تحقیق حاضر با عنوان بررسی اثربخشی آموزش نرم افزار ان بک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان از سری تحقیق های رشته روانشناسی
میباشد. این تحقیق با گرایش روانشناسی بالینی در 103 صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.====================================================
تمامی
فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده
کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با
ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
====================================================
قسمتهایی کوتاه از متن:
چکیده
خواندن اساسیترین ابزار یادگیری دانش آموزان است. نارساخوانی بیشترین درصد دانش آموزان ناتوان یادگیری را به خود اختصاص میدهد که با عدم موفقیت در زمینه مهارتهای زبانی مثل خواندن، نوشتن و هجیکردن تعریف میشود. ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺑﻪ وﻳﮋه حافظه فعال نیز یکی از عوامل مهم در امر یادگیری است که این دانش آموزان در آن ضعف شدید دارند. از این رو این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش نرمافزار انبک بر حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان انجام شد. بدین منظور از بین دانش آموزان پسر دوم تا پنجم ابتدایی شهر رشت، ابتدا ۱۸ نفر از آنهایی که با آزمون غربال نارساخوانی نما تشخیص اختلال خواندن را دریافت کرده بودند، انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه ۹ نفره آزمایش و کنترل جایدهی شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش به صورت انفرادی و در ۳۰ جلسه ۲۰ دقیقهای با نرمافزار انبک آموزش دیدند. به منظور جمعآوری دادهها از آزمون خواندن و نارساخوانی نما، نرمافزار سنجش حافظهکاری دانیمن و کارپنتر و نرمافزار انبک استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از تاثیر مثبت آموزش نرمافزار انبک بر بهبود حافظه فعال و مولفههای آن در آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بود. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که نرمافزار انبک این مزیت را دارا است که میتوان از آن در بهبود حافظه فعال کودکان نارساخوان و در نتیجه در حل مشکلات تحصیلی آنها بهره گرفت.
مقدمه
ناتوانی یادگیری از جمله مسايلی است که در دهههای اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری با وجود داشتن محیط آموزشی مناسب و هوش طبيعي و نداشتن ضایعات مغزی و بیولوژیکی و مشکلات روانی-اجتماعی توانايي یادگیری در زمینههای خاص را ندارند (والاس و لافلین، 1979؛ ترجمه منشی طوسی، 1376). تا اواسط سال 1960 میلادی ناتواناییهای یادگیری در زمره ناتواناییهای خاص به شمار نمیآمدند (شکوهی و پرند، 1385). حداقل 5 درصد کودکان سنین مدرسه درگير اختلالات یادگیری میباشند و در ایالات متحده آمريكا این میزان حدود نیمی از کل کودکان مدارس عمومی را شامل ميشود كه خدمات آموزشی استثنایی دریافت میکنند. قانون آموزش افراد با ناتوانی در سال 1975 ایالتهاي آمريكا را به فراهم نمودن خدمات آموزشی رایگان و مناسب برای تمامی کودکان ملزم نموده است. اختلالات یادگیری به میزانی بیش از حد متوسط با خطر انواع اختلالات همزمان از جمله اختلال نارسایی توجه/فزونکنشی، اختلالات ارتباطی، سلوک و افسردگی همراهند (کاپلان و سادوک، 2007).
طبق تعریف دولت فدرال امریکا ناتوانی یادگیری این گونه تعریف شده است: "ناتوانی یادگیری خاص عبارت است از وجود اختلال در یک یا بیش از یک فرایند روانشناختی پایه که در فرایند درک یا کاربرد زبان شفاهی یا نوشتاری نقش دارد. این اختلال موجب بروز نقص در توانایی افراد در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجیکردن یا محاسبات ریاضی میگردد. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی، آسیب مغزی، اختلال جزئی در کارکرد مغز، نارساخوانی و زبانپریشی تحولی را شامل میشود. این اصطلاح در مورد کودکانی که مشکلات یادگیری آنها از تواناییهای حرکتی، بینایی یا شنوایی، عقبماندگی ذهنی، آشفتگیهای هیجانی، فقر محیطی، فرهنگی یا اقتصادی ناشی میشود، به کار برده نمیشود" (به نقل از شکوهی و پرند، 1385).
یادگیری فرایندی پیچیده و مستلزم برخورداری از تواناییهای گوناگون، امکانات و شرایط متعدد است. به عبارت دیگر برای آنکه انسان بیاموزد و از آموختههای خویش در حکم تجربهای برای کنترل محیط خود استفاده کند باید مجموعهای از عوامل در کنار هم قرار گیرند و در تعامل با یکدیگر باشند (ریاحی، ۱۳۸۷). ناتواناییهای یادگیری یک اختلال عصبشناختی است که بر توانایی مغز در دریافت، پردازش، ذخیرهسازی و پاسخدهی به اطلاعات تاثیر میگذارد. این وضعیت یک اختلال مجزا و منفرد نیست بلکه به گروهی از اختلالهای متفاوت و گوناگون اشاره میکند؛ در این حالت، فرد در فراگیری مهارتهای بنیادین تحصیلی با مشکلات اساسی مواجه است که این مهارتها که برای کسب موفقیت در تحصیل و اشتغال ضروری است (بهاری و سیف نراقی،۱۳۸۷).
از اوایل دهه سال ۱۹۶۰ مطالعه درباره کودکانی شروع شده که علیرغم داشتن هوش عادی قادر به تحصیل و ادامه آن بدون بهرهگیری از آموزشهای ویژه نبودند و یا در برخی دروس نمرات قابل قبول و خوب داشته و در برخی مردود میشدند (میلانیفر، ۱۳۸۴). برآوردهای خوشبینانه نشان میدهند که کمینه ۲۰ درصد از دانش آموزان در یادگیری و تحصیل مشکل دارند که از این تعداد درصد قابل توجهی دارای اختلال یا ناتوانی یادگیری هستند. در چند دهه اخیر نیز به تعداد این دانش آموزان افزوده شده است (علیزاده، ۱۳۹۰). در ادبیات مربوط به این دانش آموزان، به ترتیبی که طرفداران مدل شناختی یادگیری بر فرایندهای تفکر مثل حافظه اصرار میورزند از اصطلاحات گوناگونی همچون اختلال جزیی در کنشهای مغز و اختلال در ادراک و پردازش اطلاعات و نظایر آن استفاده میشود (افروز، ۱۳۸۵).
متن تجدید نظر شده چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، در فصل اختلالات یادگیری چهار طبقه تشخیصی اختلال خواندن، اختلال ریاضیات، اختلال بیان نوشتاری و اختلال یادگیری نامعین را گنجانده است (کاپلان و سادوک، 2007). ناتوانی در خواندن، شاید بیش از ديگر اختلالات اختصاصی یادگیری در حوزههای گوناگون مانع پیشرفت تحصیلی میگردد زیرا خواندن راه دستیابی به دامنه گستردهای از اطلاعات است (داکرال و مک شین، 1993، ترجمه احدی و اسدی، 1376). در حدود 90 درصد دانش آموزان با ناتوانی یادگیری، در خواندن مشکل دارند (شکوهی و پرند، 1385). يكي از اختلالات بسيار رايج يادگيري، اختلال خواندن است. اختلال خواندن در واقع مهمترين اختلال يادگيري است زيرا خواندن پايه انواع يادگيري است (كريمي، 1387).
خواندن اساسیترین ابزار یادگیری دانش آموزان است و نارساخوانی بیشترین درصد دانش آموزان ناتوان یادگیری را به خود اختصاص میدهد که با عدم موفقیت در زمینه مهارتهای زبانی مثل خواندن، نوشتن و هجیکردن تعریف میشود. ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺑﻪ وﻳﮋه حافظه فعال نیز یکی از عوامل مهم در امر یادگیری است که این دانش آموزان در آن ضعف شدید دارند(حسینخانزاده، 1392). نارساخوانی به عنوان اختلالی در کودکان تعریف میشود که با وجود برخورداری از آموزشهای مناسب با سطح هوشیشان در زمینه مهارتهای زبانی مثل خواندن، نوشتن و هجیکردن ناموفق هستند (رودریک و رود، 2008).
در حوزه فعالیتهای تحصیلی، خواندن از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع خواندن شایعترین مساله دانش آموزان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری را تشکیل میدهد (کراتوچویل و موریس، ۱۹98). توانایی خواندن یکی از تواناییهای اساسی زندگی روزمره ماست. در جامعهای که روان خواندن ارزش و جایگاه بالایی دارد، کسانی که مبتلا به نارساخوانی (دشواری در رمزگشایی، خواندن و درک متن) هستند، به شدت از این مساله آسیب دیده و ناراحتند (بنسایچ و توماس ، ۲۰۰۳؛ ترجمه خرازی و حجازی، ۱۳۹۲). خواندن مهارتی است که حداقل شامل زبان، حافظه، تفکر، هوش و ادراک است (گارود و دینمن ، ۲۰۰۳؛ ترجمه خرازی و حجازی، ۱۳۹۲). گفته میشود افراد نارساخوان از تمرین و مرور ذهنی و دستهبندی لغاتی که با یکدیگر ارتباط دارند، استفاده نمیکنند و در نتیجه دچار نارسایی حافظه و محرکهای شنوایی و بینایی میشوند. آزمایش پس از مرگ مبتلایان به نارساخوانی، آسیبهای عضوی در لوب تامپورال (مرکز گفتار، حافظه، لغت و خواندن) و لوب پاری ایتال نیمکره غالب مغز در منطقه (فضایی، بینایی و ادراکی) را نشان داده است (میلانیفر، ۱۳۸۴). از سویی با توجه به علاقهمندی روز افزون پژوهشگران به مباحث حافظه، به طور خاص حافظه فعال که همانطور که گفته شد به تبیین مدل شناختی نارساخوانی میپردازد و همچنین ارتباطی که میان میزان ضعف حافظه دیداری و شنیداری با میزان نارساخوانی هست (علیزاده، ۱۳۸۱)، وضوح هر چه بیشتر این تأثیرپذیری و اهمیت پیگیری این ارتباط و آگاهی هر چه بیشتر از این مهم بتواند سهم چشمگیری در ارتقای میزان حافظه فعال این دانش آموزان و در نهایت بهبود مشکلات تحصیلی آنها داشته باشد.
فهرست مطالب بررسی اثربخشی آموزش نرم افزار ان بک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان به صورت زیر میباشد:
چکیده
فصل اول: کلیات پژوهش
پیشدرآمد
مقدمه
بیان مساله
اهمیت و ضرورت پژوهش
هدفهای پژوهش
هدف کلی
هدفهای جزیی
فرضیهها
معرفی متغیرهای پژوهش
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
متغیرهای کنترل
فصل دوم: پیشینه پژوهش
پیشدرآمد
بخش اول: گستره نظری ناتواناییهای یادگیری
سببشناسی ناتواناییهای یادگیری
عوامل درونی
یادگیری و سیستم عصبی
ژنتیک
عوامل بیرونی
طبقهبندی ناتواناییهای یادگیری
بخش دوم: گستره نظری نارساخوانی
تاریخچه نارساخوانی
تعریف و توصیف نارساخوانی
طبقهبندی اختلالهای خواندن
مراحل رشد خواندن
فرایند یادگیری خواندن
شیوع نارساخوانی
رویکردهای تبیینی اختلال نارساخوانی
تقارن نیمکرههای مغز
عوامل دیداری
عوامل شناختی و پردازشی
فراشناخت
عوامل وراثتی
خودکاری
عوامل عصبشناختی
عوامل مبتنی بر مغز
مخچه و نارساخوانی
تحلیل نقش سایر بخشهای مغز در نارساخوانی
تفاوتهای عملکرد افراد عادی و بیمار
عوامل توام با نارساخوانی
ویژگیهای اختلال نارساخوانی
بخش سوم: گستره نظری حافظه
الگوهای سنتی حافظه
سه مرحله حافظه
تکالیف مورد استفاده برای اندازهگیری حافظه
زیست شناسی یادگیری و حافظه
حافظه فعال
تکالیف اندازهگیری حافظه فعال
نظریههای حافظه فعال
مدل پردازش اطلاعات
یادگیری و حافظه فعال
نارساخوانی و حافظه فعال
گستره پژوهشی
جمعبندی
فصل سوم: روششناسی
پیشدرآمد
روش پژوهش
جامعه آماری
نمونه و روش نمونهگیری
معیارهای ورود پژوهش
معرفی ابزارهای پژوهش
معرفی برنامه مداخلهای
شیوه اجرای پژوهش
روشهای تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم: یافتهها
پیشدرآمد
شاخصهای توصیفی
یافتههای استنباطی
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
پیشدرآمد
بحث و نتیجهگیری
محدودیتهای پژوهش
پیشنهادها
پیشنهادهای پژوهشی
پیشنهادهای کاربردی
منابع
منابع فارسی
منابع لاتین