پایان نامهای برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (MA)
رشتة روانشناسی بالینی
موضوع:
رابطه هوش هیجانی و اجتناب تجربی با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان
مقدمه
مصرف مواد[1] و پیامدهای ناخوشایند آن از مهمترین دغدغههای اجتماعی و یکی از ناگوارترین آسیبهای اجتماعی عصر حاضر است و مدتها است که نظر متخصصین بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. بهویژه آنکه در سالهای اخیر مصرف مواد دیگر نه فقط در بزرگسالان بلکه در نوجوانان و جوانان و حتی زنان هم مشاهده میشود. در[2]DSM -5 سوءمصرف مواد، الگوی مصرف غیر انطباقی مواد است که به مسائل مکرر و پیامدهای نامطلوب (مثلاً مصرف در موقعیتهای خطرناک و مسائل قانونی، اجتماعی و شغلی) منجر میگردد(1).
اعتیاد به مواد مخدر، نتیجه مصرف مکرر و مداوم ماده یا مواد تخدیر کننده یا روانگردان تا حد گرفتاری شدید به آن است و فرد معتاد احساس میکند که نمیتواند یا نمیخواهد استفاده از این مواد را ترک یا آن را کم کند و در صورت ترک آن معمولاً دچار مسمومیت میشود. در پزشکی بهجای اصطلاح اعتیاد، کلمه «وابستگی به مواد» به کار میرود و معتاد کسی است که ازنظر روانی و جسمانی به یک ماده مخدر وابستگی پیدا میکند(2).
در تبیین عوامل مؤثر بر اعتیاد، عدهای عوامل ژنتیکی و دیگر عوامل بیولوژیکی را در گرایش به مصرف مواد تعیینکننده میدانند و گروهی دیگر بر عوامل شخصیتی و برخی هم بر عوامل اجتماعی و محیطی تأکیددارند. بااینوجود مشخصشده است که هر یک از این عوامل سهمی در تبیین مصرف مداوم مواد داشته و هیچ یک بهتنهایی نمیتواند تمام جنبههای مختلف مصرف مواد را تبیین کند(3).
به عبارتی دیگر، اعتیاد[3]یک بیماری زیست شناختی، روانشناختی، اجتماعی و معنوی است و عوامل متعددی در اتیولوژی سوءمصرف و اعتیاد مؤثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد میشوند. براساس آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر، یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار ایرانی به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارند که از این تعداد حدوداً 45 درصد مصرفکنندگان، میانگین آغاز مصرفشان 21 سالگی (سن دانشجویی) بوده است(4). از آنجا که براساس آمارها سن مصرف مواد در کشور رو به کاهش است، توجه به عوامل فردی زمینه ساز اعتیاد در قشر دانشجو ضروری به نظر میرسد.