پایان نامه حاضر با عنوان بررسی نقش واسطهای باورهای شناخت شناسی بین الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش پیشرفت از سری پایان نامه های رشته روانشناسی تربیتی
میباشد. این تحقیق با گرایش روانشناسی عمومی در 123 صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.
====================================================
تمامی
فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده
کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با
ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
====================================================
قسمتهایی کوتاه از متن:
چکیده
شناخت شناسی حوزه ای از فلسفه است که به بررسی ماهیت دانش پرداخته و چگونگی قضاوت و ارزیابی یافته های علمی را مورد مطالعه قرار می دهد. در پژوهش حاضر نقش واسطه ای باورهای شناخت شناسی بر الگوهای ارتباطی و انگیزش پیشرفت مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از پرسشنامه 63 گویه ای شومر برای باورهای شناخت شناسی، (1990)، پرسشنامه مک للند (1973) برای انگیزش پیشرفت و پرسشنامه فیتزپاتریک و ریچی (1997) برای الگوهای ارتباطی خانواده استفاده گردید. آزمودنیهای این پژوهش شامل 400 دانشجوی رشته علوم انسانی و فنی مهندسی دانشگاه شیراز بودند که به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب گردیدند. نتایج بدست آمده بر اساس روش آماری بارون و کنی (1986) حاکی از آن بود که الگوی گفت وشنود تأثیر معناداری بر باورهای شناخت شناسی دانشجویان داشت و نیز الگوی گفت وشنود پیش بینی کننده مثبت و معناداری برای انگیزش پیشرفت بود. در نتیجه نقش واسطه ای باورهای شناخت شناسی در رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش پیشرفت از طریق الگوی گفت وشنود مورد تأیید قرار گرفت.
مقدمه
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای باورهای شناخت شناسی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش پیشرفت می باشد. بر این اساس در این فصل ابتدا به معرفی باورهای شناختی پرداخته می شود و سپس به یکی از پیشایندهای اجتماعی آن یعنی الگوهای ارتباطی خانواده و پسایند آن که انگیزش پیشرفت است اشاره می گردد.
شناخت شناسی حوزه ای از فلسفه است که به بررسی ماهیت دانش پرداخته و چگونگی قضاوت و ارزیابی یافته های علمی را مورد مطالعه قرار می دهد. امروزه روانشناسان به این حوزه علاقه مند شده اند و به بررسی باورهای شناخت شناسی افراد (عقاید آنان در مورد دانش و دانستن) می پردازند و سعی می کنند به سؤالاتی از این قبیل که باورهای افراد در مورد ماهیت دانش و دانسته هایشان چیست؟ این باورها تحت تأثیر چه عواملی قرار می گیرند و به چه میزان بر فرآیندهای شناختی و انگیزشی از جمله اهداف پیشرفت تأثیر می گذارند؟ پاسخ دهند.
پیاژه (به نقل از هوفر و پینتریچ ، 1997) از واژه شناخت شناسی ژنتیک برای توصیف نظریه ی رشد هوشی خود استفاده کرد که خود نقطه ی شروعی برای پیوند فلسفه و روانشناسی بود. این مسئله گام مهمی در رشد روانشناسی شناختی در دوران غلبه ی رفتارگرایی، که دانستن را از یادگیری جدا می کردند، به شمار می آمد (کولبرگ ، به نقل از هوفروپینتریچ، 1997).
در این مسیر، کوششهای پری (به نقل از هوفر و پیتریچ، 1997) جهت فهم نحوه ی تفسیر یادگیرندگان از تجارب آموزشی خود، منجر به پیدایش اولین نظریه های شناخت-شناسی در حوزه ی روانشناسی شد. پری در جریان کار خود به بررسی ماهیت دانش و ماهیت دانستن پرداخت. در مورد ماهیت دانش او قطعیت دانش را مطرح کرد و برای آن طیفی مابین مطلق گرایی تا نسبی گرایی وابسته به بافت در نظر گرفت.
در مورد ماهیت دانستن هم به بیان منبع دانش پرداخت و آن را به منابع قدرت بیرونی و درونی (خود فرد) تقسیم کرد. در واقع قصد او از این تقسیم بندیها این بود که ببیند دانشجویان چگونه تجارب آموزشی خود را تفسیر می کنند، آیا دیدی صحیح و غلط (ثنوی گرایی) به مطالب علمی دارند یا بنا به شرایط صحت دانش موجود را مورد بررسی قرار می دهند.
همچنین منبع دانشی (بیرونی/ درونی) که دانشجویان برای خود در نظر می گیرند، مشخص کننده ی نظر آنان در مورد یکسان بودن دانستن و یادگیری است. هنگامی که دانشجویان معتقد به قدرت بیرونی هستند، فرایند یادگیری را جدا از دانستن می دانند، اما هنگامی که منبع دانش را درون خود می پندارند، در واقع دانستن و یادگیری را یکی در نظر می گیرند.
از جمله نظریات دیگری که در زمینه ی شناخت شناسی موجود است، نظریه باکسترماگلدا (1987) می باشد. او قطعیت دانش، منبع دانش و قضاوت در مورد دانستن را مورد مطالعه قرار داد. ماگلدا همانند پری در مورد قطعیت دانش طیفی مابین مطلق بودن و وابسته به بافت بودن را در نظر گرفت. در مورد منبع دانش هم تکیه به منبع قدرت را در مقابل تکیه به خود قرار داد. ماگلدا یک مورد جدید را نیز در حیطه ماهیت دانستن به نام قضاوت در مورد دانستن، در نظر گرفت. در این مورد قضاوت بر اساس تسلط و مهارت یابی در برابر قضاوت برپایه شرایط محیطی قرار می گرفت.
بعد از باکسترماگلدا (1987)، کینگ و کیچنر (1994)، به بحث در مورد ماهیت دانش و دانستن پرداختند. آنان در حوزه ی ماهیت دانش به قطعیت و سادگی دانش اشاره کردند. قطعیت در یک طیف مابین قطعی و صحیح/ غلط بودن دانش تا غیرقطعی و وابسته به بافت بودن، جای می گیرد. در حوزه ی سادگی هم به ساده بودن در برابر پیچیده بودن دانش اشاره می شود. در مورد ماهیت دانستن، کینگ و کیچنر به منبع دانش و قضاوت در مورد دانستن توجه دارند. منبع دانش بین دوحد یعنی تکیه به منبع قدرت علمی از یک سو و تکیه به خود به عنوان معنادهنده از سوی دیگر قرار می گیرد. در مورد قضاوت در مورد دانستن نیز در یک طرف طیف افرادی قرار دارند که معتقدند نباید دانش را مورد قضاوت قرار داد و در طرف دیگر افراد بر این باورند که دانش ساخته می شود و قضاوتها بسیار با ارزشند.
شومر (1990، 1992، 1998) از نظریه پردازانی است که به بررسی رابطه باورهای معرفت-شناختی و عملکرد تحصیلی علاقمند بود و این موضوع او را بر آن داشت تا مدلی تدوین نماید که در مقایسه با مدل های قبلی، متکی بر داده های کمی بوده و منبعث از رویکرد کمّی در پژوهش هایی از این گونه باشد.
مطالعات شومر روی مدل پری (1970، 1981) و تحقیقات ریان (b، a1984) بر مکانیسمهای فرا درک مطلب ، او را به این نتیجه رساند که باورهای معرفت شناختی اساساً سازه ای تک بعدی که در مرحله ای معین و تثبیت شده، تحول می یابد، نیست. او نظامی از باورها را پیشنهاد نمود که متشکل از ابعادی کم وبیش مستقل عبارت از ساختار، قطعیت، مرجعیت، کنترل و سرعت اکتساب دانش است.
به نقل از سیف منشأ مفهومی ابعاد فوق ، برخاسته از اندیشه های پری (1970، 1981) است و قسمتی نیز به مطالعات دووک و لجت (1988) در خصوص باورهای افراد درباره ماهیت هوش و مطالعات شونفلد (1983 ، 1988 ، 1992) روی باورهای رایج فراگیران در مورد ریاضی، مربوط می گردد. او بر اساس مطالعات پری (1970 ، 1981) و با بکارگیری «سیاهه ارزشهای تربیتی» او و نیز ابزارهایی که شونفلد (1983، 1992) به منظور سنجش باورهای دانش آموزان در خصوص ریاضی تهیه نموده بود، همچنین با الهام از رویکرد اجتماعی- شناختی دووک و لجت (1988) در خصوص انگیزش و شخصیت، ابزاری را تهیه نمود که متشکل از 63 گویه متمرکز بر 12 زیر مقیاس بود و پاسخدهی به گویه های آن از طریق مقیاس پنج بخشی از نوع لایکرت صورت می گرفت و پس از تحلیل عاملی داده ها به چهار زیر مقیاس توانایی ثابت، یادگیری سریع، دانش ساده و دانش قطعی دست یافت.
فهرست مطالب بررسی نقش واسطهای باورهای شناخت شناسی بین الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش پیشرفت به شرح زیر می باشد:
فصل اول : مقدمه
1-1-هدف از تحقیق
1-2-بیان مسأله
1-3-ضرورت و اهمیت تحقیق
فصل دوم: مبانی نظری و تحقیقات پیشین
2-1-مقدمه
2-2-تاریخچه و مبانی نظری
2-2-1-مدلهای شناخت شناسی
2-2-1-1-مدل شناخت شناسی پری، بلنگی و ماگلدا
2-2-1-2-مدل شناخت شناسی کینگ و کیچنر
2-2-1-3-مدل شناخت شناسی شومر
2-2-2-تاریخچه الگوهای ارتباطات خانواده
2-2-2-1-ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده
2-2-2-1-1-جهت گیری گفت و شنود
2-2-2-1-2-جهت گیری همنوایی
2-2-2-2-انواع الگوهای ارتباطات خانواده
2-2-2-2-1خانواده های توافق کننده
2-2-2-2-2-خانواده های کثرتگرا
2-2-2-2-3-خانواده های حفظ کننده
2-2-2-3-4-خانواده های به حال خود واگذاشته
2-2-3-نظریه انگیزش
2-3-مروری بر تحقیقات پیشین
2-3-1-مروری بر تحقیقات پیشین در زمینه رابطه باورهای شناخت شناسی و انگیزش
2-3-2-مروری بر تحقیقات پیشین در زمینه رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش
2-3-3 مروری برتحقیقات پیشین در زمینه رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و باورهای شناخت شناسی
2-4-سؤالات تحقیق
2-4-1-سؤال اصلی تحقیق
2-4-2-سؤالات فرعی تحقیق
2-5-تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش
2-5-1-تعریف باورهای شناخت شناسی
2-5-2-تعریف الگوهای ارتباطی خانواده
2-5-3-تعریف انگیزه پیشرفت
فصل سوم: روش تحقیق
3-1-مقدمه
3-2-جامعه و نمونه آماری
3-3-ابزارهای پژوهش
3-3-1-مقیاس باورهای شناخت شناسی
3-3-2-مقیاس انگیزه پیشرفت ادواردز
3-3-3-مقیاس الگوهای ارتباطی خانواده
3-4-روش جمع آوری اطلاعات
3-5-روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم: یافته های پژوهش
4-1-مقدمه
4-2-یافته های توصیفی متغیرهای پژوهش
4-3-ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش
4-4- مقایسه عملکرد آزمودنی ها در متغیرهای پژوهش برحسب رشته های تحصیلی علوم انسانی و فنی مهندسی
4-5-یافته های تحلیل مسیر
4-5-1-پیش بینی انگیزش پیشرفت بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده
4-5-2-پیش بینی انگیزش پیشرفت بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده
4-5-3-پیش بینی ابعاد باورهای شناخت شناسی بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده
4-5-4-پیش بینی انگیزش پیشرفت بر اساس باورهای شناخت شناسی با کنترل الگوهای ارتباطی خانواده
فصل پنجم : بحث و تفسیر نتایج
5-1-مقدمه
5-2-تفسیر نتایج سؤالات تحقیق
5-2-1-پیش بینی انگیزش پیشرفت تحصیلی توسط باورهای شناخت شناسی
5-2-2-پیش بینی انگیزش پیشرفت بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده
5-2-3-پیش بینی باورهای شناخت شناسی توسط ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده
5-2-4-پیش بینی انگیزش پیشرفت تحصیلی توسط ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری باورهای شناخت شناسی
5-3-کاربردهای نظری و عملی پژوهش
5-4-پیشنهادات پژوهش
5-5-محدودیتهای پژوهش
منابع و مآخذ
پیوست ها