تحقیق آشنایی با ساختار مغز استخوان
تحقیق ساختار مغز استخوان در حجم 46 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:
تغيير در رنگپذيري گلبول قرمز
Normochromia
نورموكروم حالتي است كه گلبولهاي قرمز از لحاظ رنگپذيري طبيعي باشد و در واقع حالتي است كه در آن يك ناحيه كمرنگ مركزي (Centeral pallor) به قطر حدود قطر گلبول ديده ميشود.
2) Hypochromia
اگر ضخامت گلبول قرمز كاهش يابد يا غلظت هموگلوبين آن كم شود وسعت ناحيه كمرنگ مركزي RBC بزرگتر به نظر ميرسد و بيش از قطر گلبول را شامل ميشود. به اين حالت هيبوكروم اطلاق مي شود كه بهترين مثال آن آنمي فقر آهن است. در اين آنمي هم حجم سلول كاهش دارد، هم ضخامت آن كم شده و هم غلظت هموگلوبين سلول كاهش مييابد يعني MCH MCV و MCHC هر سه پايين ميباشند.
3) Anulocyte
انولوسيت نهايت هيپوكروميا ميباشد كه در آن هموگلوبين فقط در جدار RBC وحود دارد.
4) Hyperchromia
افزايش ضخامت RBC باعث خواهد شد كه در لام خون محيطي وسعت ناحيه كمرنگ مركزي RBC، كمتر شده و سلول را پررنگتر ببينيم كه به آن هيپركروميا ميگويند. با اينكه از نظر تئوريك ميتوان تصور كرد كه اگر غلظت هموگلوبين در RBC زياد شود ايجاد هيپركرومي خوآهند نمود، اما عملاً چنين حالتي وجود ندارد يا بسيار نادر است. مهمترين علت هيپركرومي كمبود Vit B12 يا اسيدفوليك است.
5) Anisochromia
آنيزوكروم به حالتي گفته ميشود كه در لام خون محيطي تعدادي از سلولها نورموكروم و تعدادي ديگر هيپوكروم باشند.
6) (Polychromatophilia) Polychromasia
پليكرومازي يا پليكروماتوفيلي به حالتي گفته ميشود كه در رنگآميزي معمولي (رومانوفسكي) بعضي از RBC ها كمي حالت بازوفيلي نشان بدهند يعني رنگهاي قليايي را بيشتر جذب كرده و رنگ آنها آبي شود. اين وضعيت معمولاً در اثر افزايش رتيكلوسيتها ديده ميشود. زيرا رتيكلوسيتها در سيتوپلاسمشان داراي اسيدهاي نوكلئيك هستند كه موجب جذب رنگهاي قليايي ميشوند.
تغير در شكل گلبولهاي قرمز
1) اسفقروسيت(Spherocyte)
Sphere به معني كره و Cyte به معني سلول است. بنابراين اسفقروسيت به معني سلول كروي ميباشد. در اين حالت گلبول قرمز كروي _ كوچك_ با قطر 4 و توپر ميباشد. در اسفقروسيت نسبت سطح به حجم در مقايسه با سلولهاي طبيعي كاهش مييابد، در نتيجه اسفقروسيتها به صورت سلولهاي كوچكتر و پررنگتر از حالت طبيعي ديده ميشوند كه بخش رنگپريده مركزي آنها يا از بين رفته، يا بسيار كوچك شده است. تفاوت گلبول ميكروسيت با اسفقروسيت آن است كه در ميكروسيت قطر كاهش يافته ولي ضخامت معمولاً تغيير نميكند در حالي كه در گلبول اسفقروسيت قطر كاهش يافته و ضخامت افزايش مييابد. مهمترين علل اسفقروسيتوز عبارتند از اسفقروسيتوز ارثي، ناسازگاري سيستم ABO بين مادر و جنين، انعقاد داخل عروقي منتشر (DIC)
2) اليپتوسيت (Eliptocyte) يا اوالوسيت (Ovalocyte)
در اين حالت RBC به جاي اينكه دايرهاي شكل باشد بيضي شكل ميشود. در افراد نرمال كمتر از 1%RBCها اليپوسيت هستند و بيشترين مقدار آن در اليپتوسيتوز ارثي مشاهده ميشود كه مقدار آنها 90-70% گلبولهاي قرمز ميباشد.
3) استوماسيت (Stomatocyte)
در اين حالت بخش كمرنگ مركزي RBC ها به جاي دايره به صورت شكاف مستطيلي شكلي شبيه شيار گندم و يا دهان ماهي درميآيد و نيمرخ اين سلولها، در حالتي كه سلولها هنوز فيكس نشده باشند تقريبا شكل كاسه يا فنجان است. يكي از مواردي كه در آن استوماتوسيتوز ديده ميشود Rh null ميباشد. Rh null حالتي است كه در آن گلبولهاي قرمز فاقد كليه آنتيژنهاي سيستم Rh ميباشند و از آنجايي كه اين آنتيژنها جزئي از ساختمان غشاء RBC هستند، فقدانشان موجب ايجاد استوماسيت ميگردد. اين نوع گلبول به علت مقاومت گلبولي بسيار پايين خود به خود ليز ميشوند.
4) گلبول قطره اشكي (Tear drop) يا داكروسيت (dacrocyte)
در اين حالت RBC ها شبيه به قطره اشك يا گلابيشكل ميباشند. اين سلولها معمولاً به علت تغيير شكل ساختماني كه در منافذ موجود در سينوزوئيدهاي مغز استخوان به وجود آمده، حين عبور و ورود به داخل خون محيطي دچار اين تغيير شكل ميشود. اين حالت در ميلوفيبروز به وجود ميآيد.
5) لپتوسيت(Leptocyte)
لپتوسيت گلبول قرمز با غشاء نازك ميباشد، كه حلقه تازكي از Hb در اطراف آن وجود دارد و قسمت مركزي آن بيرنگ است. در آن حالت برعكس اسفقروسيت، قطر افزايش و ضخامت سلول كاهش يافته است، در حالي كه در گلبول ماكروسيت قطر افزايش و ضخامت تغييري نميكند. در ليتوسيت نسبت سطح به حجم در مقايسه با سلولهاي طبيعي افزايش مييابد.
لپتوسيتها در تالاسمي، بيماريهاي كبدي و اختلالات متابوليسم ليپيدها ديده ميشوند.
6) تارگت سل(Torget cell)
تارگت سل يا سلول هدف كه به آن كلاه مكزيكي (Mexicant hat) و كودوسيت (codocyte) نيز ميگويند نوعي لپتوسيت است كه در آن گلبول قرمز با مركز و اطراف تيره و حلقه روشن بين مركز و اطراف مشاهده ميشود.
در تارگت سل هم ضخامت و هم حجم سلول كمتر از سلول معمولي بوده و در عوض سطح آن بيشتر است. از جمله بيماريهايي كه در آن اين سلول ديده ميشود عبارتند از: تالاسمي مينور، هموگلوبينوپاتيهاي SC,S,D,E,C و بعد از طحالبرداري.
هنگامي كه درغشاء RBC ميزان و نسبت چربيها به هم بخورد تارگت سل ديده ميشود. براي مثال در كمبود آنزيم LCAT (لستين كلسترول آسيل ترانسفقراز) تارگت سل در خون محيطي ديده ميشود. در اين حالت، لستين و كلسترول غيراستريفه افزايش و كلسترول استريفيه و ليزولستين كاهش دارند.
7) اكينوسيت (Echinocyte)
اكينوسيت نوعي گلبول قرمز كنگرهدار (Crenated cell) ميباشد يعني در اين حالت گلبولهاي قرمز به شكل گرد يا دراز و داراي حاشيه مضرس ميباشند به طوري كه 30-10 عدد خار درشت و كوتاه به اندازههاي مساوي و در فواصل منظم تمام سطح خارجي سلول را پوشانده است. لبه اين برجستگيها گرد بوده و به طور يكنواخت در سطح سلول پراكندهاند. مواردي كه در آن اكينوسيت ديده مي شود عبارتند از:
خون محيطي نوزادان طبيعي، نارسايي مزمن كليه يا اورمي، زخم معده، كم شدن ATP داخل RBC مثلاً به علت كمبود پيروات كيناز.
مشاهده اكينوسيت در لام خون محيطي رنگ شده فاقد ارزش است و بايد پيگيري شود به اين معني كه ابتدا خون تازه از مريض گرفته، با سرم فيزيولوژي رقيق كرده، با لام و لامل پلاستيكي پوشانده و مشاهده ميكينم (زيرا شيشه به دليل قليايي بودن اثر اكينوسايتوژنيك دارد) و اگر آكينوسيت مشاهده شد گزارش ميكنيم.
8) آكانتوسيت (Acanthocyte)
اكانتو به معني خار است و آكانتوسيت نيز نوعي گلبول قرمز كنگرهدار است كه در سطوح خود داراي برجستگيهاي خار مانند است. اين حالت غيرقابل برگشت بوده و نشانه خرابي كامل سلول است. فقرق آكانتوسيت با اكينوسيت آن است كه:
1) تعداد برجستگي هاي آكانتوسيت كمتر است ( 10-5 عدد).
2) خارهاي اكانتوسيت تيز، بلند، داراي انحناء، نامنظم و غير هم اندازه ميباشند.
مواردي كه در آن آكانتوسيت ديده ميشود عبارتند از: بيماري آبتاليپوروتئينمي، بيماري مزمن كبدي(الكليسم)، كمبود پيروات كيناز.
آبتاليپوپروتئينمي يك بيماري ارثي است كه در آن اختلال در جذب چربي و تنظيم چربيهاي خون وجود دارد. اين بيماري همراه با استئاثوره (اسهال چرب)، اختلالات شبكيه چشم و كاهش غلظت كلسترول خون ميباشد. علت تغيير شكل RBC در اين حالت به هم خوردن نسبت كلسترول غير استريفيه به فسفوليپيد در بعضي نقاط غشاء RBC ميباشد.
9) شيستوسيت (Schistocyte) يا شيروسيت (Schizocyte)
گاهي اوقات گلبول قرمز به دليل صدمات مكاينيكي كه به آن وارد ميآيد شكسته و قطعه قطعه ميباشد. اين قطعات نامنظم كه داراي هموگلوبين ميباشند شيستوسيت يا شيزوسيت يا پيكنوسيت (Pyknocyte) ناميده ميشوند. اين سلولهاي شكسته گاهي شبيه كلاهخود سربازان ميگردند كه به آن Helmet cell ميگويند و گاهي شبيه مثلث ميشوند كه به آن Triangle cell ميگويند و گاهي شبيه شاخ ميشوند كه به آن Keratocyte ميگويند.