تحقیق حاضر با عنوان بررسی پیش بینی ترس از صمیمیت، براساس سبکهای دلبستگی و سبکهای پردازش هویت در دانشجویان از سری تحقیق های رشته روانشناسی میباشد. این تحقیق با گرایش روانشناسی تربیتی در 108 صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.
====================================================
تمامی فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
باتشکر مدیریت سایت
=====================================================
قسمتهایی کوتاه از متن:
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی ترس از صمیمیت، براساس سبکهای دلبستگی و سبکهای پردازش هویت در دانشجویان دختر و پسر صورت پذیرفت. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 329 نفر (182 دختر و 147 پسر) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشهای تصادفی نسبتی انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش، هر یک از شرکت کنندگان، پرسش نامه های ترس از صمیمیت (اسکاتنر و ثلن ، 1991 )، سبک های دلبستگی (کولینز و رید، 1990) و سبکهای پردازش هویت (وایت و همکاران ، 1998) را تکمیل نمودند. پایایی ابزارهای پژوهش به وسیلهی ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها به کمک همسانی درونی و تحلیل عاملی تعیین شد. نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول آزمون ها بود. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی 18 درصد واریانس ترس از صمیمیت را تبیین میکند و زیرمقیاسهای نزدیک بودن (دلبستگی ایمن) و وابستگی (عکس دلبستگی اجتنابی) به طور منفی و معنادار ترس از صمیمت را پیش بینی میکند. سبک پردازش هویت نیز 6 درصد از واریانس ترس از صمیمیت را تبیین میکند و سبک سردرگم- اجتنابی به صورت مثبت و معنادار ترس از صمیمیت را پیشبینی میکند. در پایان نیز، به منظور پیشبینی ترس از صمیمیت بر اساس سبکهای دلبستگی و سبکهای پردازش هویت در دختران و پسران دانشجو از رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده گردید. نتایج نشان داد که در دختران زیرمقیاس نزدیک بودن و زیر مقیاس وابستگی ترس از صمیمت را به صورت منفی و معنادار پیشبینی کرده است. اما زیرمقیاس اضطرابی نتوانسته است به صورت معناداری ترس از صمیمیت را پیش بینی کند. علاوه براین، هیچکدام از سبک های پردازش هویت نیز نتوانسته اند به صورت معناداری ترس از صمیمیت را در دختران پیش بینی کنند. در پسران تنها زیرمقیاس نزدیک بودن ترس از صمیمیت را به صورت منفی و معنادار پیش بینی میکند اما زیرمقیاسهای وابستگی و اضطرابی و نیز سبکهای پردازش هویت، نتوانسته اند به صورت معناداری ترس از صمیمیت را پیش بینی کنند.
مقدمه
مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجود تعاملها و ارتباطات میان افراد میباشد. ما بخش عمدهای از زندگی خود را در ارتباط با دیگران سپری میکنیم و یا در فکر آن به سر میبریم. چگونگي ارتباط ما با افرادي كه با آنها زندگي ميكنیم و دوستشان داريم و همواره در تعامل مستمر و مداوم با آنها به سر ميبريم، بخش مهمی از توانايي روابط بینفردي ما را تشكیل ميدهد. بدون شک یک بخش تعیینکننده در هر رابطهای صمیمیت است (باگاروزی ، 1997).
صمیمیت، به صورت الگوی رفتاری بسیار مهمی مفهوم سازی شده که دارای جنبههای عاطفی- هیجانی و اجتماعی نیرومند است و بر پایهی پذیرش (تجربه مثبت همسویی و برابری)، رضایتخاطر (تجربه مثبت مشارکت) و عشق شکل میگیرد (تنهاتن ، 2007). روان شناسان، صمیمیت را توانایی برقراری ارتباط (بدون کنترل) با دیگری و بیان عواطف (بدون بازداری) تعریف میکنند و آن را حق مسلم و از حالات طبیعی انسان میدانند (بلوم ، 2006). بر اساس مدل ارتباطی رایز و شاور (1988)، صمیمیت فرآیندی است که در آن شخص اطلاعاتی را در میان میگذارد و شنونده به شیوهای پاسخ میدهد که حس تایید و حمایت ایجاد میکند. در واقع توانایی بیپرده گویی در روابط نزدیک، این روابط را صمیمانه میسازد و فرد را قادر میسازد احساس درکشدگی، مورد تایید واقع شدن و از نظر هیجانی به دیگری نزدیک شدن را داشته باشد. اشترنبرگ (1986، به نقل از برانون ، 2002) نیز، در مدل سه وجهی خود از عشق، صمیمیت را احساس نزدیکی با دیگری میداند و معتقد است که مشارکت عادلانه در زندگی خانوادگی، صمیمیت را به دنبال خواهد داشت.
مطالعه رابطه صمیمانه به عنوان جنبهای مهم از زندگی در بزرگسالی، دارای تاریخی طولانی میباشد، که تلاش برای طبقهبندی آن به زمان ارسطو باز میگردد و امروز بخشی از دانش موجود در این زمینه، مشاهدات وی را تایید میکند اما مطالعه علمی دربارهی آن از دههی 1990 آغاز شده است (بارنز ، 1998).
ظرفیت ورود و نگهداشتن روابط صمیمی یک مولفه مهم سازگاری در بزرگسالان میباشد (فیلدمن، گوون و فیشر ، 1998). ناتوانی در تشکیل یا حفظ روابط صمیمانه اغلب به دلیل ترس از صمیمیت رخ می دهد، یعنی ناتوانی در به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات با شخصی که ارزش زیادی دارد (ثلن، واندروال، توماس و هارمن ، 2000). بنابراین ترس از صمیمیت با بهزیستی شخص در تضاد خواهد بود (فیلیپس، ویلمات، وال، پیترسون، باکلی و فیلیپس ، 2013).
مفهوم ترس از صمیمیت، در حدود سه دهه قبل توسط هاتفیلد (1984) برای اولین بار مطرح شد. وی از جمله دلایل اساسی ترس از صمیمیت را، ترس از خود افشایی ، ترس از رها شدن، ترس از برخوردهای خشن، ترس از دست دادن کنترل، ترس از دست دادن فردیت ذکر کرده است (ال لوید , 2011). دسکاتنر و ثلن (1991) نیز، ترس از صمیمیت را ناتوانی فرد برای تبادل افکار و احساسات خود با فردی مهم و نزدیک، به دلیل وجود اضطراب در وی، تعریف کردهاند. افرادی که ترس از صمیمیت دارند خواهان ارتباط بین شخصی هستند ولی از طرد می ترسند، در نتیجه طی ارتباط کلامی و غیر کلامی با دیگران اضطراب را تجربه میکنند (بشارت، 1391).
باگاروزی (2001) بیان میکند که نیاز به صمیمیت از نیاز ابتداییتر دلبستگی نشات میگیرد، بنابراین ضروری است، برای بررسی ارتباطات صمیمانه، تا جایی که امکان دارد در مورد روابط اولیه افراد با مراقبان اولیه آنها اطلاعات کافی کسب شود. در نتیجه از عوامل موثر بر صمیمیت شخص، رابطه و دلبستگی او نسبت به والدین میباشد. بالبي (1969) دلبستگي را در قالب نظريهاي بزرگ مفهومسازي كرد. نظريه دلبستگي فقط نظريه تحول كودك نيست، بلكه نظريه تحول در گستره حيات نيز هست (وایس ، 1994). طبق نظر بالبي (1969، 1973، 1980) روابط دلبستگي همیشه موجودند و در سراسر چرخه زندگي فعال هستند (گودوین ، 2003). کیفیت رابطه و نوع دلبستگی کودک- والد، منجر به شکلگیری بازنماییهای ذهنی میشود که طرحواره ها یا الگوهای عمل آنها را برای تعامل با خود و دنیای بیرون میسازند (بالبی، 1973؛ نافتل و شاور ، 2006). به دنبال پژوهشهاي كساني از قبيل بالبي و اينزورث ، سه سبك دلبستگي ايمن ، دلبستگي ناايمن اجتنابي ، و دلبستگي ناايمن دوسوگرا تشخيص داده شدند (اينزورث، بولهر، واتر و وال ، 1978). اين سبك ها بعدها در مورد بزرگسالان نيز تأييد شدند (هازن و شاور ، 1987).
نتايج پژوهشهاي زيادي، استمرار و تداوم سبك دلبستگي را در چرخه زندگي تأييد میکنند (فریلی ، 2002؛ مین، کاپلان و کسیدی ، 1985؛ نافتل و شاور، 2006). افراد با دلبستگي ايمن، سطح بالاتري از اعتماد و رضايت و سطح پايينتري از تعارضات دارند، در حالي كه افراد با دلبستگي اجتنابي، رضايت و صميميت كمتر و تعارضات بيشتر و افراد با دلبستگي دوسوگرا، با عدم تعادل در احساسات و تعارضات بيشتر مشخص میشوند (کولینز، کوپر، آلبینو و آلارد ، 2002).
یکی دیگر از متغیرهایی که میتواند بر توانایی ارتباط صمیمانه فرد یا ترس از صمیمیت در وی تاثیر داشته باشد سبکهای هویت در افراد است. اریکسون (1982) این استدلال را مطرح میکند که تنها پس از تثبیت حس معقولانه هویت میتوان صمیمیت بالیده و حقیقی را با شخص دیگری تجربه کرد (مونتگومری ، 2005 به نقل از دانشپور و همکاران، 1386).
در طول چهار دهه گذشته، پژوهشها پیرامون هویت نوجوانان، بر اساس پارادایم پایگاه هویت مارسیا مفهوم سازی شده است (حجازی و فرتاش، 1385). از جمله نظریههای مهم دیگر در هویت، نظريه سبكهاي هويت برزونسكي است. به نظر برزونسکی (1990) سبکهای هویت، نشان دهنده جهتگیریهای پردازش اطلاعات هستند و نوجوان هنگام ساختن هویت خود و متعهد شدن نسبت به ارزشها و باورها از آنها استفاده میکند. نظریه برزونسکی بر مفروضه سازندگي مبتني است، يعني افراد نقش فعالي را در ساختن تفكر خود نسبت به واقعيتي كه در آن زندگي ميکنند، ايفا میکنند در اين نظريه به تفاوتهاي افراد در استفاده از فرآيندهاي تصميم گيري، حل مسئله، مواجهه با مشكلات، درگيري با تكاليف پرداخته شده است.
برزونسکی سه سبک پردازش هویت را مطرح میکند، سبک هویت اطلاعاتی ، سبک هویت هنجاری و سبک هویت سردرگم- اجتنابی . افراد با سبک هویت اطلاعاتی، در برخورد با موضوعات مربوط به هویت، هدفمند بوده و با تلاش ذهنی، سعی در سنجیده عمل کردن دارند؛ این افراد کنجکاوانه به دنبال اطلاعات مناسب جهت شکل دهی هویت خود هستند. آنها اطلاعات را ارزیابی کرده و مورد قضاوت قرار میدهند. افراد دارای سبک پردازش هویت هنجاری، هماهنگ با انتظارات گروه مرجع و افرادی که در زندگی آنها مهم میباشند عمل میکنند و بدون ارزیابی باورها و ارزش ها، آنها را درونی میکنند. و افراد سردرگم- اجتنابی، تمایلی به رویارویی با مسائل و موقعیت های تعارض برانگیز ندارند و سعی در طفره رفتن و اجتناب از این موقعیت ها میکنند و تا حد امکان، تصمیم گیری را به تاخیر میاندازند (آذر پیکان، 1390).
با توجه به مطالب فوق و تاثیر مراقبان اولیه و همچنین سبکهای هویت هر شخص در برقراری ارتباطات صمیمانه وی در بزرگسالی، در پژوهش حاضر، به بررسی پیشبینی ترس از صمیمیت در افراد با توجه به سبک های دلبستگی و سبک های پردازش هویت در آنها پرداخته شده است.
فهرست مطالب بررسی پیش بینی ترس از صمیمیت، براساس سبکهای دلبستگی و سبکهای پردازش هویت در دانشجویان به شرح زیر می باشد:
چکیده
فصل اول: مقدمه
1-1- کلیات
1-2- بیان مسئله
1-3- اهمیت وضرورت پژوهش
1-4- اهداف پژوهش
1-5- سوالات پژوهش
1-6-تعریف مفهومی متغیرها
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق
2-1- مبانی نظری
2-1-1- صمیمیت
2-1-2- سبک های دلبستگی
2-1-3- سبکهای پردازش هویت
2-2-تحقیقات پیشین
2-2-1- سبکهای دلبستگی و صمیمیت
2-2-2- سبکهای هویت و صمیمیت
2-2-3- تفاوتهای جنسیتی و صمیمیت
2-3- فرضیه های پژوهش
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- طرح پژوهش
3-2- جامعه آماری و شرکت کنندگان در پژوهش
3-3- تعریف عملیاتی متغیرها
3-4- ابزارهای پژوهش
3-4-1- پرسش نامه ی ترس از صمیمیت
3-4-2-پرسش نامه ی سبک های دلبستگی
3-4-3-پرسش نامه ی سبکهای پردازش هویت
3-5- شیوه ی اجرا
3-6- شیوه ی تجزیه وتحلیل اطلاعات
فصل چهارم : یافته ها
4-1- یافته های توصیفی متغیرهای پژوهش
4-2- یافتههای مربوط به فرضیات پژوهش
4-2-1- بررسی رابطه متغیرهای پژوهش
4-2-2- یافتههای مربوط به پیشبینی ترس از صمیمیت توسط سبکهای دلبستگی
4-2-3- یافتههای مربوط به پیشبینی ترس از صمیمیت توسط سبکهای
پردازش هویت
4-2-4- پیش بینی ترس از صمیمیت براساس سبکهای دلبستگی و سبک های
پردازش هویت در دختران و پسران
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و بررسی یافته های تحقیق
5-1-1- یافتههای مربوط به همبستگی بین متغیرهای پژوهش
5-1-1- پیش بینی ترس از صمیمت براساس سبک های دلبستگی
5-1-2- پیش بینی ترس از صمیمیت براساس سبکهای پردازش هویت
5-1-3- پیش بینی ترس از صمیمیت براساس سبکهای دلبستگی و سبک های پردازش هویت در دختران و پسران
5-2- کاربردهای نظری و عملی
5-3- پیشنهادات پژوهش
5-4- محدودیت های پژوهش
فهرست منابع ومأخذ
منابع فارسی
منابع انگلیسی
پیوست ها
پیوست الف: پرسشنامه ترس از صمیمیت
پیوست ب: پرسشنامه سبک های دلبستگی
پیوست ج: پرسشنامه سبک های پردازش هویت