دانلود ادبیات نظری و پیشینه تحقیق تاریخچه و ابعاد سایستگی و شایستگی محوری (فصل دوم)در 39 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.مشخصات محصول:توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامهتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)کاربردهای مطلب:منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهیقسمتهایی از مبانی نظری:تاریخچه شایستگی کرستید (1998) معتقد است رویکرد شایستگی، رویکردی جدید در مدیریت منابع انسانی نیست و رومیهای قدیمی، در تلاش برای دستیابی به صفات جزئی و تفصیلی "سرباز خوب رومی" از آن استفاده میکردند. ادبیات رهبری، سرشار از پژوهشهایی است که تلاش میکردند تا ویژگیهای یک "رهبر خوب" را تعریف کنند. روانشناسان صاحبنظر در امور پرسنلی نیز در زمینه شناسایی روابط موجود میان خصیصههای افراد، رفتار و خروجیهای کار، مدتهای مدیدی است که به فعالیت و پژوهش پرداختهاند. در هر حال متدولوژی مبتنی بر شایستگی به شکل مدون و امروزی توسط شرکت هی– مکبر که موسس آن دیوید مککللند روانشناس برجسته دانشگاه هاروارد بود، در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 ارائه شد (مدیریت خدمات مدیران شرکت ایران خودرو، 1385). در واقع ﺩﻳﻮﻳﺪ ﻣﻚکللند ﻓﻜﺮ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻭ ﻣﻄﺮﺡ ﻛﺮﺩ. وی ﺩﺭ ﺗﺤﻘﻴﻘﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1973 انجام شد، نشان میداد که شایستگیهایی همچون حساسیت بینفردی، ملاحظات مثبت چندفرهنگی و مهارتهای مدیریتی در سطوح مختلف، تفاوتهایی را بین افراد به وجود میآورد (McClelland, 1973). وی همچنین به این نتیجه رسید که شایستگی، توانایی و دانش سنتی آکادمیک که شامل آزمونها و نیز مدارک و اعتبارنامه است، عملکرد شغلی یا موفقیت در زندگی را پیشگویی نمیکند و معتقد بود عملکرد شغلی را باید از طریق شایستگی پیشگویی کرد. پس از آن ادبیات مراکز ارزیابی و توسعه مطرح شد که به سنجش و پیشگویی شایستگی و عملکرد شغلی از طریق مشاهده موقعیتهای واقعی شغلی یا در مراکز سنجش و ارزیابی مطرح بود. پس از اینکه مککللند شایستگی را برای اولین بار مطرح کرد، در سال 1982 بویاتزیس این اصطلاح را رایج و مشهور ساخت و سپس وودروف در سال 1991 شایستگی را ترکیبی از انگیزه، ویژگی، مهارت، خودپنداری، نقش اجتماعی و دانش مطرح ساخت که این خود مجالی را برای بحث درباره شایستگیها به وجود آورد (بنیادی و همکاران، 1391).2.4.1. تفاوت competence و competency اغلب ادبیات درباره competence تعاریف متضادی ارائه میدهند و تلاش بیهوده بسیاری برای پیدا کردن تفاوت دقیق بین competence یا (competences) و competencies یا competencyوجود دارد (Haffmann, 1998; Weightman, 1994). competence در فرهنگ لغات لانگمن اینگونه تعریف شده است: "توانایی و مهارت برای انجام چیزی که نیاز است". Competency به عنوان یک دانش، مهارت، تجربه و نگرش ضروری برای انجام یک وظیفه به صورت کارا تعریف میشود، در حالیکه competence به معنی آن چیزهاییست که کل سازمان باید در آن خوب باشند تا با عملکرد عالی از رقبا پیش بیفتند (Mackay, 2003). در سطح فردی، competencies نشاندهندهی مهارتها، رفتارها و شخصیتهایی است که بین افراد تمایز ایجاد میکند، در حالیکه در سطح سازمانی competences آن فعالیتهایی است که سازمان میتواند از طریق مهارتها و دانش در آنها عملکرد کاراتر داشته باشد (Hafeez, 2005). بر اساس نظر آرمسترانگ (2000) در حالیکه competency یک مفهوم مرتبط با شخص است، competence یک تعریف است که اشاره به تواناییهای مبتنی بر وظایف و مهارتهای کاری دارد و competency اشاره به تواناییهای مبتنی بر رفتارهای کارمندی دارد. قسمتی از متن پیشینه پژوهش: * چیانگجو لیانگ و همکاران در سال 2013، در پژوهشی با عنوان "تأثیر شایستگیمحوری بر عملکرد سازمانی در یک مرکز خرید فرودگاه" به بررسی روابط بین شایستگیمحوری، سرمایه انسانی غیرقابل مشاهده و عملکرد سازمانی در یک مرکز خرید فرودگاه با استفاده از مصاحبههای شخصی و دادههای ثانویه میپردازد. یافتهها نشان میدهند که متغیرهای شایستگیمحوری با عملکرد سازمانی رابطه مثبت دارند. از دیدگاه موقعیت شغلی، شایستگیهای محوری مدیریت و غیرمدیریت کارکنان اثرات متفاوتی بر روی عملکرد سازمانی دارند و شایستگیهای محوری غیرمدیریت بزرگترین کمک را برای عملکرد مراکز خرید فراهم میآورد، در حالیکه شایستگیهای محوری مدیریت تاثیری بر عملکرد مراکز خرید ندارند. * خلید حافظ و همکاران پژوهشی را در سال 2007 با عنوان ارزیابی شایستگیهای محوری سازمانی و شایستگیهای شخصی مرتبط با استفاده از فرایند تجزیهوتحلیل AHP، انجام دادند. این مقاله یک چارچوب یکپارچه را به منظور تعیین رابطه بین شایستگیهای محوری سازمانی و شایستگیهای شخصی مرتبط بیان میدارد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که توجه به راهحلهای نوآورانه، شایستگیمحوری سازمانی، مشتریمداری و تیمگرایی مرتبطترین شایستگیهای شخصی میباشند.فهرست مطالب به شرح زیر میباشد:2.4. تاریخچه شایستگی 2.4.1. تفاوت competence و competency 2.4.2. مفهوم شایستگی 2.4.3. مدیریت منابع انسانی مبتنی بر قابلیتها 2.4.4. ابعاد شایستگی 2.4.5. الگوهای شایستگی 2.4.5.1. ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲهای ﺑﻮﻳﺎﺗﺰﻳﺲ 2.4.5.2. ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲهای ﺍﺳﭙﻨﺴﺮ ﻭ ﺍﺳﭙﻨﺴﺮ 2.4.5.3. ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲهای ﺷﺮﻭﺩﺭ 2.4.5.4. ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲهای ﺩﻭﻟﻮﻳﻜﺰ ﻭ ﻫﺮﺑﺮﺕ 2.4.5.5. ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲهای ﮔﻠﻤﻦ ﻭ ﺑﻮﻳﺎﺗﺰﻳﺲ 2.4.6. توسعه الگوهای شایستگی 2.4.7. سطوح شایستگی 2.4.8. مفهوم شایستگیمحوری 2.4.9. شناسایی شایستگیهای محوری 2.4.10. اهمیت شایستگیمحوری 2.4.11. شایستگیمحوری در نیروی انسانی 2.4.12. شایستگیمحوری و شایستگیهای شخصی 2.4.13. ایجاد ارتباط بین شایستگیهای کارکنان با شایستگیهای محوری پیشینه پژوهشمنابعنحوه دانلود : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود فایل خواهید بود و همچنین یک نسخه از “لینک دانلود” نیز برای شما ایمیل می شود.