دانلود ادبیات نظری و سوابق تحقیق تعاریف ونظریه های بهزیستی روانشناختی (فصل دوم) در 25 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری:
بهزیستی روانشناختی
ریشة لغوی واژه بهزیستی از کلمة مقدس گرفتهشده است. بنابراین شامل ویژگیهای معنوی و فیزیکی است (آرچ و کراسک ، 2006). که هدف آن ایجاد بهزیستی روانشناختی بهوسیله پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانشناختی، کنترل عوامل مؤثر در بروز بیماریهای روانشناختی، تشخیص زودرس بیماریهای روانشناختی، پیشگیری از عوارض ناشی از برگشت بیماریهای روانشناختی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی است. پس بهزیستی روانشناختی علمی برای بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیش آمدهای زندگی است(کارمودی و بییر ،2007).
به عبارت دیگر بهزیستی روانشناختی عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بهطور منطقی، عادلانه و مناسب(چلان، زیبرکی و ووگل ،2010).
ریف (1989)، معتقد است که برخی از جنبههای منشوری بهینه، مانند تحقق هدفهای فرد، متضمن قانونمندی و تلاش بسیار است و این امر حتی ممکن است در تعارض کامل با شادکامی کوتاه مدت باشد. او معتقد است که بهزیستی را نباید ساده انگارانه، معادل با تجربه بیشتر لذت در مقابل درد دانست، در عوض، بهزیستی روانشناختی دربرگیرنده تلاش برای کمال وتحقق نیروهای بالقوه فرد است. بهزیستی روانشناختی شامل احساس مثبت و احساس رضایتمندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزههای مختلف خانواده، شغل و نظیر این موارد است؛ بنابراین افراد با احساس بهزیستی بالا بهطور عمده هیجانات مثبت بیشتری را تجربه و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند. از سویی، افراد با بهزیستی پایین حوادث و موقعیتهای زندگیشان را نامطلوب ارزیابی و بیشترهیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه میکنند (هاشمی نصرت آبادی و همکاران، 1391).
بهزیستی روانشناختی را میتوان براساس تعریف کلی و وسیعتر تندرستی تعریف کرد. طی قرن گذشته ادراک ما از تندرستی بهطور گستردهای تغییر یافته است. عمر طولانیتر از متوسط، نجات زندگی انسان از ابتلاء به بیماریهای مهلک با کشف آنتی بیوتیکها و پیشرفتهای علمی و تکنیکی در تشخیص و درمان، مفهوم کنونی تندرستی را به دست داده که نهتنها بیانگر نبود بیماری است. بلکه توان دستیابی به سطح بالای تندرستی را نیز معنی میدهد. چنین مفهومی نیازمند تعادل در تمام ابعاد زندگی فرد ازنظر جسمانی، عقلانی، اجتماعی، شغلی و معنوی است. این ابعاد در رابطه متقابل با یکدیگرند، بهطوری که هر فرد از دیگران و از محیط تأثیر میگیرد و بر آنها تأثیر میگذارد؛ بنابراین بهزیستی روانشناختی نهتنها نبود بیماری روانشناختی است، بلکه به سطحی از عملکرد اشاره میکند که فرد با خود وسبک زندگیاش آسوده و بدون مشکل باشد. در واقع، تصور براین است که فرد باید بر زندگیاش کنترل داشته باشد و فقط در چنین حالتی است که میتوان آن قسمتهایی را که دربارة خود یا زندگیاش مسالهساز است تغییر دهد (داینر، سوف لوکاس و اسمیت ، 2010).
بنابراین عواملی مانند معنویت ، رضایت از زندگی، شادی، خوشبینی ، معناداری ، روابط مثبت با دیگران، احساس انسجام یا بههمپیوستگی ، در این تعریف جای دارند(چلان، زیبرکی و ووگل،2010). از این رو یهودا (1959، نقل از چلان، زیبرکی و ووگل،2010) مواردی را برای تعریف بهزیستی روانشناختی ارائه کرد:
الف) نگرش مثبت به خود
ب) میزان رشد، تحول و خودشکوفایی
ج) عملکرد روانشناختی یکپارچه
د) خود مختاری یا استقلال شخصی
ه) درک صحیح از واقعیت
و) تسلط بر محیط
دیگران نیز موارد دیگری را ارائه دادند ولی ازنظر اسمیت (1961، نقل از چلان، زیبرکی و ووگل،2010) همة این موارد، مفاهیم اصلی یکسان را برداشتند؛ بنابراین وی پیشنهاد کرد به جای شمردن اینگونه موارد بهتر است ابعاد بهزیستی روانشناختی بر اساس اصول زیر انتخاب شود:
الف) نشان دادن ارزشهای مثبت بشری
ب) داشتن قابلیت اندازهگیری و تشخیص
ج) داشتن ارتباط با نظریةهای شخصیت
د) مرتبط بودن با بافتهای اجتماعی که برای آن تعریف و مشخص شدهاند.
به این ترتیب، متخصصان بعدی کارشان را روی مفاهیمی کلی از قبیل بهنجار بودن یا بهزیستی متمرکز کردند. امروزه مفهوم مقابله به منزله ملاک بهزیستی روانشناختی به نوشتههای رشتههای تخصصی گوناگون بهزیستی روانشناختی راه یافته است.
بعضی از محققان معتقدند بهزیستی روانشناختی حالتی از بهزیستی و وجود این احساس در فرد است که میتواند با جامعه کنار بیاید. بهزیستی روانشناختی به معنای احساس رضایت، روانشناختی سالمتر و تطابق اجتماعی با موازین مورد قبول هر جامعه است (کاپلان و سادوک، 1999).
بهطور کلی شخص دارای بهزیستی روانشناختی میتواند با مشکلات دوران رشد روبرو شود و قادر است در عین کسب فردیت با محیط نیز انطباق یابد. به نظر میرسد تعریف رضایت بخش از بهزیستی روانشناختی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت و سازگاری موفقیتآمیز و رفتار شایسته مطلوب است؛ بنابراین هرگونه ملاکی که به عنوان اساس سلامتی در نظر گرفته میشود باید شامل رفتار بیرونی و احساسات درونی باشد (کارمودی و بییر،2007).
فهرست مطالب مبانی نظری ::
مقدمه
تعریف بهزیستی روانشناختی در فرهنگهای مختلف
اصول بهزیستی روانشناختی
خصوصیات افراد دارای بهزیستی روانشناختی
نظریات مرتبط با بهزیستی روانشناختی
نظریة فروید
نظریة آدلر
نظریة سالیوان
نظریة راجرز
نظریة الیس
نظریة فرانکل
نظریة الگوی ویسینگ و وان دان
نظریه ریف
نظریة گلاسر
فهرست منابع
پرسشنامه استاندارد بهزیستی روانشناختی ریف (1988) 28 سوالی
پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف (فرم کوتاه) 18 سوالی