تحقیق توانمندسازی کارکنان
تحقیق توانمندسازی کارکنان در حجم 16 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:
بیان موضوع :
توانمندسازي به عنوان يكي از ابزارهاي سودمند ارتقاء كيفي كاركنان و افزايش اثربخشي سازماني تلقي ميگردد. به منظور كسب موفقيت در محيط در حال تغيير كسب و كار امروزي، سازمانها به دانش، نظرات، انرژي و خلاقيت كليه كاركنان، اعم ازكاركنان خط مقدم تا مديران سطح بالا، نيازمندند. جهت تحقق اين امر، سازمانها از طريق توانمند سازي كاركنان مربوطه به منظور تشويق آنان به ابتكار عمل بدون اعمال فشار، ارج نهادن به منافع جمعي سازمان با كمترين نظارت و انجام وظيفه به عنوان مالكان سازمان، اقدام مينمايند. توانمندسازي مخصوصاً در محيطهاي كاري مجازي كه اعضاي سازمان از تعاملات چهره به چهره محروم ميباشند و مجبورند كه به طو ر مستقل عمل نمايند، بسيار مهم ميباشد.همچنين، توانمند سازي جهت حفظ اميد و وابستگي كاركنان باقيمانده در طي زمانهاي كوچكسازي سازمان حائز اهميت ميباشد. توانمندسازي، كاركنان را قادر ميسازد تا در مواجهه با مشكلات و تهديدها، از مقاومت و انعطافپذيري بيشتري برخوردار باشند. لذا ميتواند به عنوان منبعي كه از آسيب پذيري كاركنان جلوگيري نمايد و بذر اميد را در شرايط بحراني از جمله انهدام سرمايههاي مالي و از بين رفتن زندگي انساني، در دل آنان بكارد، مفيد واقع گردد.با توجه به دگرگوني هاي سريع و پرشتاب دانش و معلومات بشري، همه چيز به شدت در حال تغيير و تحول است. سازمانها به عنوان يك سيستم باز با محيط در تعامل ميباشند و براي تداوم حيات نيازمند پاسخگوئي به تغييرات محيطي هستند. از آنجا كه منابع انساني مهمترين عامل و محور سازمانها محسوب مي شوند، تجهيز و آماده سازي منابع مزبور براي مواجهه با تغييرات، از اهميت ويژه برخوردار است و كليه سازمانها با هر نوع مأموريتي بايد بيشترين سرمايه، وقت و برنامه را به پرورش انسانها در ابعاد مختلف اختصاص دهند.(بختیاری ، 90)
اهمیت و ضرورت :
تغييرات محيطي و افزايش رقابت جهاني، موضوع توانمندسازي كاركنان را در كانون توجه مديران قرار داده است. چرا كه سازمانها با داشتن كاركنان توانمند، متعهد، ماهر و با انگيزه، بهتر خواهند توانست خود را با تغييرات وفق داده و رقابت كنند. توانمندسازي، سالمترين روش سهيم نمودن ديگر كاركنان در قدرت است. با اين روش حس اعتماد، انرژي مضاعف، غرور، تعهد و خوداتكايي در افراد ايجاد ميشود و حس مشاركتجويي در امور سازماني افزايش يافته، در نهايت بهبود عملكرد را به دنبال خواهد داشت. (جهانگيري،1386)
پس از دهها سال تجربه، دنيا به اين نتيجه رسيد كه اگر سازماني بخواهد در اقتصاد و امور كاري خود پيشتاز باشد و در عرصه رقابت عقب نماند، بايد از نيروي انساني متخصص، خلاق و با انگيزه برخوردار باشد. منابع انساني، اساس ثروت واقعي يك سازمان را تشكيل ميدهند. بين سرمايه انساني و بهرهوري در سازمانها رابطهاي مستقيم وجود دارد. از دغدغههاي مهم بنگاههاي اقتصادي موفق جهان، گردآوري سرمايه انساني فرهيخته و خردورزي است كه قادر به ايجاد تحول در سازمانهاي مربوطه باشند.