مقدمه ای بر رشد اقتصادی

تحقیق مقدمه ای بر رشد اقتصادی در حجم 42 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:

بازارهاي مالي و رشد اقتصادي

پايداري و تداوم رشد اقتصادي وابسته به جذب آثار رشد در اقتصاد و انعطاف پذيري نظام اقتصادي نسبت به شوك‌هاي داخلي و خارجي است. ساختار بازارهاي چهارگانه اقتصاد (پول ، سرمايه، كار و كالا) در ارتقاي سطح بهره‌وري و شتاب رشيد اقتصادي، موضوعي مهم به شمار مي رود: به طوري كه، اختلال در هر كدام از بازارهاي فوق‌الذكر و عدم كاركرد صحيح آنها در حالت ساختار نامطلوب اين بازارها، تخصيص بهينه منابع و تصحيح قيمت‌هاي نسب عوامل توليد و ايجاد فضايي رقابتي را دچار مشكل مي‌نمايد. مجموعه عوامل فوق‌الذكر، فرآيند رشد و توسعه اقتصادي را به تأخير مي انداز. در بين بازارهاي مزبور، نقش بازارهاي مالي، - شالم : بازار پول و سرمايه- در هر دوي مدل هي رشد برون‌زا و درون‌زا مورد توجه قرار گرفته و به نقش و تأثير مثبت آنها در رشد اقتصادي تأكيد شده است. در مدل‌هاي سنتي با بنيادگرايي سرمايه اي، توسعه بازارهاي مالي با تسهيل و تسريع تجهيز پس‌اندازها، نقش قابل ملاحظه‌اي در انباشت سرمايه دارد. در الگوهاي جديد توسعه بازارهاي مالي، بر نرخ پيشرفت فني تأثير مي گذارد و از اين طريق با تعيين درون‌زاي آن، رشد را شتاب مي بخشد. مطالعات متعددي كه درباره رابطه بين رشد بازارهاي مالي و رشد اقتصادي انجام يافته است: وجود رابطه‌اي مثبت و معني‌دار بين شاخص هاي توسعه بازار مالي و رشد GDP واقعي را تأييد مي نمايد. [1]

شومپيتر توسعه ساختار بازار مالي را به عنوان جزء لاينفك شد اقتصادي مورد اشاره قرار مي‌دهد. جان هيكس توسعه بازار سرمايه را به عنوان علت اوليه انقلاب صنعتي در انگلستان مي داند. گلداسميت، مك كينون و شاو، كميت و كيفيت خدمات ارائه شده توسط نهادهاي مالي را در رشد و توسعه اقتصادي مورد توجه قرار مي‌دهد. پاتريك[2] رابطه علي بين توسعه مالي و رشد اقتصادي را بررسي نموده و نتيجه مي‌گيرد كه جهت عليت با توجه به مراحل و درجه توسعه يافتگي تغيير مي‌يابد. در مراحل و درجات اوليه رشد، توسعه بازار مالي، علت رشد اقتصادي بوده است؛ ليكن در مراحل بالاتر رشد اقتصادي، تأثير آن بر رشد كمرنگ تر مي‌شود. كينگ ولوين (1993) نيز معتقدند كه كشورهاي با سيستم مالي پيشرفته، از تشكيل و تخصيص كاراتر سرمايه و در نتيجه نرخ‌هاي رشد بالاتري برخوردار مي‌باشند. همچنين، بنا بر مطالعه اين دو سطح اولية توسعه مالي مي تواند به عنوان شاخص پيش‌بيني كنندة‌ نرخ‌هاي آتي رشد اقتصادي باشد. مطالعه كينگ بيان مي دارند كه خدمات مالي عرضه شده توسط بازارهاي مالي باعث گسترش فعاليت‌هاي نوآوري و بهبود كارآيي مي‌شود.

براي نيل به يك تصريح مناسب از اثر رشد بازار دارايي‌ها مالي بر رشد اقتصادي، ابتدا تصريح خاصي از تابع توليد ارائه خواهد شد. اين تابع شامل: نيروي كار، سرمايه فيزيكي و در نهايت يك جزء اضافي به عنوان متغيري است كه نشان دهنده وضعيت توسعه مالي مي باشد.

مدل هاي رشد درون زا بر عواملي تأكيد دارند كه براي مسير رشد بلندمدت اقتصاد تعيين كنده هستند؛ بنابراين، تكنيك‌هاي همپارچگي[3] كاملاً مفيد و قابل استفاده مي‌باشند.

تصريح و برآورد تابع بلند مدت توليد كل مي‌تواند تحت تأثير سه عامل قرار گيرد: رشد سرمايه، رشد نيروي كار و پيشرفت فني[4] (شامل افزايش كارآيي). در مدل‌هاي رشد نئوكلاسيك سعي بر آن بوده است تا رشد بلندمدت را به آثار متغيرهاي تعيين كننده برون زا نسبت دهنده، كه از آن جمله همين متغير پيشرفت فني مي باشد. در مقابل، تئوري‌هاي رشد درون‌زا، رشد بلند مدت اقتصاد را فراتر از تغييرات متغيرهاي برون‌زا، نظير پيشرفت فني مي دانند. تفاوت مهم اين دو نظريه آن است كه آيا بازدهي به مقياس در هر يك از توابع توليد، ثابت است يا فزآينده بنابراين، به طور ضمني اين نكته مطرح مي شود كه تغييرات فزآينده اين متغيرها منجر به بازدهي غيركاهنده در توابع توليد خواهند شد. بنابراين، مدل‌هاي رشد درون‌زا بخش‌هايي از اقتصاد را مشخص مي كنند كه سبب اثرگذاري بر مسير رشد بلند مدت اقتصاد مي شوند.

مطالعات انجم شده در اقتصادهاي تازه صنعتي شده،[5] نظير: مطالعه كيم و لاو[6]، نشان مي‌دهند كه يك از مهم‌ترين منابع رشد اقتصادي در كشورهاي تازه صنعتي شده، انباشت سرمايه است.[7] گفته مي شود كه در اين كشورها بيش از 80 درصد نرخ رشد تحت تأثير عامل سرمايه و انباشت آن در اقتصاد بوده است. اين نتيجه برخلاف يافته‌هايي است كه در پنج كشور صنعتي شده به دست آمده است؛ چرا كه در آنها مهم‌ترين عامل رشد، همان پيشرفت فني ارزيابي شده‌است. در يك مطالعه تطبيقي ميان سنگاپور و هنگ كنگ كه يانگ[8] انجام داده است، بار ديگر بر نقش انباشت سرمايه فيزيكي در اقتصاد سنگاپور و رشد آن تأكيد شده است.

در اينجا سوال اصلي كه بايد به آن پاسخ داده شود، آن است كه آيا رشد بازارهاي مالي و توسعه و گسترش آنها مي تواند به افزايش كارآيي سرمايه انباشت شده، بيانجامد و از سوي دير، سبب افزايش نرخ پس انداز و بنابراين، ازدياد نرخ سرمايه‌گذاري و در نهايت تراكم سرمايه گردد؟

توسعه مالي بايد از دو سو بر رسد اقتصادي اثر داشته باشد. از يك سو، سبب توسعه بازارهاي مالي داخلي مي شود كه مي‌تواند به افزايش كارآيي در سرمايه انباشته شده، منجر گردد و از سوي ديگر، سبب افزايش نرخ پس‌انداز و بنابراين، ازدياد نرخ سرمايه‌گذاري و در نهايت تراكم سرمايه مي شود. بديهي است كه اين امر ممكن است، هميشه رخ ندهد. براي مثل، اگر پس اندازه‌ها بتوانند جذب دارايي‌هاي خارجي و سرمايه‌‌گذاري‌هاي خارج از كشور شوند، اين حالت منتفي خواهد بود. در انگلستان، افزايش واسطه‌هاي مالي منجر به كاهش نرخ پس انداز داخلي در خلال دهه 1980 گرديد.

بنابراين مي‌توان گفت كه گسترش بازارهاي مالي مي‌تواند هم بر كارآيي سرمايه انباشت شده و هم بر حجم انباشت شدة آن مؤثر باشد. نكته بعدي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، بحث مجراي اثر گذاري است. اين مسئله‌اي است كه مك كينون و شاو[9] به  آن اشاره كرده‌اند در حالي كه اين نكته اولين بار توسط گلداسميت[10] بيان شده بود. گلداسميت ارتباط مثبت ميان توسعه بازار مالي و سطح توليد ناخالص ملي سرانه را روشن كرده است. پس از وي، اين نكته به شكل بسيار گسترده‌اي در سال 1991 توسط ربلو[11] بررسي گرديد. وي نوعي از تابع توليد را در نظر مي‌گيرد كه در آن براي سهولت محاسبات، توليد فقط تابعي از حجم سرمايه فرض مي شود:

(1)                                                                       

 و  به ترتيب: نشان دهنده توليد و حجم سرمايه فيزيكي در زمان t مي‌باشند و A  و نرخ پس انداز () با s و در نهايت، نشان د ادن توليد نهايي سرمايه فيزيكي با  خواهيم داشت:[12]

(2)                                                             

از معادلة (2) نرخ رشد محصول بر حسب نرخ پس‌انداز  و توليد نهايي سرمايه فيزيكي  قابل حصول است. در اين حال، مدل‌هاي مك كينون و شاو (1973) و كاپور[13] اثر توسعه بازارهاي مالي را بر افزايش رشد اقتصادي از طريق متغير پس انداز  نشان داده‌اند، اما گلدسميت (1969) اين اثر گذاري اثر رشد بازارهاي مالي بر رشد اقتصادي) را از طريق افزايش كارآيي سرمايه فيزيكي  توضيح داده است. مدل‌هاي جديد رشد دورن زا اثر گذاري توسعه بازارهاي مالي بر رشد اقتصادي را بيشتر از طريق افزايش در توليد نهايي سرمايه فيزيكي مطرح مي نمايند؛ تا از طريف متغير پس انداز.

تكنيك‌هاي همپارچگي به بحث درباره برآورد و تشخيص روابط بلندمدت ميان متغيرها و بنابراين، درصد مشاركت آنها در رشد بلندمدت مي پردازند. بكارگيري اين تكنيك‌ها رد مطالعاتي، نظير: بررسي و و مقدم[14] در تابع كاب داگلاس مشهند است. اين دو، علاوه بر  متغيرهاي متعارف كار و سرمايه، از يك متغير اضافي براي نشان د ادن وضع تجاري نيز استفاده كرده‌اند؛ و بر همين اساس، رشد توليد در طول دو دهه اخير را براي كشور فرانسه به دست آورده‌اند. در اينجا، مفاهيم مشابهي از كار اين دو به كمك گرفته شده و اثر توسعه بازار مالي بر مسير رشد بلندمدت در اقتصاد ايران بررسي مي گردد.

براي اين منظور، روابط همپارچگي بلندمدت ميان متغيرهاي لحاظ شده در تابع توليد و سهم هر يك از آنها در افزايش رشد اقتصادي، طي سال‌هاي مورد بررسي تحليل مي گردد.



ارسال نظر

  1. آواتار


    ارسال نظر
درباره نگین فایل
فروشگاه ساز فایل تمامی خدمات لازم برای راه اندازی و ساخت یک فروشگاه را در اختیار شما می گذارد. شما بدون نیاز به هاست ، دامنه ، هزینه های بالای برنامه نویسی و طراحی سایت می توانید فروشگاه خود را ایجاد نمایید .پشتیبانی واتساپ سایت:09054820692 .
آمار فروشگاه
  •   تعداد فروشگاه: 123
  •   تعداد محصول: 37,516
  •   بازدید امروز : 51,249
  •   بازدید هفته گذشته: 136,083
  •   بازدید ماه گذشته: 581,772