بررسی اشتغال مادران بر خودباوری دختران

تحقیق بررسی اشتغال مادران بر خودباوری دختران در حجم 75 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:

چكيده تحقيق

          در اين پژوهش ، خودباوری 1 فرزندان ، مادران شاغل با خودباوریفرزندان مادران غيرشاغل بررسي شده است. بدين منظور 30 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمايي دخترانه فاطميه(س) نوبت صبح انتخاب شدند. آزمودنيها به آزمون كوپر اسميت پاسخ دادند. و همچنين پرسشنامه اي تهيه و در اختيار والدين آنها قرار گرفت تا نظرات خود را منعكس نمايند در ارتباط با فرزندان خود.

فرضياتي كه در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفته در ارتباط با خودباوریاجتماعي ، خانوادگي تحصيلي ، فرزندان داراي مادر شاغل در مقابل فرزندان داراي مادر غيرشاغل است كه نتايج نشان مي دهد خودباوریفرزندان مادران شاغل بيش از خودباوریفرزندان مادران غيرشاغل است البته در بعضي موارد مانند خودباوریتحصيلي و والدين و در بقيه فرضيه ها تفاوتي معنادار وجود ندارد و هر دو گروه يكسان هستند.

در اين پژوهش از روش علي مقايسه اي استفاده شده و شاگردان به طور تصادفي ساده انتخاب و اطلاعات از طريق نتايج آزمون كوپر اسميت جمع آوري شده است.

(پرسشنامه در قسمت ضمائم موجود مي باشد.)

   مقدمه

« شكست و ناتواني انسان فقط يك دليل دارد كه آن هم ايمان نداشتن به واقعيت خود است. »ويليام جيمز1  (شيهان ، گنجي ، 1378 ، 7)

مسئله تربيت ، مسئله اي است حياتي و هدف آن كمك به سازندگي انسانهاست تا بتوانند نيازها و مقاصد خويش و جامعه را برآورده نمايند. تربيت داراي جنبة زندگي و آفرينندگي است و انسان را از پايين ترين درجات براي رسيدن به بالاترين مقام انسانيت كمك و هدايت مي كند يكي از مهمترين راهنماي كمك به كودكان و نوجوانان حفظ و تقويت خودباوریاست و مقوله خود ارزشمندي از اساسي ترين عوامل در رشد مطلوب شخصيت كودكان و نوجوانان است . برخورداري از اراده و اعتماد به  قوي ، قدرت تصميم‌گيري و ابتكار ، خلاقيت و نوآوري ، سلامت فكر و بهداشت رواني ، رابطه مستقيمي با ميزان و چگونگي خودباوریو احساس خودارزشمندي فرد دارد. براي اينكه كودكان و نوجوانان بتوانند از حداكثر ظرفيت ذهني و توانمنديهاي بالقوه خود بهره مند شوند ، مي بايست از نگرش مثبت نسبت به خود و محيط اطراف و انگيزه هاي قوي براي تلاش برخوردار شوند. بدون ترديد نوجوانان و دانش آموزاني كه داراي احساس خودارزشمندي و خودباوریقابل توجهي هستند، نسبت به همسالان خود در شرايط مشابه ، كارآمدي ، پيشرفت تحصيلي و خلاقيت بيشتري از خود نشان مي دهند.‌(بيابانگرد ، 1372 ، 7) . خودباوریمهم ترين سرمايه نوجوان است. تحقيقات روشن ساخته است كه كودكان با خودباوریبالا به مراتب بهتر مي‌توانند ياد بگيرند و احتمال ابتلا به بيماريهاي رواني از جمله افسردگي را در آنها كاهش مي دهد.

ارتباط ميان مادر و فرزند نه تنها از زمان تولد بلكه حتي پيش از آن نيز اثر بسيار مهمي در رشد رواني كودك دارد. ارتباط معنوي كودك با مادري كه در بيرون از منزل كار مي كند و كودكي كه مادرش خانه دار است در دو قطب متفاوت قرار مي گيرد كه مدرسه نيز در اين مورد نمي تواند عواطف عقب مانده كودك محروم از عاطفه مادري را جبران كند. (بيابانگرد ، 1372 ، 66) . پژوهش حاضر در اين زمينه بر دو حوزه گسترده متمركز شده است :

1ـ اثرات عمومي داشتن مادر شاغل در مقايسه با مادر تمام وقت بر كودك.

2ـ اثر مراقبت فردي در مقايسه با مراقبت گروهي (ريچارد ، سن ؛ اتيكسون ، هيليگارد ، 1983) .

(ترجمه براهني ، شاملو ، گاهان ، كريمي ، هاشميان ، 1373 ، پ ، معتمد ، 2)

كار زن تنها از ديدگاه اقتصادي و با معيارهاي مادي قابل سنجش نيست و گاه چنان مهارت كيفي مي يابد كه سنجش آن در قالب كميات امكان ندارد ، به درستي هيچ چيز جنبه جانشيني روابط عاطفي مادر به فرزند نيست و بالطبع ايجاد اين رابطه را ارزشي است فراتر از محكهاي مادي (ساروخاني ، 1370 ، پ ، معتمد ، 1378 ، 2).

بيان مسئله

علل و عوامل متنوعي مي تواند در خودباوریفرزندان مؤثر باشد از قبيل عوامل موروثي ، عوامل اجتماعي ، ‌خانوادگي ، فرهنگي و اشتغال مادران كه هر يك به نوعي در موفقيت و كسب خودباوریبالا مؤثرند. (شرقي ، علي اكبر ، 1377 ، 5) .

در مقطع راهنمايي كه اوايل دوره نوجواني است نياز به اشتراك و جمع شدن با همسالان به اوج خود مي رسد. نوجوان تا اندازه اي نظر خود را در مورد خويشتن و نيز حس خودباوری نقس خود را بر اساس واكنشهاي همسالانش نسبت به خود ، شكل خواهد داد. اگر او دوستان زيادي داشته باشد و حس كند كه متعلق به گروههاي همسالانش است ، بيشتر احساس ارزشمند بودن مي كند. ولي اگر در اين دوره منزوي باشد و در روابطش عضوي غيرمؤثر به حساب آيد ، تمايل خواهد داشت كه خود را به گونه اي منفي ارزيابي كند. نوجوان نياز دارد كه در روابط خود مورد تأئيد و احترام قرار گيرد. او به همان ميزاني كه در خانواده و مدرسه مورد تأييد و احترام قرار گرفته است. مي تواند ديگران را تأييد كند و به آنها احترام بگذارد. (عليپور ، پروين ، 1375 ، 32) .

در طول صد سال گذشته بسياري از روانشناسان اين نظريه را پذيرفته اند كه انسان داراي نياز به خودباوریاست. (آدلر1 ، 1930 ؛ آلپورت2 ، 1937 ؛ راجرز3 ، 1959 ؛ ساليوان4 ، 1953 ؛ هورناي5 ، 1937 ؛ جيمز6 ، 1980 ؛ مازلو7 ، 1970 ؛ مورفي8 ، 1947 ؛ رنك9 ، 1959 ) . عقيده بر آن است كه خودباوری 10 در تشكيل طرحواره مربوط به خود11 و بر تصميم‌گيريهاي ما در بيشتر موقعيتهاي اجتماعي تأثير دارد (بارون وبرن12 ، 1997) . فرنچ13 (1968) و وارگو14 (1972) ، از خودباوریبه عنوان يك سير  فرهنگي در مقابل اضطراب نام مي‌برند. كوپراسميت[1] (1967). در تحقيق خود به اين نتيجه رسيد كه كودكان برخوردار از خودباوریبالا ، افرادي هستند كه با احساس اعتماد به 2 و بهره گيري از استعداد و خلاقيت خود به ابراز وجود مي‌پردازند و به راحتي تحت تأثير عوامل محيطي قرار نمي گيرد (بيابانگرد ، 1372 ، 12) . در تحقيق نشان داده شده كه بين فرزندان مادران شاغل و غيرشاغل از نظر سازگاري عملكرد تحصيلي و هوش تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين معلوم شد كه تفاوت بين سازگاري و عملكرد تحصيلي فرزندان مادران شاغل و غيرشاغل ناشي از تفاوتهاي هوشي آزمودنيهاست. (معتمد ، حميدرضا،1378،3).

اشتغال مادران در ابعاد مختلف فرهنگي ، روحي و رواني ، پيشرفت تحصيلي فرزندان تأثير دارد و طبيعي است كه شاغل بودن مادر در بيرون از منزل از فرصت اختصاص يافته به امور راهنمائي تحصيلي فرزندان مي كاهد كه بايد اين تقليل را جبران نمود و اگر مسئله خودباوریدر محيط خانه و مدرسه در جنبه مثبت افزايش يابد كمك زيادي به حل مشكلات پديد آمده دردانش آموزان مي نمايد و حال بايد ديد كه آيا بين اشتغال مادران و خودباوریفرزندان رابطه وجود دارد يا خير؟

اهميت و ضرورت تحقيق

« تعجب مي كنم از كسي كه در جستجوي گمشده اش برمي آيد و حال آنكه خود را گم كرده است و در جستجوي آن بر نمي آيد. (غرر و درر ، ج4 ، پ ، طالبي ، 1379 ، 6 ) .

 

با توجه به اينكه منشاء بسياري از بيماريهاي روحي و رواني افراد را در عدم شناخت صحيح خود مي توان جستجو كرد و با توجه به اينكه بالاترين معرفت ، خودشناسي است ، لذا اگر انسان عيوب خويش را بشناسد ، مسلماً در جهت رفع آن نيز اقدام خواهد كرد. يكي از راههاي شناخت افراد بررسي ميزان خودباوریآنها مي باسد خودباوریفرد نابهنجار مانند گنجي است كه در وسط آن ديناميت كار گذاشته‌اند (كارن هورناي1 ، پ ، طالبي ، 1379 ، 6).

از آنجايي كه هر دانش آموز درطول دوران تحصيل خود احتياج مستمر به پيگيري و رسيدگي و توجه والدين بويژه مادران در امور مختلف آموزش و پرورش خود دارد ، و در صورت اشتغال مادر فرزندان چگونه مسائل و مشكلات خود را در منزل حل نمايند مطالعات زيادي در زمينه خودباوریفرزندان صورت گرفته از جمله هاردلي2 (1967) با مطالعه روي كودكان و نوجوانان ثابت كرد كه كساني كه خودباوریعاليتري دارند تكليف خود را به طور مؤثرتري ياد مي گيرند. هر چند سن و هوش بهر آنها برابر با گروهي بود كه خودباوریپايين تري داشتند.

ونيك3 (1973) نيز با مطالعه كودكان و نوجوانان دريافت كه گروه داراي خودباوریعالي نحوه شروع و ادامه تكليف را بهتر ياد گرفتند خودباوریآموختني است و اين موضوع براي خود و براي كساني

كه مسئول پرورش او در دوران زندگي هستند حائز اهميت فراوان است و از آنجايي كه خودباورینوعي شناخت خويشتن است و براي بالابردن و بررسي ميزان خودباوریو اينكه تا چه حد اشتغال مادر (در مقابل ماندن در خانه) مي تواند موجبات موفقيت تحصيلي و اعتماد به  و خودباوریرا در فرزندان بوجود آورد به لزوم و ضرورت اين گونه پژوهشها پي مي بريم.

اهداف تحقيق

1ـ شناخت و مقايسه بين خودباوریفرزندان مادران شاغل و مادران غيرشاغل.

2ـ بررسي خودباوریدانش آموزان داراي مادر شاغل در برابر دانش آموزان داراي مادر غيرشاغل در دوره راهنمايي تحصيلي .

3ـ تعاريف مربوط به خودباوری، اشتغال ، خودباوریاجتماعي ، خانوادگي ، تحصيلي ، جسماني .

4ـ برنامه ريزي در جهت افزايش خودباوریفرزنداني كه خودباوریپائيني دارند.

 

1-