دانلود ترجمه مقاله شناخت، جسمیت بخشیدن و شیوه فراموشی پیامدهای اخلاقی مدیریت منابع انسانی
ترجمه در قالب فایل Word و قابل ویرایش میباشد
سال انتشار:2012
تعداد صفحه ترجمه:16
تعداد صفحه فایل انگلیسی:12
موضوع انگلیسی :Recognition, Reification, and Practices of Forgetting:
Ethical Implications of Human Resource Management
موضوع فارسی:دانلود ترجمه مقاله شناخت، جسمیت بخشیدن و شیوه فراموشی پیامدهای اخلاقی مدیریت منابع انسانی
چکیده انگلیسی:Abstract This article examines the ethical framing of
employment in contemporary human resource management
(HRM). Using Axel Honneth’s theory of recognition and
classical critical notions of reification, I contrast recognition
and reifying stances on labor. The recognition
approach embeds work in its emotive and social particularity,
positively affirming the basic dignity of social
actors. Reifying views, by contrast, exhibit a forgetfulness
of recognition, removing action from its existential and
social moorings, and imagining workers as bundles of
discrete resources or capacities. After discussing why
reification is a problem, I stress that recognition and reification
embody different ethical standpoints with regards to
organizational practices. Thus, I argue paradoxically that
many current HRM best practices can be maintained while
cultivating an attitude of recognition. If reification is a type
of forgetting, cultivating a recognition attitude involves
processes of ‘‘remembering’’ to foster work relations that
reinforce employee dignity
چکیده فارسی:چکیده: پژوهش حاضر چارچوب اخلاقی جهت استخدام در مدیریت منابع انسانی معاصر را مورد آزمون قرار میدهد. با بهرهگیری از تئوری شناخت (به رسمیت شناختن) Axel Honneth’s و مفاهیم کلاسیک و بحرانی جسمیت بخشیدن، محقق حالات شناخت و جسمیت بخشیدن را با هم مقایسه نموده است. روش شناخت بر پایه ویژگیها و حالات اجتماعی و احساسی بنا نهاده شده است و تاکید مثبتی بر کرامت اخلاقی و پایهای فعالان اجتماعی دارد. در مقابل دیدگاه جسمیت بخشیدن تمایل به فراموشی چیزهای شناخته شده، حذف فعالیتها از پایه و اساس آن و مد نظر قرار دادن کارگران به عنوان مجموعهای از منابع یا ظرفیتهای گسسته و مجزا از هم میباشد (نوعی آسیب شناسی اجتماعی است که در آن ما اصل همدلی در روابط خود را فراموش مینماییم و تمرکز بر استفاده ابزاری از سایرین داریم). پس از بحث در این خصوص که چرا جسمیت بخشیدن به یک مسأله در سازمان تبدیل شده است، بر این نکته که با توجه به مباحث سازمانی شناخت و جسمیت بخشیدن، تجسمها و دیدگاههای اخلاقی متفاوتی میباشد تاکید گردیده است. پس از ان در این خصوص بحث شده است که بسیاری از فعالیتهای جاری مدیریت منابع انسانی در حالیکه یک نگرش شناختی را ترویج میدهد میتواند پابرجا باشد. اگر جسمیت بخشیدن را نوعی فراموشی به حساب آوریم، در این صورت ترویج نگرش شناخت در برگیرنده فرآیندهای به خاطر آوردن کارهای مرتبط با تقویت شأن و منزلت کارکنان میباشد.