پایان نامه حاضر با عنوان بررسی خودکارآمدی و رضایت از زندگی دانشآموزان دبیرستانی بر اساس سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از سری پایان نامه های رشته روانشناسی
میباشد. این تحقیق با گرایش روانشناسی تربیتی در 102 صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.
====================================================
تمامی
فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده
کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با
ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
====================================================
قسمتهایی کوتاه از متن:
چکیده
سرمايههاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بر خودكارآمدي و رضايت از زندگي دانشآموزان تأثير دارند اما اين رابطه به ندرت مورد بررسي علمي قرار گرفته است. بر اين اساس، هدف عمدهی پژوهش حاضر پيشبيني خودكارآمدي و رضايت از زندگي دانشآموزان بر اساس سرمايههاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگي است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر شیراز بود كه 398 نفر به عنوان نمونه تعيين و به روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي چندمرحلهاي انتخاب شدند. ابزار سنجش خودکارآمدی، مقياس خودكارآمدي موريس، ابزار سنجش رضايت از زندگي، مقياس رضايت از زندگي هیوبنر و همکاران و برای سنجش [سرمايه فرهنگي، سرمايه اجتماعي و سرمايه اقتصادي] مقياسها پژوهشگرساخته بود. با استفاده از روش تحليل عاملي، روايي سازه، و با استفاده از همساني دروني به روش آلفا كرونباخ، ضريب پايايي كليه مقياسها مورد محاسبه قرار گرفت. يافتههاي پژوهش نشان داد کالای فرهنگی میتواند خودکارآمدی تحصیلی را به طور مثبت و معناداری پیشبینی کند. رفتارهاي فرهنگی می تواند خودکارآمدی اجتماعی را به طور مثبت و معناداري پیشبینی کند و كالاي فرهنگي و رفتارهاي فرهنگی به طور مثبت و معنادار و اعتماد اجتماعي منفي و معنادار ميتوانند خودكارآمدي عاطفي را پشبيني كنند. علاوه بر این، يافتههاي پژوهش نشان داد مشاركت اجتماعي، اعتماد اجتماعي و کالاي فرهنگی رابطه منفي و معناداري با رضایت از زندگی دارند. نتيجهگيري اساسي پژوهش حاضر اين است كه والدين و مدرسهها با افزايش ميزان کالای فرهنگی به عنوان بعدي از سرمايه فرهنگي، ميتوانند خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان را افزایش دهند. خانوادهها و مدارس با تشویق رفتارهای فرهنگی میتوانند به خودکارآمدی اجتماعی دانشآموزان كمك كنند و با افزايش دسترسی دانشآموزان به کالاهای فرهنگی و تشويق آنان به انجام رفتارهای فرهنگی، ميتوانند خودکارآمدی عاطفی آنان را ارتقاء بخشند. و بالاخره اين كه سرمايه اقتصادي نميتواند تضمين كننده رضايت از زندگي باشد و خانوادهها و مدارس جهت ارتقاي رضايت از زندگي دانشآموزان لازم است به ابعاد و جهات غيرمادي نيز توجه نمايند.
مقدمه
زندگی هر انسان از باورها، هیجانها و عواطف او ساخته شده است. فرایندهای شناختی و هیجانی در جایجای زندگی، بر عملکرد انسان تأثیر میگذارند. باورهای خودکارآمدی از مفاهیمی هستند که همواره توجه روانشناسان را به خود جلب کردهاند و در ابعاد گوناگون زندگی انسان متجلی میشوند. برای نخستین بار بندورا (1977)، مفهوم خودکارآمدی را به ادبیات روانشناسی وارد کرد. خودكارآمدي از مفاهيم مهم در نظريه ی شناختي-اجتماعي بندورا است (باسول ، 2010). در نظریهی شناختی-اجتماعی خودکارآمدی عبارت از احساس شایستگی، کفایت و قابلیت در کنارآمدن با زندگی است (شولدز و شولدز ، 1998). بندورا خودکارآمدی را یکی از فرایندهای شناختی میداند که ما از طریق آن بسیاری از رفتارهای اجتماعی خود و بسیاری از ویژگیهای شخصی را گسترش میدهیم. رفتارهای اشخاص به این بستگی دارد که خود باور داشته باشند که میتوانند عمل خاصی را با موفقیت به انجام برسانند (بندورا، 1977؛ ترجمه ماهر، 1372). باورهای فرد نسبت به تواناییهای خود بر رفتار به شیوههای مختلف، از جمله بر انتخابهای آنها تأثیر مثبت میگذارد و باعث میشود که فرد جریان عمل را دنبال یا قطع کند (آبنیکی، 1385). خودکارآمدی بالا موفقیت و زندگی شخصی انسان را از طرق بسیار، غنی میکند (پرسکیوا، بوتا و پاپاگیانی ، 2008)، پژوهشهای انجام شده، نشان میدهند که خودکارآمدی در شکل دهی به رفتار فردی و دستیابی موفق به اهداف نقش قدرتمندی دارد (استیس و همکاران، 2006).
از نظر بندورا، خودکارآمدی تنها زمانی بر کارکرد تأثیر میگذارد که شخص، مهارتهای لازم را برای انجام کاری ویژه دارا باشد و برای انجام آن کار به اندازهی کافی برانگیخته شود (فراری 1991، به نقل از پاجارس ، 1996). خودکارآمدی به عنوان یکی از مفاهیم محوری در مبحث شناختی - اجتماعی، کانون توجه بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت می باشد و سهم مهمی در روانشناسی تربیتی دارد، چرا که باور افراد از توانمندی ها و شایستگی هایشان و همچنین تفکر، استدلال و تفسیر آنان هنگام مواجه شدن با مسائل و موقعیّت ها، جنبه های مختلف زندگی آنان را تحت الشعاع قرار می دهد (نیکنام، 1390).
از دیدگاه پاستورلی و همکاران (2001)، خودکارآمدی سازه ای چند بعدی است و باید در زمینه های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. خودکارآمدی به توان فرد در رویارویی با مسائل برای رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد.
تحقیقات نشان داده اند که خودکارآمدی بیشتر از این که تحت تأثیر ویژگیهای هوش و توان یادگیری دانشآموزان باشد، تحت تأثیر ویژگیهای شخصیتی از جمله باور داشتن خود (اعتماد به نفس)، تلاشگر بودن و تسلیم نشدن (خودباوری)، وارسی علل عدم موفقیت به هنگام ناکامی (خودسنجی)، آرایش جدید مقدمات و روشهای اجتماعی رسیدن به هدف (خودتنظیمی) و تحت کنترل درآوردن تکانهها (خودرهبری)، قرار دارد. این عوامل در برخی از دانشآموزان حتی بیشتر از توان یادگیری موجب پیشرفت آنها میشود (بهرامی، 1386؛ به نقل از پور جعفردوست، 1386).
ارتباط خودکارآمدی با بافت اجتماعی، انکارناپذیر است. به بیان لیننبرینک و پینتریچ (2003)، خودکارآمدی به عنوان قضاوت فرد درباره توانایی انجام یک فعالیت خاص، تحت تأثیر تفاوتهای درون فردی و محیطی قرار دارد؛ به طوری که برای تکالیف یکسان، ادراک خودکارآمدی افراد با توجه به بافت محیطی، متفاوت است. بنابراین، خودکارآمدی میتواند با انواع مختلف سرمایه (فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) رابطه منطقی و نزدیکی داشته باشد. با توجه به پیشینه ی موجود، این موضوع کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بر همین اساس پژوهش حاضر تلاش کرده است رابطۀ خودکارآمدی را با انواع مختلف سرمایه (فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ) بررسی کند تا در جهت پیوند مفاهیم جامعه شناختی با مفاهیم روان-شناختی و ارائهی دید سیستمی به مفاهیم یادشده گام کوچکی برداشته باشد. در عین حال، یادکرد این نکته بایسته است که تمام سرمایه های زندگی انسان، اگر در او احساس رضایت درونی ایجاد نکنند، از کارکرد اصلی خود دور ماندهاند. بنابراین، دیگر متغیر این پژوهش، که به عنوان یکی از پیامدهای سرمایه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محسوب می -شود، «رضایت از زندگی » است.
رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکند. اینگلهارت (1998) مفهوم رضایت را این گونه تعریف مینماید: احساس رضایت از بازتاب توازن میان آرزوهای شخصی و وضعیت عینی فردی به وجود میآید.
ازکمپ (1995)، در تعریف رضایت از زندگی میگوید: رضایت بر تجربه شناختی و داورانهای دلالت دارد که به عنوان اختلاف ادراک شده بین آرزو و پیشرفت در زندگی (یعنی تحقق آرزو) تعریف میشود. این تعریف طیفی را تشکیل میدهد که از ادراک کامروایی تا حس محرومیت را در بر میگیرد. این مفهوم با مفهوم خوشحالی که ناظر بر تجربه ی عاطفی (هیجان و احساسات) میشود، تفاوت دارد. رضایت از زندگی، نگرش فرد، ارزیابی عمومی نسبت به کلیت زندگی خود و یا برخی از جنبههای زندگی، همچون زندگی خانوادگی و تجربه آموزشی است (دینر، سان، لوکاس و اسمیت ، 1999).
رضایت از زندگی یک مفهوم ذهنی و منحصر به فرد برای هر انسان است که جزء اساسی بهزیستی ذهنی را تشکیل میدهد و عمومأ به ارزیابیهای شناختی یک فرد از زندگی خود اشاره دارد. این مفهوم شامل یک ارزیابی کلی از زندگی بوده و فرایندی مبتنی بر قضاوت فردی است. در این روند، مقایسهای بین ملاکهای فرضی شخص با زندگی واقعیاش صورت گرفته و هر چه واقعیت زندگی با این ملاکهای فرضی نزدیک به هم باشند، فرد احساس رضایت بیشتری از زندگی میکند (دلاهایج، گیلارد و وان دام ، 2010).
آن گونه که در پژوهش ها آمده است، عوامل متفاوتی در رضایت از زندگی مشارکت دارند؛ گیبسون (1986) تعامل اجتماعی، دینر (1985) عوامل شخصیتی، جورج (1981) سطح درآمد و طبقه اجتماعی و ویلیتس و کرایدر (1988) مذهب را در میزان رضایت از زندگی مؤثر دانستهاند. لذا بر اساس آن چه که پیش تر بیان شد و با توجه به پارهای عوامل تأثیرگذار بر شاخصهای رضایت از زندگی، در پژوهش حاضر از میان عوامل مختلف مرتبط با رضایت از زندگی، رابطهی انواع سرمایه (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی)، با این متغیر بررسی شده است. بر همین مبنا در ادامه، درآمدی به متغیرهای سرمایۀ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ارائه خواهد شد.
متغیر سرمایه فرهنگی، که رابطۀ آن با خودکارآمدی و رضایت از زندگی بررسی شد، عبارت است از گرایشها و عادات دیرپا که در طی فرایند جامعهپذیری، حاصل میشوند و نیز اهداف فرهنگی ارزشمند، نظیر صلاحیتهای تحصیلی و فرهنگی. از جمله گرایشها و عادات، میتوان به مهارتهای غیر رسمی بین اشخاص مانند سبک زندگی، وضعیت تحصیلی، سلیقه و زبان، اشاره نمود. سرمایه فرهنگی در بین سرمایهها، پا برجاترین و ثابتترین سرمایه است (نوغانی، 1385).
بوردیو (1997) اولین بار مفهوم سرمایه فرهنگی را برای تحلیل اینکه چگونه فرهنگ و تحصیلات تعامل دارند و در بازتولید اجتماعی سهیم هستند، به کار برد. نوغانی (1385) نشان داد، در پرتو حضور سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی سهم مثبت و معناداری در احتمال قبولی، و نمره کسب شده توسط داوطلبان آزمون سراسری، جهت ورود به آموزش عالی دارد. ترامونته و ویلمز (2010) در تحقیق خود نشان دادند که سرمایه فرهنگی بر روی بازده آموزشی تاثیر مثبت و معناداری دارد. بخش عمدهای از تحقیقات انجام شده در زمینه تأثیر سرمایه فرهنگی بر عملکرد تحصیلی، در حوزهی جامعهشناسی آموزش و پرورش صورت گرفته است. اگر چه میتوان رابطه این نوع سرمایه را با سایر ابعاد حیات اجتماعی- فرهنگی (نظیر نحوه تعریف فرد از خویشتن) نیز مورد مطالعه قرار داد، بنابراین با توجه به اهمیت این سرمایهها و میزان تأثیرشان بر پیشرفت تحصیلی بررسی ارتباطشان با خودکارآمدی دانشآموزان، که مسلمأ آن هم در پیشرفت تحصیلی جایگاه بسزایی دارد، میتواند یک بررسی کاربردی باشد.
لینچ و کاپلان (1997) سرمایة اجتماعی را نوعی انباشت سرمایه و شبکههایی معرفی میکنند که همبستگی اجتماعی، تعهد اجتماعی و در نتیجه نوعی عزت نفس و سلامتی در افراد به وجود میآورد. پاتنام (1995) نیز سرمایهی اجتماعی را در اجزایی چون شبکهها، هنجارها و اعتماد خلاصه می کند. هارفام (1994) بر این باور است که سرمایهی اجتماعی عوامل استرسزا را در زندگی کاهش میدهد و خطر این عوامل را در زندگی کم میکند. سرمایة اجتماعی میتواند حوادث منفی زندگی همچون از دست دادن شغل را کاهش دهد. گروسی و نقوی (۱۳۸۷) دریافتند بالا نبودن سطح کیفیت زندگی در بین شهروندان تحت تأثیر سطح نسبتأ متوسط سرمایه اجتماعی ایشان است. فونگ ساوان و همکاران (۲۰۰۶)، در پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و اضطراب روانشناختی در استرالیا، نشان دادند که با افزایش سرمایه اجتماعی، اضطراب کاهش مییابد. هانگ چائو، ون-یین و چینگفو (۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان سرمایه ی اجتماعی و پیشرفت تحصیلی در بین دانشآموزان نروژی نشان دادند که سرمایه ی اجتماعی دانشآموزان (روابط اجتماعی با والدین، معلمان و هم سالان) ارتباط معناداری با پیشرفت تحصیلی دارد.
نری و وایل (۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی و عملکرد تحصیلی در بین دانشآموزان استرالیا نشان دادند که سرمایه اجتماعی، لزومأ تأثیری بر پیشرفت تحصیلی ندارد اما بر بهزیستی افراد مؤثر است.
سرمایه اقتصادی عبارت است از همهی کالاهای مادی که در دسترس فرد قرار دارد؛ این کالاها میتوانند از خانه و نوع و اندازهی آن، تا اتومبیل و کالاهای استفاده شده در درون خانه مانند یخچال، تلویزیون و ... تا وسایل شخصی دانشآموز مانند نوع لوازم تحریر، اتاق شخصی و ... را دربرگیرد (نوغانی، 1385). آن چه در این میان نقش این سرمایه را برجسته تر می کند، ارتباط مستقیم آن با وضعیت اقتصادی -اجتماعی خانواده ها، به عنوان خاستگاه نخستین رضایت از زندگی و خودکارآمدی است. مسلم است که بسیاری از خانواده ها به دلیل محدودیت در سرمایۀ اقتصادی، در حوزۀ تربیت فرزندان و ایجاد حس کارآمدی در آنان و هم چنین در ایجاد رضایتمندی - حداقل مادی - در فرزندانشان، به مشکلاتی دچار می شوند (دهقانی، اکبرزاده، خوش فر و ربانی، 1389). از این رو بررسی این متغیر نیز در کنار سرمایههای پیش گفته، در دستور کار این پژوهش قرار گرفته است.
فهرست مطالب بررسی خودکارآمدی و رضایت از زندگی دانشآموزان دبیرستانی بر اساس سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به شرح زیر می باشد:
فصل اول: مقدمه
1- 1-کلیات
1-2- بيان مساله
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
1-4- اهداف پژوهش
1-5- سؤالات پژوهش
1-6- تعريف مفهومي متغيرها
1-6-1- خودکارآمدی
1-6-2- رضایت از زندگی
1-6-3- سرمایه فرهنگی
1-6-4- سرمایه اجتماعی
1-6-5- سرمایه اقتصادی
1-7- تعاریف عملیاتی متغیرها
1-7-1- خودکارآمدی
1-7-2- رضایت از زندگی
1-7-3- سرمایه فرهنگی
1-7-4- سرمایه اجتماعی
1-7-5- سرمایه اقتصادی
فصل دوم : مبانی نظری و تحقیقات پیشین
2-1- مباني نظري
2-1-1- مفهوم خودکارآمدی
2-1-2- رضایت از زندگی
2-1-3- سرمایه فرهنگی
2-1-4- سرمایه اجتماعی
2-2- تحقیقات پیشین
2-2-1- تحقيقات پيشين مربوط به خودكارآمدی و سرمایهها
2-2-2- تحقيقات پيشين مربوط به رضایت از زندگی و سرمایهها
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- طرح پژوهش
3-1-1- جامعه آماري
3-1-2- نمونه و روش نمونه گيري
3-2- ابزارهاي پژوهش
3-2-1- مقیاس خودکارآمدی
3-2-2- مقیاس رضایت از زندگی ( BMSLSS)
3-2-3- مقیاس سرمایه فرهنگی
3-2-4- مقیاس سرمایه اجتماعی
3-2-5- مقیاس سرمایه اقتصادی
3-3- نحوه اجرای آزمون
3-4- روش تجزیه و تحليل اطلاعات
فصل چهارم: یافتهها
4-1- یافته های توصیفی متغیرهای مورد پژوهش
4-2- یافته های مربوط به سئوالات پژوهش
4-2-1- رابطه سرمایه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی با خودکارآمدی و رضایت از زندگی
4-2-2- پیشبینی خودکارآمدی بر اساس سرمایه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی
4-2-3- پیشبینی رضایت از زندگی بر اساس سرمایه فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1- بحث و بررسی یافته های پژوهش
5-2-کاربردهای نظری و عملی
5-3- محدودیت های تحقیق
5-4- پیشنهادهای تحقیق
فهرست منابع و مآخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی
پیوست
پیوست شماره یک: پرسشنامه سرمایههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی
پیوست شماره دو: پرسشنامه خودکارآمدی
پیوست شماره سه: پرسشنامه رضایت از زندگی