دانلود فایل پاورپوینت علل فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران بر اساس تحقیقات پیشین 33 اسلاید
اسلاید ۱ :
چکیده:
مطلب پیش رو مروری بر تحقیقات مرتبط با سرمایه اجتماعی در ایران است.در این پژوهش علل ،عوامل وزمینه های فرسایش سرمایه اجتماعی بر اساس تحقیقات پیشین بررسی و با استفاده از مفاهیم مدل سپهر علل و عوامل فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران تبیین می شود.
اسلاید ۲ :
متن گزارش:
مروری بر تحقیقات پیشین
ربانی خوراسگانی و ارشدی یکی از تغییرات مهم مؤثر بر تخریب سرمایه اجتماعی درایران بعداز جنگ را جریان تغییر ارزش ها اعلام کرده ا ند که دراین جریان ثروت اندوزی به یک ارزش تبدیل گردید. دراین مقاله با ارزش شدن ثروت، حاصل وجود نابرابری های اجتماعی و فرایند نیازآفرینی قلمداد گردیده است، و برخی از عوامل فرهنگی مانند نیاز به احترام و احساس فقر و بی عدالتی، تغییر ارزش ها را تشدید کرده است.
اسلاید ۳ :
برخی تحقیقات (قاسمی:۱۳۸۷) ،توسعه نامتوازن وتک بعدی، با تأکید بر بخش سخت افزاری،را عامل فرسایش سرمایه اجتماعی دانسته اندوآسیب توسعه راناشی از بی توجهی برنامه ریزان به بعد نرم افزاری وانسانی آن دانسته اند.
اسلاید ۴ :
مهدوی و برخورداری(۱۳۸۵) رویدادهای مانند انقلاب وجنگ را در افزایش یا کاهش سرمایه اجتماعی موثر دانسته اند.
بدین ترتیب با پیروزی انقلاب اسلامی وآغاز تغییر وتحولات گسترده در ساختارهای سیاسی و اقتصادی، میزان مشارکت مردم و اعتماد متقابل دولت و مردم به شدت افزایش یافت به عبارت دیگرمی توان یکی از نتایج بزرگ پیروزی انقلاب را تقویت سرمایه اجتماعی در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور دانست.اما برخی سیاست ها و برنامه های دولت ها، بعد از انقلاب آثار منفی بر سرمایه اجتماعی گذاشته اند.(برخورداری ومهدوی:۱۳۸۵)
اسلاید ۵ :
سعادت(۱۳۸۷) نیز در تبیین علل فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران عوامل مذکور را محوری قلمداد می داند، بر این اساس :
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همدلی، همکاری و روحیه ایثار در بین مردم بیش تر شد و این امر سرمایه اجتماعی را بین مردم افزایش می داد و مظاهر سرمایه اجتماعی در طول جنگ به کرات دیده شد .
پس از جنگ و با ایجاد شکاف نسبی طبقاتی، روحیه منافع جمعی جای خود را به روحیه منافع شخصی داده و رفته رفته افراد جامعه دید منفعت طلبی شخصی را در پیش گرفتند .
دردوم خرداد نیز سرمایه اجتماعی در شکل جدیدمشارکتدرانتخاباتخودرانشانداد.
اسلاید ۶ :
از نظر محقق در برخی از شرایط خاص سیاسی و تاریخی، همدلی و سرمایه اجتماعی نشانه های مثبتی از خود نشان می دهد، اما با توجه به این که به درستی مدیریت نمی شود، روند نزولی به خود می گیرد . به دلیل عدم وجود مدیریت صحیح و هدایت کننده سرمایه اجتماعی در قرن گذشته، استفاده مناسبی از قابلیت ها و ظرفیت های سرمایه اجتماعی در ایران نشده است.
اسلاید ۷ :
مسئله ای که در این مورد وجود داردداین است :
که آیا بسیج توده ای در انقلاب ۱۳۵۷ با گردهم آوردن غریبه ها بر مبنای شهروندی مشترک،هویت شرکت کنندگان را درانقلاب گسترش داد
یا اینکه مشارکت تنها برمبنای وفاداری های سنتی استوار بود و از رهبری کاریزماتیک الهام گرفت یا دست کم افراد رامجبور نکرد خود را شهروند بدانند؟
- اگر پاسخ دوم درست باشد بناچار به این نتیجه خواهیم رسید که انقلاب به ایجاد سرمایه اجتماعی نیانجامید(تاج بخش ،کوهستانی نژاد،۱۳۸۲)
اسلاید ۸ :
دلایل فرسایش سرمایه اجتماعی(صیدایی و دیگران:۱۳۸۸)
بی سامانی درعرصه مدیریت، تعدد و تکثر الگوهای ساماندهی فرهنگی و اجتماعی و عدم انطباق سازمان مدیریتی کشور با تحولات اجتماعی و فرهنگی
ساختارهای اجتماعی که شدیداً سلسله مراتبی یا نابرابر هستند، زمینه نامناسبی برای رشد سرمایه اجتماعی پدید می آورند. وجود نابرابری، فاصله اجتماعی بین افراد یک جامعه را افزایش داده و احتمال پیوندهای اجتماعی یا تحقق هنجارهای مشترک را کاهش می دهد.
اسلاید ۹ :
دینی ترکمانی(۱۳۸۵) در تحلیل افول سرمایه اجتماعی در ایران سه فرضیه را مطرح کرده است:
اول،نامناسب بودن ساخت فرهنگی جامعه که اجازه همیاری و همکاری گروهی ،اعتماد به یکدیگر و برخورد عقلانی با مسایل را نمی دهد
دوم،نامناسب بودن ساخت اقتصادی اجازه شکل گیری جامعه مدنی متکی بر گروه ها و طبقات اجتماعی مستقل از دولت را نمی دهد.بنابراین،در این چارچوب دولت به صورت یک نهاد فراقانونی تجلی پیدا می کندوحقوق مالکیت به عنوان یکی از ارکان اصلی شکل گیری جامعه مدنی و روابط ومناسبات اجتماعی مبتنی بر اعتماد شکل نمی گیرد
اسلاید ۱۰ :
سوم،نامناسب بودن ساخت قدرت، این مسئله بیشتر تحت تاثیر ماهیت درونی دولت و رابطه اجتماعی دولت با نیروهای اجتماعی است،هم مانع از شکل گیری نهادهای مدنی ناظر بر عملکرد دولت می شود و هم از طریق سازماندهی ضعیف فعالیت های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی برنظام انگیزیشی جامعه تاثیر منفی می گذارد.