چکیده
نظریه پردازان همگرایی بطـور عمـده بـر دو مطلـب تکیـه دارنـد. اول تأکیـد بـر داوطلبانـه بودن همگرایی ودوم عدم استفاده از زور در این فرایند. (هندیجانزاده، ۱۳۸۴، (۴۵ »منطقه ژئوپلیتیک بر پایه یک منطقه یا فضـای جغرافیـایی متجـانس از حیـث سـاختاری یـا کارکردی شکل میگیرد.
همگرایــی منطقــهای خلــیج فــارس بــا ژئوپلیتیــک منحصــر بفــرد ایــران و کشــورهای حاشــیه جنوبی خلیج فارس محقق میشود. چنانچه همگرایی منطقـهای در خلـیج فـارس، منطقـه را از گرایش به سمت و سوی بحران محافظت میکند جمهوری اسلامی ایران نیز با مـدنظر قــراردادن ایــن منطــق ژئــوپلیتیکی، کماکــان در تــلاش اســت منطقــه را درمســیر همگرایــی رهبری کند. طور کلی طرفداران همگرایی منطقهای براین باورند که منطقـه گرایـی میـان راهی است برای رسیدن به وحدت خارجی، آنـان اظهـار میدارنـد کـه تجانسـهای سیاسـی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی ودیگر عوامـل همگـرا کننـده ایـن امکـان را بـه وجود میآورد که دولتهای یک منطقه از منابع مادی و توانا ییهای اقتصـادی یکـدیگر بـا همکاری مشترک بهره گیری نمایند به این صورت که آنها میتوانند کمبودهای یکـدیگررا از جهات مختلف تأمین کرده و مکمل اقدامات سرمایه گذار و تولیدی یکدیگر باشند
واژگان کلیدی: همگرایی ، واگرایی، منطقه ژئوپلیتیک، خلیج فارس
کلیات جغرافیایی منطقهخلیج فارس
خلیج فارس شیار هلالی شکلی که بیش از یک چهارم ذخایر فسیلی جهان را در خوددارد و از طریق دریای عمان به اقیانوس هند و آبهای آزاد راه مییابد طولی نزدیک به۹۰۰کیلومتر و پهنایی نزدیک به ۲۴۰ کیلومتر دارد. خلیج فارس به عنوانشعبه ای بزرگ از اقیانوس هند است و مانند دالانی است که بین ۲۴ دقیقه ۳۰ درجه عرض شمالی و ۴۸ دقیقه ۵۰ درجه طولشرقی واقع شده، حدود آن از شمال و شمال خاوری، سواحل ایران، از خاور خلیج عمان ازجنوب و باختر شبه جزیره عربستان است. آبهای خلیج فارس کم عمق و زیر بستر آندارای منابع نفت و گاز (هیدروکربن) فراوان است. این عمق در دهانه خلیج ۷۰ تا ۹۰متر است و هر قدر به طرف بالای خلیج میرود کمتر میشود. عمق خلیج فارس در بیشتر موارد از ۵۰ متر تجاوز نمیکندو حداکثر عمق آن به حدود صد متر میرسد.
به علت ادامه طبقات نفتخیز زاگرس به سمت جنوب، در لایههای زیرین خلیج فارس منابع مهم نفت و گاز وجود دارد که بخش بزرگی از آن به بهرهبرداری رسیده است.
همگرایی و واگرایی
همگرایی و واگرایی دارای دو رفتار متضاد در روابط دولت ها و بازیگران سیاسی می باشد. شکلگیری و بقا و یا سقوط فرایند همگرایی و واگرایی تابعی از تلقی دولتها و بازیگران نسبت به منافع ملی و جمعی یا فردی است. همگرایی به لحاظ مفهومی عبارتست از تقریب و نزدیک شدن افراد به سمت نقطهای مشخص که معمولا به عنوان هدف مشترک آنان شناخته می شود و واگرایی عبارتست از تفکیک و جدایی از همدیگر و دور شدن آنها از هدف مشترک و حرکت به سمت هدفهای خاص است.
همگرایی و واگرایی منطقهای :
لازم است قبل ازپرداختن به مفهوم همگرایی منطقه ای،مفهوم منطقه روشن گردد.درموردمفهوم منطقه گفته میشودکه تحت تاثیروعملکردپدیدههای طبیعی به وجودمیآیدودارا ی وحدت طبیعی است.اماچنانچه این محدوده صرفابه لحاظ فعالیتهای اقتصادی ونوع تولیدمشخص شده باشدمنطقه اقتصادی ویااگرعامل فرهنگی نظیرزبان ولهجه،موقعیت ایدئولوژی ومذهب ملاک سنجش باشدمنطقه ی فرهنگی گویندبااین
توصیف منطقه دارای عوام لوحدت بخشی دردرون خودمیباشدکه ممکن است عوامل
طبیعی(نظیر اقلیم،پوشش گیاهی، )و یاعوامل انسانی(زبان،نژاد،ایدئولوژی،گذشته تاریخی مشترک و…)باشدکه نوعی همگرایی رادردرون خوددارد.
انسان همواره نیازمند به ارتباط و وابستگی میباشد، بدون برقراری پیوند و ارتباط متقابل انسانها نخواهد توانست نیازهای خود را برطرف سازند. ایجاد و برقراری رابطه، لازمه رفع احتیاج خواهند بود، در همگرایی و پیوستن به یکدیگر است که میتوان به سطح توسعه یافتگی و برطرف کردن نیازها و احتیاجات رسید. »همگرایی و واگرایی دو رفتار متضاد در روابط دولتها ویا بازیگران سیاسی می باشد. شکل گیری ، بقا و یا سقوط فرایند همگرایی و واگرایی تابعی از تلقی دولتها و بازیگران نسبت به منافع ملی و جمعی یا فردی خود است. به عبارتی بازیگری که تن به شرکت در فرایند همگرایی یا واگرایی با سایر بازیگران را می دهد به این می اندیشد که این عمل تا چه اندازه منافع او را تامین و تهدیدات را از او دور می سازد. بنابراین فلسفه این دو پدیده را درک وجود منفعت برای بازیگران در پرتو شکل گیری آنها تشکیل می دهد.
همگرایی به لحاظ مفهومی عبارت است از تقریب و نزدیک شدن افراد به سمت نقطه ای مشخص که معمولا به عنوانهدف مشترک آنان شناخته می شود، واگرایی در برار آن، عبارتست از تفکیک و جدایی از همدیگر ودور شدن آنها از هدف مشترک و حرکت به سمت هدف های خاص.)«حافظ نیا،(۳۷۳ : ۱۳۸۵
درنظام بین الملل وتعاملا ت میان دولت- ملت ها وسیستم های حاکم درنظام جهانی
ِ
روابطگوناگونی وجود دارد،یک » سیستم ممکن است پایدار باشد یا ناپایدار،همگرایاواگرا، ناقص یا کا مل،سازمان یافته یا مغشوش ،منظم یا نا منظم…هرسیستم دارای مرزهای معین است که آن را از محیط عملیا تیش تفکیک می کند. سیستم ها آنگاه که در جهت واگرایی عمل می کنند باعث ایجاد وحدت یا تفرقه در قالب یک سیستم کل درسطح منطقه ای ویا جهانی می گردند.برخی ویژگیهای سیستم های واگرا در صحنه روابط بین المللی عبارتند از:
الف- عموما سیستم های تکرو ، انقلابی ، دیکتاتوری را باید جزئ نظام های واگرا به حساب آورد؛