تحقیق کودکان و روشنگری روانی در حجم 46 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:
بچههاي طلاق
شيوع طلاق به سرعت
در ايالات متحده افزايش پيدا كرده است و در چند دههي گذشته چشمگير است. مركز بينالمللي
آمار بهداشت و سلامت گزارش ميدهد كه در حال حاضر از هر دو ازدواج يكي به طلاق
منجر ميشود (wendel 1977) اين بدان معناست كه حدود يك مليون كودك يا حدود يك سوم
كودكان اجتماع طلاق والدين خود را تجربه خواهند كرد.
طلاق يا جدايي در
فرد آسيبزا است، و براي همهي آنها كه با آن دست به گريبان هستند دردآور است.
بزرگترهاي گاهي دنبال كمك ميگردند تا با آسيب ناشي از طلاق كنار بيايند. اين كار
را در گروههاي مشاوره و يا مشاورهي شخصي يا در طي كار گروههاي كمك برنامهريزي
شده مثل (والدين بدون والدين) انجام ميدهند.
در سالهاي گذشته بچههاي طلاق كمك مستقيم كمي
دريافت ميكردند در واقع در خيلي از زمانها خيلي كمتر از حد ممكن از كارهاي افراد
خانواده اطلاع حاصل مي :رد و به اگفته ميشد كه اين راز را براي زمان ممكن حفظ
نمايد. اخيراً به خاطر اثر قابل توجه خانواده و جدايي آن روي كودك توجه بيشتري به
احتياجات كودكان در معرض اين حوادث آسيبزا شده است. زندگي و ارتباطات بچههاي
خانواده در حال طلاق به طور محسوسي از اجتماع، اقتصاد، روانشناسي، قانون تأثير ميپذيرد.
كودكان بايد خود را با جدايي والدين وفق داده و از يكي از جدا شوند و يك رابطهي
جديد و تازهاي با ديگري پيدا كنند. يك تغيير در رتبهي اقتصادي خانواده، امكاناً
تغيير در محل زنگي و محيط مدرسه، روشهاي زندگي مختلف والدين، دعواهاي خاص، و گاهي
يك طرز زندگي كاملاًمتفاوت يك احساس به وجود ميآورد كه گاهي مثبت و گاهي منفي
خواهد بود. اغلب مادران كه كاملاً درگير مراقبت از كودكان هستند و خانه بايد براي
كار به بيرون بروند، خيلي از آنها مهارت لازم را ندارند و بايد كارهاي با حقوق كم
را بپذيرند. كودكان با وعدههاي طرف مخالف آسيب ميبينند يا ياد ميگيرند كه چه
طور پدر و مادر را مجبور به اطاعت كنند. از كودكان والدين طلاق گرفته ممكن است
خواسته شود كه نقش والد غايب را بازي كنند و جاي آن را از نظر فيزيكي يا فكري پر
كنند در حالي كه هنوز به بلوغ نرسيدهاند