مبانی نظری تحقیق(نابرابریهای اجتماعی) در حجم 21 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی متن زیر:
مفهوم اساسي ديگر مرتبط با نابرابري
اجتماعي، قشربندي اجتماعي ميباشد
. اين واژه نشانگر آن است كه انسانها، درگونهاي از موقعيتهاي اجتماعي قرار مي
گيرند كه از بالا به پائين لايه بندي ميشوند و از همين روقشر بندي اجتماعي به
معني نابرابري اجتماعي «نهادي شده» ميباشد
. (لهساييزاده، 1377، 5 –7)
اسملسير (1988)
نابرابري اجتماعي را چنين تعريف نموده است: وجود تفاوتهاي دايمي و منظم در قدرت
خريد كالاها، خدامات و امتيازات ميان گروههاي معيني ازمردم شاخص آن نابرابري در
دادن پاداش به كار است. بحث نابرابري اجتماعي به شدت با قضاوتهاي ارزشي در آميخته
است.
پيتراوانز و جان استفنيز (1989) در
مقالة تحقيقي مفصلي با عنوان «توسعه و اقتصاد جهاني» ضمن بحث دربارة ابعاد گوناگون
توسعهه به بررسي اين موضوع ميپردازند كه چرا روند توسعه دركشورهاي پيشرفته صنعتي
در نهايت موجب كاهش نابرابري اجتماعي شد، در حاليكه همين روند توسعه و رشد در
كشورهايي توسعه نيافته تلقي ميگردند، موجب تشديد نابرابري اجتماعي شده است.
به عقيده ايوانز و استفنيز پژوهشگراني به نظرية
نوسازي باوردارند، بيشتر متمايل به قوبل اين پيش فرض هستند كه توسعه، به طور جبري،
موجب برابري بيشتر در اجتماع ميشود. از نظر اين دو تحقيقات نشان ميدهد كه رشد
وتقويت نقش دولت رفاه درجهت كاستن از نابرابري، بيش از هرچيز ناشي از از مبارزات
سياسي اتحاديهها و نظاير آنها بوده است و نه نتيجه قهري صفتي شدن و توسعه و يا
دگرگونيهاي جمعيتي