اهمیت آنها اولویتبندی مينماییم.
جامعه آماری شامل دانشجویان رشته مدیریت دانشگاههای استان قم به تعداد6100 نفر، روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و تعداد نمونه آماری تحقیق 349 نفر میباشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی پیمایشی میباشد. نتایج بدست آمده از این پژوهش بر گرفته از یک پرسشنامه 32 سؤالی است که پایایی آن بوسیله روش آلفای کرونباخ به مقدار 813/0 محاسبه و روایی پرسشنامه توسط اساتید محترم تأیید شده است.
پژوهش حاضر، مشتمل بر هشت فرضیه فرعی در قالب دو بخش کلی عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی بوده که با توجه به تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی نتایج آزمون فرضیههای تحقیق، مشخص گردید که دلایلی برای رد متغیرهای مستقل مطرح شده در فرضیات به عنوان مؤلفههای مؤثر در تجاریسازی یافتههای رشته مدیریت، یافت نشد.
مقدمه
نقش دانشگاهها چيست؟ آيا دانشگاههاي امروزي با آنچه كه در گذشته بودند متفاوت شدهاند يا خير؟ ديد جامعه به دانشگاهها چگونه است و چه انتظاراتي از آنها دارند؟
دانشگاهها به یقین پيچيدهترين نهادهايي هستند كه تضمين كننده آينده ملتها ميباشند و به عنوان الگو و اسوهي ساير نهادها قلمداد شدهاند و در اكثر كشورهاي جهان به عناصر اجتماعي مورد احترام بخشهاي خصوصي و دولتي تبديل گشتهاند (ايوبي و همكارانش،2:1380).
با توجه به نقش كليدي اين نهادها، همواره در هر عصري متناسب با شرايط سياسي و اقتصادي و فناوري و ... در جهان، اهداف و رسالتهاي نوينی را بر عهده ميگيرند.
نگاهي به تاريخچه دانشگاهها و سير تحولات نظامهاي آموزش عالي نشان دهنده اين موضوع است كه دانشگاهها و سيستم آموزش عالي همچون ساير بخشهاي جامعه همراه با روند تغييرات در جوامع بشري دگرگونيهايي در نقش و كاركردهاي خود داشتهاند و در تلاش بودهاند كه خود را با الزامات نقشهاي جديد سازگار كنند. محدوديتهاي منابع، نفوذهاي سياسي و فشارهاي رقابتي در اين تغييرات تأثير گذارند (Nagy & Robb,2007:1).
از جمله اين تحولات، ميتوان به افزوده شدن نقش پژوهش بر وظايف سنتي دانشگاهها در اواخر سده نوزدهم ميلادي ابتدا در دانشگاههاي آلمان و سپس در ساير دانشگاههاي جهان اشاره كرد. در همين رابطه اتزكویتز بیان میکند: «در ابتدا دانشگاهها تنها نقش آموزش نيروي انساني را بر عهده داشتند كه با تغییر اوضاع و نيازهاي جوامع، در اواخر سده نوزدهم نقش پژوهش نيز به آن افزوده شد. از اين پديده با عنوان "انقلاب نخست" دانشگاهها ياد ميشود كه طي آن پژوهش، افزون بر وظيفه سنتي آموزش، به كاركردهاي دانشگاه افزوده شد»(Etzkowitz,2003:110).
كاهش بودجههاي عمومي پژوهش به دنبال پايان جنگ سرد (Baldini et al,2007:519)، از ديگر تحولاتي بود كه تأثيري عميق بر نقش و كاركرد دانشگاهها برجاي گذاشت. دانشگاهها ديگر نميتوانستن به صرف اتكا به بودجههاي دولتي و بدون توجه به صرفه اقتصادي و بازگشت سرمايه به انجام پژوهشها مبادرت ورزند. همين امر باعث شد تا دانشگاههاي مدرن براي دستيابي به بخشهاي خصوصي براي كسب سرمايههاي بيشتر، به فعاليتهاي تجاري و كسب و كار روي آورند (Mok,2005:540).
بررسي نقش و كاركرد دانشگاه در توسعه اقتصادي جوامع مختلف، نشان دهنده بروز تحولات شگرفي است كه جهان را با فاز جديدي از توسعه تحت عنوان اقتصاد مبتني بر دانش روبرو ساخت. اتزكویتز نشان داد كه براساس پويايي دروني و الزامات محيطي، نظام دانشگاهي با دو انقلاب مواجه گشت: انقلاب اول در اواخر قرن نوزدهم در كشور آلمان اتفاق افتاد كه طي آن دانشگاهها علاوه بر فعاليتهاي آموزشي، در زمينه تحقيقات نيز فعال شدند و به توليد دانش نيز اقدام نمودند. انقلاب دوم در اواخر قرن بيستم براساس ظهور نوآوريهاي مبتني بر علم بوقوع پيوست كه به طبع آن دانشگاه عهدهدار مأموريت سوم (توسعه اقتصادي) شد. در اين فرآيند، دانشگاهها دچار تغييراتي در ساخت و كاركرد خود از جمله آموزش كارآفريني، تحقيق گروهي، توسعه نوآوري فناورانه، ادغام گروههاي تحقيقات علمي با شركتهاي صنعتي و روابط نزديكتر با صنعت شدند. از طرف ديگر بنگاههاي اقتصادي براي حفظ بقاء و موفقیت بلند مدت خود نيازمند دستيابي به فناوري جديد هستند تا بتوانند ضمن حفظ مزيت رقابتي به درآمدهاي بيشتر دست يابند. اين امر به واسطه تغيير در نگرش به توليد دانش است.
دانش در عصر اقتصاد دانشبنيان به عنوان موتور محرک اقتصاد، عامل ارتقاي بهرهوري و حل مسائل اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و زيستي، داراي اهميت ويژهاي است. در اقتصاد دانشبنيان، نظام پژوهش و توليد علم به عنوان مخزن و مركز اساسي دانش، منابع بالقوه ايدههايي است كه اين ايدهها بايستي به محصولات مورد نياز جامعه و بازار تبديل شوند. در اين ديدگاه افزايش نوآوري ملي تنها با افزايش كميت پژوهش و طرحهاي پژوهشي محقق نميشود و اتصال دستاوردهاي نظام پژوهشي به نظام بازار از مصاديق و الزامات نوآوري است.
رقابت در بازار فناوري محور امروز جهان مستلزم ادغام دانشهاي نوين با صنعت است. صنعتي كه بيبهره از دانش روز باشد، محكوم به زوال و دانش بدون كاربرد در صنعت همچون عالم بيعمل كه به زنبور بيعسل تشبيه شده است، بيارزش قلمداد ميشود و اين موضوع اهميت پيوند ميان دانشگاه و صنعت را آشكار ميسازد. بيهيچ ترديدي آنچه امروز محور اصلي سياستگذاريهاي ملي توسعه را تشكيل ميدهد، پيوندهاي اصولي، منطقي و هدفمند دانشگاه و صنعت است (محمودی، 9:1388).
شاه كليد دنياي امروز، خلق ارزش است؛ راهكار ورود به دنياي كسب و كار امروزي، فناوري است و شاه كليد فناوري، تجاريسازي و ارزشافزوده ناشي از آن ميباشد. به عبارت ديگر تجاريسازي ايدههاي تحقيقاتي حلقه اتصال فناوري و بازار است و تمركز آن بر حلقههاي انتهاي زنجيره ارزش ميباشد (موسايي، صدرائي، بندريان، 8:1387).
تجاريسازي دانش و فناوري برخواسته از تحقيق و توسعه يكي از كاركردهاي اصلي دانشگاه كارآفرين به شمار ميرود. تجاریسازی فرآيندي است كه به موجب آن ايده، اختراع، دانش و فناوري برخواسته از تحقيق به توليد كالا و خدمات جديد قابل عرضه در بازار يا بهبود محصولات و فرآيندهاي جاري منجر ميشود و در نتيجه پتانسيل دانش و فناوري و نوآوريهاي علمي به طور كامل محقق ميشود. لاندري و همكاران (2006)، تجاريسازي دانش را در كنار انتشار دانش از طريق همايشها و انتشارات علمي و آموزش نيروي كار ماهر جزو يكي از سه ساز و كار عمده دانشگاه براي انتقال دانش معرفي نمودهاند كه ميتواند به صورت فعاليتهاي مشاورهاي، قراردادهاي تحقيقاتي با صنعت، به ثبترساني و تشكيل شركتهاي انشعابي صورت ميگيرد.
سهيم كردن پژوهشگران در دستاوردهاي ناشي از تجاري شدن پژوهشهاي آنان يكي از عوامل مؤثر در توسعه امر پژوهش در كشورهاي توسعه يافته است.
هر سال بالغ بر 1000 ميليارد دلار در دنيا صرف تحقيق و توسعه ميشود كه اين رقم حدود 2 درصد توليد ناخالص داخلي دنيا را تشكيل ميدهد و در برخي از كشورهاي توسعه يافته اين رقم به 4 درصد GDP آنها نیز بالغ میشود. افزايش حجم تجارت جهاني در دو دهة اخير و رسيدن آن به مرز 31 تريليون دلار عمدتاً ناشي از تجاري شدن دستاوردهاي پژوهشي است. محققان به طور مستمر تلاش ميكند كه كالاهاي جديدي ابداع و به بازار عرضه كنند كه مشابه آنها قبلاً وجود نداشته باشد يا از ويژگيهاي نويني برخوردار باشند.
در دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي بدون تجاريسازي يك دستاورد، تحقيقات معنايي ندارد. زيرا بدون دستيابي به مشتريان خاص يك دستاورد، توليد و يا انجام آزمايش، در مورد يك ايده بيفايده خواهد بود.
بازاريابي و فرآيند تجاريسازي، مرحله نهايي فرآيند نوآوري را تشكيل ميدهند. اين دو عنصر براي دستيابي به موفقيت هر اختراعی، لازم ميباشند. در سالهاي اخير از ديدگاه اقتصاد جهاني نقش سنتی دانش در پژوهشگاهها و دانشگاهها به عنوان توليد كننده و نقش دهنده علم، دانش و ایدههای نو مورد تجديد نظر قرار گرفته است. از طرف ديگر با كاهش حمايت مالي دولتها از تحقيق به تدريج پژوهشگران به سوي پشتيباني بخش صنعت و تجاريسازي ايدههايشان گرایش پيدا كردهاند. عدم حمايت كافي دولت به مرور ماهیت تحقيق را از حالت مستقل و مبتني بر مفاهيم نظري، به سمت تلاشهاي همسو با تجاريسازي، سوق داده است.
در ادبيات بازاريابي و مطالعه بازار، مطالعات زيادي در مورد چگونگي تجاريسازي محصولات صورت گرفته است. در مقايسه با تجاريسازي ساير محصولات، تجاريسازي ايدههاي جديد بالاخص ايدههاي مربوط به فناوريهاي نوين كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
بنابراين، تجاريسازي دستاوردهاي پژوهشهاي علمي و فناوري در اقتصاد دانشبنيان از حيث مشروعيت و كارآمدي نظام پژوهشي و رفاه مردم و جامعه، داراي جايگاه و اهميت ويژهاي است. به طوري كه تجاريسازي نتايج پژوهشها و فناوري ميتواند به تحقق مأموريت كارآفرينی دانشگاهها و نظام علمي كشور نيز كمك كند. از سوي ديگر، واقعيت اين است كه تجاريسازي دستاوردهاي پژوهشي و فناوري بايستي در يك محيط رقابتي واقعي و در فضاي فرصتهاي زودگذر و تهديدات پايدار انجام شود.
از سوي ديگر، بيانيه جهاني آموزش عالي كه در سال 1998 ميلادی توسط يونسكو منتشر شد، فشار وارده بر انتقال تجاري دانش از دانشگاهها به صنعت را افزايش داد (ابویی و همكارانش، 2:1380). بيانيه مذكور مراكز آموزش عالي و دانشگاههاي كشورهاي جهان را به همگرايي بينالمللي دعوت نمود.
اگر چه اهميت و ضرورت تجاريسازي نتايج تحقيقات با توجه به جايگاه آن در سند برنامه چهارم توسعه اجتماعي و اقتصادي كشور و با اهداف تعيين شده از طرف وزارت علوم تحقيقات و فناوري، براي بخش دانشگاهي كشور محرز است ولي جهت دستيابي به آن نياز به شناخت بيشتري از شرايط زمينهساز و عوامل كسب موفقيت در اين زمينه است.
سعي ما اين است كه اين پاياننامه بتواند مؤلفههاي مؤثر بر تجاريسازي نتايج و يافتههاي تحقيقات دانشگاهي را شناسايي كند و اميد است كه با ارائه راهكارهاي مناسب و سازنده در جهت بهبود وضعيت تجاريسازي ايدهها و تحقيقات دانشگاهي قدمي مؤثر به نزديك شدن كشور عزيزمان ايران به اهدافش بردارد.
فهرست مطالب
فصل اول – كليات تحقيق 1
1-1- مقدمه 2
1-2- بيان مسئله 8
1-3- اهميت و ضرورت تحقيق 13
1-4- اهداف تحقيق 18
1-4-1- هدف اصلي تحقيق 18
1-4-2- اهداف فرعي تحقيق 18
1-5- سؤالهاي تحقیق 19
1-6- فرضيات تحقیق 20
1-6-1- فرضيه اصلي 20
1-6-2- فرضيههاي فرعي 21
1-7- پيشينه تحقيق 22
1-8- متغيرهاي تحقيق 24
1-8-1- متغير مستقل 24
1-8-2- متغير وابسته 24
1-9- روش تحقيق 25
1-10- قلمرو تحقيق 25
1-11- تعريف واژهها و اصطلاحات تخصصي طرح 26
1-12- تعاريف عملياتي پژوهش 27
فصل دوم – ادبیات تحقیق 29
2-1- مقدمه 30
2-2- مفهوم و تعاريف تجاريسازي 33
2-3- تاريخچه تجاريسازي تحقيقات دانشگاهي 41
2-4- اهميت تجاريسازي نتايج تحقيق 45
2-5- روند تجاريسازي دانش 47
2-6- فرآيند تجاريسازي 49
2-7- انواع تجاريسازي 66
2-8- روشهاي تجاريسازي 66
2-9- مدلها و الگوهاي تجاريسازي 69
2-10- مراحل تجاريسازي يافتههاي پژوهشي 86
2-11- موانع انتقال تجاريسازي 92
2-12- ساختار نوآوري 105
2-13- كارآفريني 109
2-14- سابقه تحقيقات و مطالعات انجام گرفته 112
2-15- بررسي روند تجاريسازي در بخش دانشگاهي كشور ايران 121
فصل سوم: روششناسي تحقیق 124
3-1- مقدمه 125
3-2- روش تحقيق 126
3-3- جامعه آماري 130
3-4- روش نمونهگيري و حجم نمونه 130
3-4-1- تعيين حجم نمونه 131
3-5- روش جمعآوري اطلاعات 131
3-6- ابزارهاي گردآوري 132
3-6-1- پرسشنامه 132
3-6-2- مقياس ليكرت 132
3-7- متغيرهاي پژوهش 133
3-7-1- متغير مستقل در پژوهش حاضر 133
3-7-2- متغير وابسته در پژوهش حاضر 134
3-8- روايي 134
3-9- پايايي 135
3-10- روش تجزيه و تحليل دادهها 136
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها 138
4-1- مقدمه 139
4-2- تجزيه و تحليل يافتهها 140
4-2-1- آمار توصيفي 140
4-3- آمار استنباطي 159
فصل پنجم: نتيجهگيري و پيشنهادها 199
5-1- مقدمه 200
5-2- خلاصه تحقيق 201
5-3- نتايج به دست آمده از آمار توصيفي 202
5-3-1-نتايج مبتني بر ويژگيهاي جمعيت شناختي 202
5-3-2- نتايج بدست آمده از پاسخ به فرضيهها 203
5-3-2-1- فرضيههاي مربوط به عوامل درون سازماني 203
5-3-2-2- فرضيههاي مربوط به عوامل برون سازماني 204
5-4- نتايج به دست آمده از آمار استنباطي 205
5-4-1- بررسي رابطه عوامل درون سازماني با مؤلفههاي جمعيت شناختي بوسيله آزمون منويتني 205
5-4-2- بررسي رابطه عوامل برون سازماني با مؤلفههاي جمعيت شناختي بوسيله آزمون منويتني 205
5-4-3- نتايج مبتني بر فرضيات تحقيق 206
5-5- پيشنهادهاي محقق در راستاي موضوع پژوهش 212
5-6- محدوديتهاي تحقيق 215
پيوست 216
منابع و مآخذ 231
فهرست فارسي 232
فهرست انگليسي 235