تحقیق انگیزش و بایدهای و نبایدهای آن در حجم 32 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:
انگيزش
از ديدگاه سازمان و مديريت
افزايش
بهره وري هدف اصلي مديريت براي تحقق هدفهاي سازمان است. انگيزش وسيله اي است كه
توسط آن اين هدفها تحقق مي يابند و پاداش ابزاري است كه بوسيله آن انگيزش حاصل مي
شود. در اين صورت انگيزش مي تواند به صورت يك ابزار دست مدير براي رسيدن به هدفهاي
سازماني ديده شود.
براي
مديران انتخابهاي گوناگون به منظور ايجاد انگيزه در كاركنان وجود دارد. به جرأت مي
توان گفت كه هر زمينه فعاليت در سازمان چه
به صورت عيني و چه به صورت ذهني با تغيير خود، انگيزش كاركنان را نيز تحت تأثير
قرار مي دهد.
اين
تغييرات حتي مي تواند در محيط خارج از سازمان نظير موارد ذيل نيز صورت گيرد.
- اتفاقات
و روابط خانوادگي: حوادث ناخوشايند در خانواده مي تواند موجب انحراف افكار و انرژي
افراد در محيط كارشود.
- ارتباط
محلي: پيروزي تيم فوتبال مورد علاقه كاركنان مي تواند برافزايشي كارآيي سازمان حتي
بيش از آنچه تصور مي شود مؤثر باشد.
- محيط
بازرگاني: نزديكي سازمان به يك رقيب مي تواند موجب تأمين شغل براي كاركنان بي
انگيزه و ناراضي سازمان باشد.
اغلب اين
موارد چنين به نظر مي رسد كه تأثير غيرمستقيم و كوتاهي مدتي برانگيزش كاركنان در
محيط سازماني داشته باشد ولي در هر صورت بيانگر طبيعت فعال اغلب رفتارهاي انساني
كه لزوماً از هيچ يك از تئوريهاي رايج انگيزش پيروي نمي كنند مي باشد. انگيزش چيزي
نيست كه با يك بار آزمايش آن را بر روي هر يك از كاركنان سوار كرد و سپس از مزاياي
آن استفاده نمود. انگيزش حالت شناوري دارد كه هر لحظه و بنا به ميل و سليقه و
نيروهاي كه در فرد فعالند و خصوصيات كه روي هر فرد اثر مي گذارد در حال تغيير است
اين ويژگيهاي انگيزش مديريت انگيزش را براي مديران دشوار مي سازد چرا كه هر لحظه
هم بايد مواظب رفتار خود و هم مواظب رفتار كاركنان باشند.
مديران با
مشكلات زيادي براي ايجاد انگيزه در كاركنان روبه رو هستند به طور مثال انتخاب شيوه
انگيزش يكي از دشواريهاي كار مديران است. از ميان چندين تئوري و نظريه كه پيرامون
طبيعت و نحوةانگيزش كاركنان وجود دارد همه آنها داراي يك واقعيت عملي كاربردي و
قابل استفاده در اجرا كه مديران بتوانند آنها را در رابطه با كاركنان به كار گيرند
نيستند.
نتيجه
گيري
تئوريهاي
مختلفي در مورد انگيزش در كتابهاي روانشناسي و مديريت وجود دارد. تعداد و تنوع
تقسيم بندي در عوامل انگيزشي بيانگر درجه اهميت آنها بوده كه علماي رفتار و
روانشناسي و مديريت براي بحث درباره انگيزش و نقش آن در زندگي فردي، اجتماعي و
گروهي قائل هستند انگيزش امر شخصي و فردي بوده ولي مديران بايد گروه را مورد خطاب
قرار دهند و به همين علت مسئوليت سنگيني بر دوش مديران است تا براي ايجاد انگيزش
در كاركنان در سطح فردي و گروهي و سازماني كار كنند و طرح هاي انگيزش فردي و جمعي
را توأم ارائه دهند تا نتيجه لازم حاصل شود.
انگيزش در
عمل كاري دشوار بوده و تا حدودي سياسي، اجتماعي و روانشناسي بوده و حل آن به هنر
مديران با استفاده از علوم سياسي و
اجتماعي و روانشناسي بستگي دارد. و انگيزش موجب هدايت رفتار شده و به صورت سيستمي
است كه حفظ آن به تحقق اهداف ديگر بستگي دارد.
به طور كلي
احساسات و انگيزش بنيان و اساس زندگي هر فردي است. ايجاد انگيزش مي تواند دروني و
داوطلبانه و براي خود در كوتاه مدت يا بلند مدت باشد و يا تحميلي و همراه با زور و
فشار و با استفاده از عوامل خارجي باشد. انگيزش از نوع دروني و داوطلبانه بهترين
نوع انگيزش است.