پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با خودباوری اجتماعی

پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سرسختی با خودباوری اجتماعی در حجم 29 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:

فرضیه های تحقیق

1- بین سرسختی و خودباوریاجتماعی دانشجویان رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد.

2- بین سبک دلبستگی ایمن و خودباوریاجتماعی دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد.

3- بین سبک دلبستگی اجتنابی و خودباوریاجتماعی دانشجویان رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.

4- بین سبک دلبستگی مضطرب / دوسوگرا و خودباوریاجتماعی دانشجویان رابطه معکوس و معناگرایی وجود دارد.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
 تعریف مفهومی سبک دلبستگی ایمن:

این سبک دلبستگی با مشخصه های ارتباطی مفرد مثل صمیمیت و خرسندی شناخت می شود. (فنی و نولر 1990، نقل از بشارت، گلی نژاد و احمدی 1382).

تعریف عملیاتی سبک دلبستگی ایمن:

در این پژوهش منظور از سبک دلبستگی ایمن، نمره ای است که فرد در پرسشنامه (AAQ) و پرسشنامه دلبستگی (RAAS) بدست می آورد.

تعریف مفهومی سرسختی:

سرسختی مجموعه ای متشکل از ویژگی شخصیتی است که درمواجه با حرارت فشارزای زندگی به عنوان منبعی از مقاومت به عنوان سپری محافظ عمل می کند. (کوباسا 1979، نقل ازحقیقی و همکاران 1380).
 تعریف عملیاتی سرسختی:

منظور از سرسختی،نمره ای است که فرد درپرسشنامه سرسختی اهواز بدست می آورد.
 تعریف مفهومی خودباوریاجتماعی:

خودباوریاجتماعی یعنی درجه ارزیابی مثبت – منفی یک فرد درباره عضویت خود در گروه های اجتماعی دارد که این ارزیابی مبتنی بر ارزشهای خود و درون دادهای خودش از دیگران و موقعیت های خاص است. (دانشگاه ایالت آریزونا، 2005).
تعریف علمیاتی خودباوریاجتماعی:

منظور از خودباوریاجتماعی نمره ای است که فرد در پرسشنامه خودباوریاجتماعی بدست
می آورد.

پیشینه تحقیق
 موضع گیریهای نظری در خصوص سبکهای دلبستگی

نظریه دلبستگی را بی شک بایستی از برجسته ترین دست آوردهای روان شناسی معاصر بحساب آورد. نظریه دلبستگی، ابتکار جان جالبی در دهه 1950 پس از گذشت سه دهه مرجع اصلی نظریه پردازی و آزمایشگری و روانشناسی تحولی محسوب میشود. (پارکز و استیو من هالیز 1986). بسیاری از پیشرفت های روان شناسی اجتماعی از این نظریه تأثیر پذیرفته است. مطالعه براوان (براوان و هریس 1978) و بید چل [1](1993) در زمینه واسطه های متعامل افسردگی و تحقیقت هندرس و همکاران (1981) در مورد شبکه های اجتماعی در نوروزها از این دسته اند. (نقل از هلمز[2] 1378). بالبی با استفاده از دستاوردهای کردارشناسی[3] نظریه های سیبرنتیک و اطلاعات روان تحلیل گری، روان شناسی تجربی، نظریه های یادگیری، روان پزشکی در رشته های مرتبط پایه های نظری و سرفصل های اصلی نظریه دلبستگی را در مجموعه سه جلدی معروف خود "دلبستگی و فقدان"[4] ارائه نمود.

مفهوم محوری و اصلی این نظریه به توضیح و شیوع این نکته می پردازد که چگونه نوزاد از نظر جسمانی نسبت به شخصی که وظیفه مراقبت و نگهداری او را برعهده دارد وابسته می شود و نیز چگونه هنگامی که این شخص جدا می شود دچار تنش و تنیدگی می گردد. (مظاهری 1377).
 تعریف دلبستگی:

اصطلاح سیستم دلبستگی به سیستمی تنظیم کننده اتلاف می شود که فرض می شود این سیستم در درون فرد وجود دارد. وهدف آن تنظیم رفتارهایی هست که موجب نزدیک شدن و برقراری تماس با فردی است که تکیه گاه[5] نامیده می شود. البته هدف این سیستم در فرد دلبسته از لحاظ روانی معطوف به ایجاد احساس امنیت است (برترتون دراسوفکی 1987، نقل از ماسن[6] و همکاران 1384).

برک[7] (2001)  دلبستگی را اینگونه تعریف می کند: دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیق که با افراد خاص در زندگی فرد برقرار می کند طوری که باعث می شود وقتی با آنها تعامل می کنیم احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را درکنار خود داریم احساس آرامش می کنیم.
سبکهای دلبستگی

یکی از متداولترین روشهای اندازه گیری دلبستگی توام با احساس ایمنی توسط مری انیزورث تدوین شد، که وضعیت ناآشنا[8] نامیده می شود. این روش شامل مجموعه ایی از هفت مرحله سه دقیقه ای است که در آن مراحل کودکان همراه با مادرشان یا یک غریبه یا مادر و یک غریبه و یا به تنها مشاهده می شوند. ما طبق این آزمایش سه الگوی عمده دلبستگی توصیف شده بطور کلی به کودکانی که پس از رفتن مادر کمی ناراحتی نشان می دهند و پس از بازگشت او به طرفش می روند و زود آرام می شوند می گویند کودکان دلبسته ایمن.

به کودکانی که از رفتن مادر شکایتی نمی کنند و به هنگام بازگشت با رضایت به بازی خود ادامه می دهند می گویند کودکان دلبسته غیر ایمنی که از مادر خود اجتناب   می کنند. و بالاخره به کودکانی که در غیاب مادرشان بشدت مضطرب می شوند و پس از بازگشت مادر به او می چسبند یا او را از خود می رانند می گویند کودکان وابسته غیر ایمن که در غیاب مادر بیتابی زیاد می کنند.
نظریه روان تحلیل گری:

روان تحلیل گران معتقدند که نخستین روابط کودک، پایه و اساس شخصیت او را تشکیل می دهد. روان تحلیل گران بر این عقیده اند که در حدود دوازده ماهگی تقریباً همه کودکان بسمت یک پیوند قوی با چهره مادر تحول می یابند، توافق دارند. آنها معتقدند در کودک یک آمادگی درونی برای ارتباط دادن خود با یک پستان انسانی، مکیدن و تصاحب آن وجود دارد. در این مرحله، کودک یاد می گیرد که به آن پستان دلبسته شود. درآنجا مادری وجود دارد و بنابراین به او نیز مرتبط و وابسته می شود. بنابراین بر طبق نظر فروید نیازی که کودک به ارضای دهانی از طریق مکیدن دارد، موجب می شود که او به پستان ارضا کننده مادر و در نهایت به خود مادر نیز دلبستگی پیدا کند (بالبی 1969) بطور خلاصه نظریه روان تحلیل گری، دلبستگی راه حل طبیعی مرحله دهانی تحول، می داند (فوگل 1997).




ارسال نظر

  1. آواتار


    ارسال نظر
درباره نگین فایل
فروشگاه ساز فایل تمامی خدمات لازم برای راه اندازی و ساخت یک فروشگاه را در اختیار شما می گذارد. شما بدون نیاز به هاست ، دامنه ، هزینه های بالای برنامه نویسی و طراحی سایت می توانید فروشگاه خود را ایجاد نمایید .پشتیبانی واتساپ سایت:09054820692 .
آمار فروشگاه
  •   تعداد فروشگاه: 123
  •   تعداد محصول: 37,516
  •   بازدید امروز : 9,377
  •   بازدید هفته گذشته: 103,942
  •   بازدید ماه گذشته: 397,761